هزینه مسکن همه توان خانوادههای ایرانی را ربوده است!
افزایش هزینه مسکن باعت از هم پاشیده شدن شیرازه زندگی مردم و گسترش بی سرپناهی شده است. افزایش سرسام آور اجاره مسکن انبوهی از مشکلات و فشارهای طاقت فرسا را به مستاجران تحمیل کرده است. براساس آمار و ارقام منتشر شده در رسانههای حکومتی، مستاجران مجبور به پرداخت چند برابر اجاره هستند. در صورتی که توان پرداخت اجاره را نداشته باشند، باید زندگی در مناطق سختتر و پایینتر را برای زندگی انتخاب کنند که تبعات دیگری را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
سهم هزینه مسکن برای یک خانواده چقدر است؟
براساس آمار بانک مرکزی حکومت و همچنین بنا به اظهارات رئيس کمیته امداد در حال حاضر نرخ خط فقر ۱۱میلیون تومان برای یک خانواده چهارنفره تعیین شده است. البته با گرانیهای روز افزون کالاهای اساسی و مایحتاج مردم این نرخ حالت نوسان دارد و معمولا رسانههای حکومتی پایینترین نرخ را اعلام میکنند.
با توجه به تورم و گرانیها که هر لحظه روند صعودی را طی میکنند، به آمارها و دادههای عوامل حکومت نمیتوان استناد نمود، اما اگر همین آمار داده شده را هم فرض بگیریم، بنا به اعلام شورای عالی کار حکومت، نرخ سبد غذایی خانوار، 8 ميليون و 979 هزارتومان اعلام شده است.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس حکومتی سهم هزینه مسکن در سبد خانوارهای شهری را بین 60تا 70درصد اعلام نموده است. یعنی یک خانواری که ۱۱میلیون درآمد دارد، باید بطور متوسط ۶ تا ۷میلیون از درآمد خود را صرف هزینه مسکن بکند و حدود چهارمیلیون باقیمانده برای مصارف و مایحتاج خانوار اعم از تغذیه، درمان، پوشاک و سایر هزینههاست که به دلیل گرانی سرسام آور هزینه زندگی را به حداقلها و مینیممها میرساند. سوالی که اینجا مطرح میشود اینکه خانوادهها چگونه باید نیازهای ضروری خود را تامین کنند؟
در مورد طرح سانسور اینترنتی بخوانید
چرا خامنه ای یکباره محتاج فیلترینگ هوشمند شد؟
مطابق آمار معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی، حدود ۱۰میلیون خانوار زیر خط فقر زندگی میکنند که اگر میانگین برای هر خانوار چهار نفر درنظر گرفته شود، به این معنی است که بیش از ۴۰ میلیون از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکنند.
تجارت نیوز با درج مقالهای در فروردین ماه سال جاری در رابطه با جمعیت فقیر و زیر خط فقر گزارشی را بدین صورت درج نمود که خود گواه واقعیت جامعه ایران است «سازمان تامین اجتماعی چند ماه پیش گزارش داد که دستکم ۳۰درصد از جمعیت ایران، اکنون زیر «خط فقر» زندگی میکنند. آمارهای غیررسمی اما میگویند که این بخش از جمعیت ایران به ۵۰ درصد از کل جمعیت کشور میرسد، یعنی چیزی در حدود ۴۲ میلیون نفر ایرانی».
نتیجه اینکه وقتی این جمعیت میلیونی ۷۰درصد درآمد خود را بابت هزینه مسکن بپردازند نه تنها در مضیقه و تنگنای شدید مالی قرار میگیرند بلکه قادر نخواهند بود مایحتاج اصلی زندگی و سایر نیازهای خود را تامین کنند. پیامد این بحران افزایش حاشیه نشینی و کوچ به حاشیه شهرها میشود.
روند صعودی افزایش هزینه مسکن
درحال حاضر میانگین هر متر مربع مسکن در تهران به بیش از ۴۱میلیون تومان رسیده است. اگر حقوق یک کارمند یا کارگر برآورد و محاسبه شود، هفتاد سال طول میکشد که بدون هزینه حقوق خود بتواند صاحب خانه بشود. این به دلیل افزایش قیمت مسکن است که بنا به گفته روزنامه حکومتی ستاره صبح « قیمت هر مترمربع مسکن در خرداد امسال نسبت به سال قبل 35درصد و نسبت به ماه قبل سال جاری 7درصد افزایش قیمت داشته است».
این رسانه حکومتی همچنین با بیان اینکه هزینه مسکن در ایران 4 برابر جهان است مینویسد «در تازهترین گزارش رئیس مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: سهم هزینه مسکن در سبد خانوارهای شهری ایران بین ۶۰ تا ۷۰درصد، اما میانگین این شاخص در جهان ۱۸درصد و در دامنه نوسانات ۱۵تا ۲۵درصد است».
علل بالا رفتن هزینه مسکن در ایران
به گزارش خبر آنلاین بابک نگهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس حکومت در این رابطه میگوید: «مهمترین مسئلهای را که میتوان در عدم توفیق مؤثر در بخش مسکن جمعبندی کرد، مسئله عدم وجود یک بسته جامع، با ابعاد مختلف برای رفع نیازهای مختلف آحاد جامعه ایران با نگاه به حل مشکلات حوزه مسکن همچون بدمسکنی، بیمسکنی و نظایر آن است». کلی گوییهای عوامل حکومتی صرفا سرپوش و مغلطهای در این رابطه بیش نیست. واقعیتی که قابل کتمان نیست، یکی از دلایل این بحران دخالت عوامل چپاولگر و غارتگر و باندهای مافیایی است که کنترل این بخش از پایههای زندگی مردم را در تیول خود دارند.
باندهای سودجویی که به دنبال منافع بیشتر دست درجیب مردم محروم ایران کردهاند. از طرفی هم شیادی دولت دست نشانده خامنهای که وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال را داد این روزها بیشتر نمایان میشود. به نحوی که رسانه آفتاب نیوز در این باره گزارش میدهد که «رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی درباره نهضت ملی مسکن با بیان اینکه ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی بسیار مشکل و سیر برنامههای طولانی است، اظهار کرد: ۵.۲میلیون نفر در این طرح ثبتنام کردهاند و تاکنون برای ۳ میلیون واحد زمین تأمینشده است».
یعنی بعد از یک سال از حاکمیت رئیسی تنها زمین مشخص شده که مشخص کردن زمین برای ساخت هم امری پیچیدهای به حساب نمیآید. با این حال گرانی مسکن و پایین بودن سطح درآمد مردم از یک سو به جمعیت فقیر کشور افزوده و از طرف دیگر باعث رواج گورخوابی، چاله خوابی، لوله خوابی، کارتن خوابی، پشت بام خوابی و اتوبوس خوابی خواهد شد و جامعه ایران را بیشتر به محاق فروخواهد برد.