این ایستگاه نظام چه تفاوتی با ایستگاههای قبل دارد؟
تفاوت ایستگاه قیام ۱۴۰۱ با ایستگاه قیامهای سالهای گذشته در این است که در قیامهای قبل رأس نظام و عمود خیمه ولایت فقیه نشانه نبود. در قیام ۹۶ جرقه قیام تخریب خانههای مردم و کشته شدن یک کودک بدست مزدوران خامنهای بود. جرقه قیام ۹۸ گران شدن بنزین بود. ولی جرقه قیام ۱۴۰۱ از سرکوب جامعه و بخصوص زنان میهنمان بود که منجر به کشته شدن مهسا امینی شد.
در این قیام از روز نخست نوک تیز شعارهای قیام کنندگان رأس نظام و ام الفساد حاکمیت ولایت فقیه یعنی شخص خود خامنهای بود. مهرهها و سران حاکمیت هم هر چه تلاش کردن این فلش را از روی خامنهای منحرف کنند و یا آنرا بپوشانند موفق نشدند. ایستگاه آخر بروز نفرت عمومی و سراسری مردم ایران از عامل اصلی شرایط انفجاری جامعه، خامنهای جنایتکار و کودک کش هست.
شریعتمداری سردبیر و نماینده خامنهای در کیهان ناله کرده که مردم، فقط علیه خامنهای شعار دادهاند.
فقط شریعتمداری هم نیست
پناهیان از آخوندهای درباری خامنهای گفت: ۹۹ و نیم درصد توهین ها، مستقیما شخص نائب امام زمان ما را بگیره
البته اینها خیلی تلاش کردند دعوای اصلاحطلب اصولگرا راه بیندازند که شعار را از روی خامنهای منحرف کنند اما موفق نشدند
رئوفیان از مهرههای نظام گفت : مردم دیگه نه برای اصلاح طلبها تره خرد می کنند نه برای اصولگراها
حالا سوال این است: اینها از چی ناراحت هستند؟ از چی ترسیدهاند؟.
واقعیت این است که خامنهای ۳۰ سال با جنگ حیدری- نعمتی «اصلاحطلب-اصولگرا» برای رژیمش زمان خرید.
درهمین رابطه
چرا باید کار خامنه ای را تمام شده فرض کنیم؟!
سال۹۶ مردم گفتند
اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا، اما اینها جدی نگرفتند.
سال ۹۸هم روحانی سوژه شد، خامنهای دررفت.
البته این مسیر باید طی میشد تا انقلاب به این مرحله برسد که مردم عمود خیمه نظام را هدف قرار بدهند
این هم یعنی نظام به ایستگاه آخر رسیده. مردم در شعارشان ایستگاه آخر را اینطور فریاد میزنند:
خامنهای ضحاک میکشیمت زیر خاک.
اینها هم از همین ترسیدهاند و ناراحت هستند.