چرا خامنهای به اعدام های وحشیانه روی آورد؟
دلخراشترین صحنهای که دوربین طی یکی دو ماه اخیر در ایران ثبت کرده است، صحنه زانو زدن دخترکی در مقابل یک گوریل وحشی است. دخترکی که پدرش در آستانه اعدام است، گریه کنان خود را به ساختمان دادستانی میرساند، آنجا به اولین گوریلی که پشت میز دادستانی نشسته است نگاهش میافتد. دخترک گمان میکند شاید باقیمانده عمر و زندگی پدرش بدست این موجود رقم میخورد. گریه میکند! التماس میکند که: «پدرم را نکشید!» در مقابل گوریل به زانو می افتد… اما پدرش اعدام میشود.
تصمیم مرگ یا زندگی همه زندانیان زیر حکم اعدام با خامنهای است. طبق قانون حکومتی تحت عنوان «استیذان» همه اعدام ها باید امضای خامنهای را در پای خود داشته باشد.. از این رو اعدام یا زندگی آن پدر زندانی از قبل توسط خامنهای تعیین شده بود و آن گوریل وحشی تنها حکم میر غضب را داشت.
آمارهای اخیر اعدام ها
اما آن دخترک آخرین کودکی نبود که با امضای خامنهای برای همیشه از دیدار و مهر پدرش محروم شد؛ سحرگاه دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ در زندانهای بندرعباس، میناب، خرمآباد و لاکان رشت ۷ نفر دیگر بیرحمانه حلق آویز شدند و بدین ترتیب تنها در اردیبهشت ماه۹۶ نفر اعدام شدند. اگرچه شمار واقعی اعدام شدگان بسیار بیشتر از این است. چرا که اعدام ها در خفا صورت میگیرد و منبعی رسمی برای اعلام آمار اعدام ها وجود ندارد.
در همین زمینه عفو بینالملل در گزارشی که روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت منتشر شد، اعلام کرد که اعدام های ثبت شده در ایران در سال گذشته نسبت به سال قبل ۸۳درصد رشد داشته است. در گزارش عفو بینالملل همچنین آمده است که آمار اعدام ها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با رشد ۵۹درصدی به ۸۲۵ اعدام در سال گذشته رسیده که ۷۰درصد از این تعداد در ایران انجام شده است.
عفو بینالملل با تأکید بر اینکه اعدام ها در ایران نقض آشکار موازین و قوانین بینالمللی حقوقبشر است اضافه میکند: «اعدام دستکم ۵نفر در سال۲۰۲۲ بهدلیل جرائمی که در سن کمتر از ۱۸سال رخ داده بود نیز از موارد نقض موازین و قوانین بینالمللی میباشد».
بنظر میرسد خامنهای هرچه به پایان حکومتش نزدیکتر میشود، بیشتر به اعدام و کشتار نیازمند میشود. قیام مردم ایران در سال ۱۴۰۱ و استمرار نسبی آن تا پایان سال و شروع ۱۴۰۲ خامنهای را متقاعد کرده که جز با اعدام و سرکوب نمیتواند یک جامعه سرکش و شورشی را مهار کند.
در همین زمینه
جوانان خانه اصفهان در معرض اعدام؛ فریاد مرگ بر جمهوری اعدامی
واکنش در مقابل اعدام
اما واکنش مردم ایران در مقابل استراتژی اعدام از طرف خامنهای برایش شوکه کننده بوده است.
در شامگاه یکشنبه ۲۴اردیبهشت که خبر اعدام احتمالی سه زندانی قیام در اصفهان منتشر شد، مردم اصفهان از گوشه و کنار شهر خود را بهمقابل زندان دستگرد رساندند.. مزدوران خامنهای وحشتزده تلاش کردند با گسیل پاسداران و نیروی سرکوب جلوی مردم را بگیرند. اما مردم نهتنها پراکنده نشدند، بلکه کینههای نهفته در سینههاشان با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» و «این آخرین پیامه، اعدام کنی قیامه» بیرون جهید.
ساعتی بعد مزدوران گارد ویژه خامنهای برای پراکندن مردم گاز اشکآور شلیک کردند اما مردم با آنها درگیر شدند.
اما این اعتراض به اعدام محدود به اصفهان نبود. روز دوشنبه ۲۵اردیبهشت، شماری از خانوادههای محکومان به اعدام، در تهران در مقابل قضاییه رژیم واقع در خیابان کشاورز و همچنین در بندرعباس تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار توقف حکم ظالمانه اعدام عزیزانشان شدند.
این اعتراضات در شامگاه سه شنبه به چهار شهر ایران کشیده شد و مردم تهران، اصفهان، کرج و شهریار با فریاد مرگ بر جمهوری اعدامی و مرگ بر خامنهای خشم خود را نسبت به گسترش اعدام و جو ارعاب نشان دادند.
خامنهای اکنون در پارادوکش خفه کنندهای گرفتار است. اگر اعدام نکند، دیگر نمیتواند قیام توفنده مردم که هر لحظه ممکن است گر بگیرد را مهار کند و اگر اعدام کند، خود اعتراض به اعدام ممکن است جرقه قیام بعدی را بزند. اما نباید تردید کند که سرانجام قهر آتشین همین خانوادههای داغدار و مردم بجان آمده، کاخ ستم و خودکامگی او را ویران خواهد کرد و او را در برابر دادگاه دادخواهان بیشمار خواهد نشاند. در آن روز همان دخترک زانو زده در مقابل گوریل میرغضب او نیز در صف اول دادخواهان خواهد نشست.