ضرورت انحلال سپاه پاسداران- قسمت چهارم
یکی از اصلیترین وظایف سپاه سرکوب اعتراضات مخالفان و معترضان حکومت ولایت فقیه در بیش از چهار دهه عمر آن بوده است در این مقاله به بررسی این بعد از نقش ویرانگر، ضدمردمی و ضد ایرانی سپاه تا مقطع قیام دی ۱۳۹۶ میپردازیم.
در مطلب پیشین (انحلال سپاه؛ نگاهی به تاریخچه سازماندهی یک نیروی اهریمنی)، سازماندهی و تاریخچهی سپاه از نظر گسترش آن مورد بررسی قرار گرفت در این مقاله، نقش سپاه در سرکوب اعتراضات مخالفان و معترضان حکومت ولایت فقیه، تا مقطع قیام دی۱۳۹۶ مورد بررسی قرار میگیرد.
نقش سپاه در سرکوب تظاهرات ۵۰۰ هزار نفرهی مجاهدین خلق در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
در مطالب پیشین به اولین اقدامات سرکوبگرانه و کشتار سپاه در ترکمنصحرا، کردستان، خوزستان، تبریز اشاره شد. پس از آن نوبت تهران بود. در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، تظاهرات مسالمتآمیز ۵۰۰ هزار نفرهی سازمان مجاهدین خلق در اعتراض به انحصارطلبی حکومت ولایت فقیه، توسط سپاه به خاک و خون کشیده شد. همچنان که بعد از آن سپاه در کشتار این افراد این سازمان نقش گستردهای داشت.
نقش سپاه در سرکوب تظاهرات مردم مشهد
در روز ۹ خرداد ۱۳۷۱، به دنبال تخریب خانه شهروندان در مشهد که اعتراضات مردمی را در پی داشت یک کودک بر اثر تیراندازی کشته شد. این اقدام خشم مردم مشهد را برانگیخت و دست به اعتراض گستردهای زدند که تا روز بعد ادامه داشت در روز ۱۰ خرداد سپاه به سرکوب تظاهرات مردم مشهد پرداخت.
تظاهرات مردم قزوین در مرداد ۱۳۷۳
در تظاهرات و اعتراض مردم قزوین در ۱۳ مرداد ۱۳۷۳ که در اعتراض به رد لایحه استانشدن قزوین شروع شد سپاه نقش گستردهای در کشتار داشت. وقتی نیروی انتظامی، «نیروی تحت امر و هدایت سپاه» نتوانست مردم قزوین را سرکوب کند سپاه وارد شد و مردم را به گلوله بست.
سعید حجاریان در سالهای بعد اعتراف کرد که در سرکوب مردم قزوین، سپاه از آرپیجی و کاتیوشا استفاده کرد.
تظاهرات اسلامشهر در فروردین ۱۳۷۴
در پانزدهم فروردین ۱۳۷۴، قیام مردم اسلامشهر در اعتراض به گرانی و تورم توسط قرارگاه ثارالله سپاه؛ به خاک و خون کشیده شد. در جریان سرکوب معترضان، سپاه از هلیکوپترهای مجهز به تیربار نیز استفاده کرد.
کشتار دانشجویان در تظاهرات تیر ۱۳۷۸
حمله به کوی دانشگاه تهران یکی از خونینترین سرکوبهای دانشجویی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران به شمار میرود که دست کم ۶ کشته و صدها مجروح برجای گذاشت. سپاه در سرکوب نقش گستردهای داشت.
پاسدار قالیباف رئیس مجلس کنونی نظام و فرمانده آن موقع نیروی هوایی سپاه گفته است: «حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامهای را که نوشته شد من نوشتم (نامه ۲۴ نفر از فرماندهان سپاه به محمد خاتمی).
بنده و آقای سلیمانی. وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم میکنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟»
محمد باقر قالیباف (فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه و پس از آن فرماندهی کل نیروی انتظامی و سپس شهردار قبلی تهران، رئیس مجلس کنونی نظام)، غلامعلی رشید (رئیس ستاد کل نیروهای مسلح)، محمدعلی جعفری (فرمانده نیروی زمینی سپاه و بعدها فرمانده کل سپاه پاسداران)، قاسم سلیمانی (فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و بعداً فرمانده سپاه قدس معروف به کتلت!)، احمد کاظمی (فرمانده قرارگاه حمزه و بعدها فرمانده نیروی هوایی و نیروی زمینی سپاه)، محمداسماعیل کوثری (جانشین قرارگاه ثار الله تهران و بعداً عضو مجلس هشتم)، علی فدوی، حسین همدانی، اسماعیل قاآنی، علی فضلی (فرمانده سپاه ثارالله) در این شمار بودند.
سعید حجاریان نیز در مورد نقش سپاه در سرکوب اعتراضات دانشجویان اعلام کرد: «من به خاطر… کار رفته بودم دفتر خاتمی که آقای صفوی (فرمانده سپاه) زنگ زد به آقای ابطحی و گفت که خط قرمز ما خیابان جمهوری است، هر کسی از این خیابان پایینتر بیاید، میزنیم.»
روحانی نیز در مورد نقش نیروی انتظامی تحت امر سپاه و بسیج در سرکوب این اعتراضات در ۲۳ تیر ۷۸ در سخنرانی خود گفت: «دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا… با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند… از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر… چه خواهند کرد»
کشتار مردم در تظاهرات خرداد ۱۳۸۸
سپاه در کشتار تظاهرات مردم ایران در تظاهرات بعد از انتخابات ۱۳۸۸ نیز نقش گستردهای داشت. دست کم ۴۰۰۰ نفر دستگیر و صدها نفر مجروح شده و حداقل ۱۱۲ نفر بر اساس آمارهای رسمی، جان باختند. دامنه سرکوب این کشتار سپاه تا تظاهرات ۵ و ۶ دی ۱۳۸۸ مصادف با تاسوعا و عاشورا نیز کشیده شد.
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، در روز ۹ دی ۱۳۹۱ درباره نقش سپاه در این سرکوب گفت: «اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران، صحنه تقابل انقلابیون و ضد انقلابیون بود و خطر آن از خطر جنگ ۸ ساله برای انقلاب و اسلام بسیار بیشتر بود.»
همچنین سپاه در سرکوب تظاهرات عدیدهی دیگر، منجمله در ۲۴ مرداد ۱۳۷۰ در قیام ۳۰ هزار نفره مردم زنجان، ۲۶ فروردین ۱۳۷۱ در قیام مردم شیراز، ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۱ در تظاهرات مردم اراک، ۱۹خرداد ۱۳۷۱ در تظاهرات بوکان، ۱۲بهمن ۱۳۷۲ در قیام مردم زاهدان (ایرانشهر، خاش، زابل، بیرجند و تربت جام)، تظاهرات دانشجویان در سال ۱۳۸۲، ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در قیام بزرگ مردم تهران ایفا کرد.
یک سوال
از نظر کمیت و کیفیت نقشی که سپاه در سرکوب، کشتار اعتراضات مردم ایران داشته است، در هیچ کجای جهان سابقه ندارد، با این وجود چرا باید مردم ایران هزینه وجود سپاه را بپردازند؟
ادامه دارد…