دانش انقلاب – قسمت سوم
چرا فهم این واقعیت که شرایط عینی انقلاب برای سرنگونی رژیم وجود دارد، لازمه؟
– چون ما رو از سطحی نگری دور میکند.
شناخت « شرایط عینی»، مبانی و قانونمندیها رو به ما نشون میده.
در فهم شرایط عینی، نباید بگیم بهدلیل این که وضع اقتصادی خیلی بده پس شرائط عینی انقلاب وجود داره. خب، اگر رژیم بتونه اوضاع معیشتی جامعه رو بهتر کنه، آیا دیگه شرایط عینی فروکش میکنه؟
یا اگر بگیم شرایط عینی بهخاطر گسترش اعتراضهاست، در مقاطعی که اعتراضها نیست، آیا دیگه شرایط عینی تمام شده؟
برای این که از این محدود نگریها در امان باشیم، درست این است که ببینیم جامعه تضادهای اصلیش چیه؟
ما اینجا به مهمترین و اساسیترین تضادهای جامعه اشارهای میکنیم ولی بیشتر سراغ اونهایی میریم که سوژههای اصلی اعتراضها در ۵-۶ سال اخیر بودند.
تضادهای اصلی که جامعه ایران با آن مواجه است
بطور خلاصه تضادهای جامعه از این قرار بوده:
1. تضاد مردم با رژیم (بر سر آزادیکشی، تبعیضات و تحمیلات دینی، غارت اقتصادی و فجایع زیست محیطی و …)
2. تضاد کارگران، کشاورزان، و بیثباتکاران با سرمایهداری حاکم
3. تضاد حاشیه نشینهای محروم (سکونتگاههای غیرمجاز) با رژیم
4. تضاد ملیتها با رژیم
5. تضاد زنان با استبداد زنستیز آخوندها
6. تضاد باندهای داخل اردوی ولایت فقیه (تضاد بدنه سرمایهداری رژیم با سر قرون وسطایی آن)
7. تضاد رژیم با جهان غرب بر سر برنامه اتمی و موشکی و دخالتهاش در منطقه
8. تضاد رژیم با کشورهای منطقه مثل عربستان و اسرائیل.
وقتی بهاین تضادها نگاه میکنیم میبینیم که بیشتر این ۸ مورد الان بهصورت حادی فعالند و حتی بهرویارویی کشیده شده؛ مثلا تضاد مردم با رژیم رو که بهصورت قیامهای متناوب و حرکتهای اعتراضی میبینیم. چون مردم با رژیم بهتعارض رسیدند و خواستهاشون رو با زبان شورش و قیام ابراز میکنند؛ بهعبارت دیگه جامعه وارد فاز جنبشی شده: فقط کف خیابون، بدست میاد حقمون.
همین وضع را در رابطه با تضاد کارگران و کشاورزان در اعتصابات طولانی میبینیم. مثل اعتصاب چند ماهه کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و نیروگاهها.
ویا تضاد حاشیه نشینها با رژیم رو در مشارکت گسترده آنها در قیامهای چند سال اخیر به روشنی میبینیم.
تضاد ملیتها با رژیم رو در بلوچستان، کردستان و خوزستان میبینیم که حتی گاه بهصورت مسلحانه بیرون میزنه.
تضاد رژیم با جهان غرب بر سر برنامه اتمی و موشکی، خودشو در تحریمهای سفت و سخت علیه رژیم بارز کرده.
کما اینکه تضاد بین رژیم و اسرائیل با حادتر شدن بحران اتمی تشدید شده، حملات نظامی مثل حملات هوایی و دهها عملیات دیگه علیه رژیم و عواملش در سوریه طوری که سپاه ناچار شده بسیاری از پایگاههاش رو تخلیه کنه.
شرایط عینی که به فاز قیام منجر شد
پس تا اینجا به هشت مورد از مهم ترین تضادها با شاخص تشدید روز به روز اونا اشاره کردیم اما نکته مهم اینکه :
از دی ۱۳۹۶ جامعه ایران وارد فاز قیام شده. این جنبه خیلی مهمی درباره وجود شرائط عینی است.
از اختناق چیزی کم نشده، رژیم برای مهار قیامها از هیچکاری فروگذار نکرده، ولی نتونسته قیامها رو مهار کنه.
این قیامها حول چه موضوعاتی بودن؟ فهم این مسئله هم بهدرک شرائط عینی کمک میکنه، هم بهدرک این حقیقت که چرا خود این موضوعات بوجود اومدن؟
بخاطر اهمیت موضوعات اعتراضی مردم در فهم « شرایط عینی»، به پنج مورد که مهمتر از بقیه هستن اشاره میکنم:
– غارت آب
ـ گرانسازی کالاها و خدمات
ـ ارزانسازی نیروی کار
ـ بهحاشیه شهرها راندن اقشار متوسط و فقیر
ـ محرومسازی ملیتهای عرب، بلوچ و کردها
البته موضوعات دیگه هم هستند مثل فجایع زیست محیطی، کمبود برق و گاز و سوخت، عمل نکردن دولت به مسئولیتهای اجتماعیش مثل مقابله با کرونا ، آموزش و پرورش، بیمه، خدمات عمومی، امور عمرانی و …
در همین رابطه
برنامه ما انقلاب است؛ برنامه شما چیست؟
غارت آب ؛ بررسی موردی
ولی فکر میکنم همون پنج موضوع اهمیت بیشتری داره
بذارین فقط در یک مورد یعنی «غارت آب» کمی توضیح بدم: در سالهای اخیر میزان بارندگی در ایران کم بوده و این باعث شده به میزان زیادی منابع آب کشور تحلیل بره. ولی عامل اصلی کمبود و قطحی آب، کمبود بارون نیست بلکه مدیریت منابع آبه.
آب در هر کشوری جزو داراییهای عمومیه. یعنی متعلق به عموم مردمه. مثل جنگلها، کوهها، رودخانهها و دریاها و تالابها. هیچکس صاحب و مالک اینها نیست. دولتها هم مالک اینا نیستند. بلکه موظفند از اونا حفاظت و مراقبت کنند.
اما رژیم ولایت فقیه بخش زیادی از منابع آبی کشور را صرف صنایع سپاه میکنه، مثلا ٪۷۰ آب کارون را از سرشاخههایش بهمناطق دیگری کانالیزه کرده و بهصورت مجانی در زمینهایی که متعلق بهبیت خامنهای یا سپاهه برای کشاورزی استفاده میکنه. محصولات این زمینها بسیار آب بر و مقرون بهصرفه نیستند. اما چون اینا بابت آب هیچ پولی نمیپردازند، کشاورزی در این زمینها را گسترش دادن و درآمدش هم تماماً بهجیبهای خودشون میره.
یا اینکه به گفته کارشناسها برای تولید هر کیلو فولاد ۳۰ هزار لیتر آب مصرف میشه. روشنه که صنایع فولاد اصفهان آب زایندهرود رو میبلعند.
ما در این موجز، برای فهم بهتر «شرایط عینی» انقلاب، اساسی ترین تضادهای جامعه مون رو بررسی کردیم. یک مورد رو که «غارت آب» و نقش سپاه در این غارت بود را خیلی خلاصه توضیح دادیم.
شاید این حرف یکی از کارشناسان رژیم رو شنیده باشید که گفته اگر از آسمون ایران طلا هم بباره- بحران اقتصادی موجود قابل علاج نیست. چرا؟
در شماره بعدی به پاسخ علمی این سئوال می پردازیم.