محمدرضا باهنر از نزدیکان خامنه ای و عضو مجمع تشخیص مصلحت در یک مصاحبه با برنامه «حضور» در تلویزیون حکومتی به اعترافاتی دست زد که بیانگر وضعیت وخیم خامنه ای در فاز سرنگونی است.
اعترافات باهنر از این جهت معنادار است که وی به باند خامنه ای تعلق دارد و از نزدیکان به اوست. با این وجود وقتی تلاش دارد یک حرف جدی راجع به اوضاع کنونی بزند ناچار است به بن بست کنونی اذعان کند و بخشی از واقعیتها را اعتراف کند.
برای جلوگیری از اطاله کلام بخشهایی از نظریات و اعترافات او را بدون هیچ توضیح می آوریم و سپس به یک جمع بندی کوتاه اکتفا میکنیم:
«این اغتشاشات هم ظاهراً دارد تمام میشود! اما یکی از بیهنریهای ما این است که وقتی اغتشاش ساکت میشود، فکر میکنیم مسئله حل شده است. در حالی که مسئله حل نشده، مسئله موقتاً تمام شده است. باید ببینیم آن نارضایتیهایی که در داخل کشور هست، چیست که باعث این حرفها و این اعتراضات شده است.»
بیشتر بخوانید
میرحسین موسوی چگونه از جمهوری اسلامی عبور کرد؟!
در دهه ۶۰چه گذشت؟
باهنر با توجه به وضعیت حکومت در دهه ۶۰ گفت:
«حوادثی که این روزها شاهدش بودیم، از آن بدترش را بعد از انقلاب دیدهایم و کم هم نبوده؛ اوایل انقلاب که تازه به تهران آمده و در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه مشغول بودیم، گاهی اوقات ۲۰ ـ ۳۰ روز من از دفتر حزب نمیتوانستم به خانه بروم. برای اینکه میگفتند بیرون بروی تو را میزنند!
امنیت جانی نداشتیم. یعنی همه را میزدند. این منافقینی که ۱۷ ـ ۱۸ هزار شهید از ما گرفتند، قدرتمند بودند و همه جا نفوذ داشتند. در دوران حوادث هفت تیر و هشت شهریور و شهدای محراب و این اتفاقات بود.»
واکنش متحد جهان علیه سرکوب
باهنر در مورد واکنش جهان نسبت به قیام کنونی مردم ایران گفت:
«من یادم نمیآید که بعد از انقلاب چنین انسجامی علیه ما در نظام بینالملل به وجود آمده باشد که رو هم بازی کنند. این دلایل مختلفی میتواند داشته باشد؛ اینها یکسری علائمی را دریافت میکنند. مثلا موقع حضور مردم در انتخابات، اینطور برداشت میکنند که یواش یواش دارد حضور مردم کمتر میشود و فکر میکنند سرمایه اجتماعی حکومت ایران دارد ضعیف میشود و کاهش پیدا میکند.»
باهنر در مورد دلایل وقوع قیام ۱۴۰۱ گفت:
«فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود. این تنها یک جرقه بود. برخی نارضایتیها و ناکارآمدیهایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد. این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم.»
باهنر از چشم انداز تاریک نظام میگوید:
باهنر با اشاره به چشم انداز تاریک نظام سیاسی کنونی گفت:
«مهمترین ابزار این حکومت، حزب است. من در غیبت سه یا چهار حزب قدرتمند و فراگیر و پاسخگو، بر آینده حکومت مردمسالاری دینی بیمناکم و فکر میکنم این مردمسالاری دینی به سر منزل مقصود نمیرسد. چون اگر حزب نباشد آن وقت انتخابات میشود پوپولیستی».
باهنر سپس مثل خاتمی در باند مقابل خواهان اصلاح قانون اساسی و جمهوری دوم! شد و گفت: «در پیشنهاد دراز مدت هم طرح من این است که برخی اصول قانون اساسی باید اصلاح بشود… ما نیازمند «جمهوری دوم» هستیم!»
حمایت از اسید پاشی
باهنردر قسمت دیگری از سخنانش در قالب خاطره ای به موضوع حمایت مقامات حکومتی از اسیدپاشی علیه زنان اعتراف کرد و گفت:
«آن روز یک خطاب دیگر هم به آقای خوئینیها داشتم؛ ایشان آن زمان دادستان بود. آن موقع تعدادی از جوانهای به اصطلاح حزبالهی درخیابان ولیعصر (عج) تهران، به صورت چند خانم بیحجاب اسید پاشیده بودند. آقای ناطق نوری که وزیر کشور بود، این جوانها را بازداشت کرد. آقای خوئینیها که حالا اصلاحطلب شده، خطاب به وزیر کشور گفته بود که چرا اینها را بازداشت کردی؟ من دادستان هستم و باید دستور آزادیشان را بدهی. اینها حزب الهی بودند و به وظیفه شان عمل کردند.»
مکثی در سخنان باهنر
سخنان باهنر هرچند بیان وقایع پراکنده از ۴۴ سال حکومت ولایت فقیه است، اما وجه مشترک همه ارزیابیهای او آن است که این حکومت اکنون تمام ظرفیتهایش ته کشیده است. از همین روست که همه دست اندرکان این وضعیت اکنون نسخه خاص خود را برای حاکمیت در حال احتضار ولایت فقیه می پیچند.
قیام مردم ایران برای سرنگونی ولایت فقیه تاثیرات عمیق خود را بر لایههای مختلف حکومت برجا گذاشته است و این گونه اعترافات و دست و پازدنها ناشی از زنگهایی است که این قیام برای تک تک این حکومت کنندگان به صدا در آورده است.