اسرار به خون آغشته – قسمت دوم
کشتار۶۷-جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد
سازمان عفو بینالملل، در تحقیقاتی که از سپتامبر ۲۰۱۷ تا نوامبر ۲۰۱۸ انجام داده، شهادت ۴۱ نفر از بازماندگان کشتارها، ۴۵ نفر از اعضای خانوادههای قربانیان، ۱۱ نفر از زندانیان سابق و ۱۰ شاهد دیگر در ۲۸شهر در نقاط مختلف ایران را تجزیه و تحلیل کردهاست.
سازمان عفو بینالملل یا مستقیماً و یا از طریق سازمان حقوق بشری«عدالت برای ایران» به این شهادتها دسترسی یافته بود؛ شهادتنامهها و خاطرات بازماندگان و دیگر مطالب تهیه شده توسط بازماندگان، محققان مستقل و سازمانهای حقوق بشری ایرانی نیز مطالعه و بررسی شدهاند؛ به علاوه، گزارشها و اظهارات رسانهای مقامها و مسئولان ایرانی، نهادهای سازمان ملل و همچنین بایگانیهای خود سازمان عفو بینالملل مورد بازبینی و بررسی قرارگرفته اند.
افزون بر این، سازمان عفو بینالملل نوار صوتی جلسهای را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده که با حضور اعضای «هیات مرگ تهران در سال ۶۷ » برگزار شده بود. سازمان عفو بینالملل تعدادی گواهی فوت و تصاویر سنگ قبرهای دهها قربانی اعدام را نیز جمعآوری و تحلیل کرده و بخشی از فهرستها و سامانههای اطلاعاتی حاوی اسامی هزاران قربانی را با هم مطابقت داده است.
در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ( ۱۹ اکتبر ۲۰۱۸ ) سازمان عفو بینالملل خلاصهای از یافتههای خود را برای مقامهای مسئول ایرانی ارسالکرده و خواهان دریافت اطلاعات در این باره و شفافسازی از جانب آنان شد، اما تاکنون هیچ پاسخی دریافت نکرده و به اعضای این سازمان نیز اجازهی ورود به کشور داده نشده است.
تحقیقات عفو بینالملل جای تردیدی برای این سازمان باقی نمیگذارد که طی چند هفته، از اوایل مرداد تا اواسط شهریور۱۳۶۷، در بازداشتگاهها و زندانهایی در نقاط مختلف کشور، مقامهای ایرانی هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی را بهشکل سازمانیافته قهراً ناپدید کردند و آنها را بر اساس دستور رهبر جمهوری اسلامی ایران به صورت فراقضایی اعدامکردند. بسیاری از کشتهشدگان، در روند اعدامشان، مورد شکنجه و سایر برخوردها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی نیز قرارگرفتند.
متعاقب این اعدامهای فراقضایی، مقامها و مسئولان از اقرار رسمی به وقوع این کشتارها، افشای کامل سرنوشت قربانیان، از جمله دلایل و شرایط این کشتارها، تعیین هویت اجساد و فراهم آوردن امکان استردادشان به خانوادههای قربانیان، سرباز زدند.
پنهانسازی سازمانیافتهی سرنوشت قربانیان و محل دفن اجسادشان به علاوه شامل خودداری از ارائه گواهی فوت به خانوادههای قربانیان و یا در صورت درخواست مکرر خانوادهها، صدور گواهیهایی بوده که در بسیاری از موارد اطلاعات غلط، گمراهکننده یا ناقصی در خصوص علت، شرایط و تاریخ مرگ ارائه میکنند؛ این گواهیها «عوارض طبیعی» یا صرفا «فوت»را به عنوان علت مرگ ذکر کرده یا اصلاً اطلاعاتی در این خصوص ارائه نمیکنند».
مجموعه این اعمال از جانب مقامها و مسئولان به معنی ارتکاب جرم«ناپدیدسازی قهری» است که ناقض قوانین بینالمللی محسوب میشود. به گفتهی «کارگروه سازمان ملل در زمینهی ناپدیدسازیهای قهری یا غیرانتخابی» بازداشتشدگان، اگر با امتناع مسئولان از افشای سرنوشت و محل نگهداری یا دفن قربانیان و یا انکار کلی این واقعه همراه باشد در زمره «ناپدید سازی قهری» قرارمیگیرد.
ادامه یافتن ارتکاب این جرم و بیاطلاعی مستمر خانوادههای قربانیان از سرنوشت عزیزانشان و محل دفن بقایای آنان موجب رنج و عذاب این خانوادهها شده است.
عوامل متعدد دیگری نیز درد و رنج آنان را افزون کرده است؛ استمرار برخوردهایی که برای جلوگیری از برگزاری آیینهای سوگواری و مراسم یادبود انجام میشود، بیحرمتی عامدانه و تخریب مکانهایی که گمان میرود محل دفن عزیزان آنها در گورهای جمعی باشد، آگاهی از این واقعیت که آمران و عاملان اعدامها از مجازات جنایاتی که مرتکب شدهاند همچنان مصون ماندهاند و تهدید، اذیت و آزار، ارعاب و حملات مستمری که این خانوادهها به دلیل خطر کردن در مسیر حقیقتیابی و دادخواهی با آنها مواجه میشوند…
اسرار به خون آغشته – قسمت دوم … ادامه دارد …