انقلاب چگونه همه فرصت‌ها را از خامنه‌ای گرفت؟

انقلاب نوین مردم ایران-

چرا و چگونه خامنه‌ای بی‌آینده شد؟

تخلیص از گفتگوی عزیز پاک نژاد با تلویزیون ایران آزادی

روز ۴ آبان يك روز تعيين‌كننده براي تثبيت نيروهاي انقلاب بود. همه اندام‌هاي انقلاب از اقشار مختلف از كارگران و دانشجويان تا كسبه و زن و مرد با اقدامات و تاكتيك‌هاي مبارزاتي مثل اعتصاب، درگيري، تظاهرات با شعار مرگ بر خامنه‌اي حضور خودشان را اعلام كردند.

 همه اينها نشان مي‌دهد كه اين قيام دارد پايه‌هاي خودش را محكم‌تر مي‌كند. به عبارت دقيق‌تر در اين مرحله كه شركت‌كنندگان در انقلاب هويت و حضور خودشان را تا سرنگوني در دفترثبت كردند، يک بررسي ساده و تحليل تحرکات مردم مشخص می‌کند كه مجموعه‌ای كه امروز درصحنه بودند نيروهاي ثابت انقلاب تاپیروزی خواهند بود چه در داخل و چه در خارج بطور خاص در داخل.

 معني‌اش اين است كه نيروهاي انقلاب كم نمي‌شوند بلكه زياد مي‌شوند. يعني كسي بطور موقت يا فقط امروز يا فقط فردا به تظاهرات و اعتصاب و پاسخ دادن به تهاجم نيروهاي سركوب نمي پيوندد. بلكه در پاسخ به درخواستي كه دانش‌آموزان و دانشجويان مي‌كردند، مي‌گفتند ما تماشاگر تنها نمي‌خواهيم، بلكه مي‌خواهيم به اين حركت بپيوندند. در روز ۷ آبان ديديم كه به اين خواست آري گفته شد و همه به ميدان آمدند .

مسیر پرشکوهی که انقلاب طی کرد!

دستاوردهاي اين قيام چون با هدف يک انقلاب جديد و نوين  جريان دارد،طبيعتا تفاوتهاي اساسي هم در شكل و هم در محتوا با قيام‌هاي چند سال گذشته دارد كه آن را استثنايي كرده است.

انقلاب کنونی فشرده قیام‌های گذشته است. قیام ۷۸ را دانشجویان شکل دادند الان هم دانشجویان حضور دارند. در قيام ۸۸ عمدتا اقشار شهري بودند و الان هم هستند و نقش اساسي دارند. در قيام ۹۷ بخاطر شليك به هواپيماي اوكرايني بود كه الان بازماندگان آن نقش بزرگي دارند. قيام ۹۸ به دنبال گران شدن بنزين بود که اکنون نیز یاد شهیدان آن قيام با فريادهاي مرگ بر خامنه‌اي در همه جا اوج خيلي بالايي دارد.

پس در این انقلاب، مجموعه خواسته‌هاي گذشته در يك مفهوم يعني در سرنگوني رژيم خلاصه شده و مطالبه می شود. اما قيام بسيار بالاتر و وسيع‌تر با شركت اقشار مختلف كف خيابان بطور مشخص باحضور چشمگير زنان و دختران از دانش آموزان تا دانشجویان و زن و مرد با استفاده از تمامي تاكتيك‌هاي رزمي، سياسي ، اجتماعي ، اعتصاب ، درگيري جريان دارد.

بیشتر بخوانید

اعتراف رسانه حکومتی به پشتوانه میلیونی قیام مردم ایران

نیروهای آزاد شده!

در اين قيام نيروهاي آزاد شده ناشي از اعتصاب‌ها و بستن مدرسه و دانشگاه و كسب و كار نیز به خیابان آمدند. وقتي نيروها اعتصاب مي‌كنند، آزاد مي‌شوند و مي‌آیند به خيابان .

 همينطور ما شاهد حضور و ورود مليت‌هاي مختلف ایرانی فعال‌تر از هميشه به اين انقلاب هستیم كه ويژگي تمام خلقي به آن مي‌دهد. در اين انقلاب، با اين چيزي كه الان جريان دارد، كمبودي از اين بابت وجود ندارد. اينجا ديگر مسئله كرد و بلوچ و عرب و ترك و فارس و لر و…. به صورت جدا جدا وجود ندارد. رژيم خيلي سعي كرد براي پراكنده كردن مردم در گذشته همه را محدود كند، به محدوده قومي و مذهبي و جنسيتي.

در این انقلاب چنین امکانی از رژیم گرفته شده. هر حركتي كه داده مي‌شود بلافاصله از طرف اقشار ديگر جواب قاطع در اين مورد مي‌گيرد. مردم هم تلاش مي‌كنند اين روابط درون خلقي را به هم پيوسته نگه دارند.

يكي از برجسته‌ترين دستاورد‌هاي اين قيام مخالفت و ستيز مردم با حجاب اجباري است كه برپايه آن رژيم تا حالا تمام جامعه را سركوب كرده و به بند كشيده. این امر به روشني نشان مي‌دهد که اين موضوع دیگر تمام شده و زنان و دختران ايران در حال انقلاب يا انقلابي ديگر به هیچ شكلي زير بار حجاب اجباری نمی‌روند و نظام را از يكي از پايه‌هاي اصلي موجوديتش یعنی زن ستیزی محروم كرده است.

چرا خامنه‌ای در مقابل انقلاب به بن‌بست رسیده است؟

در اين ۴۴ روز طوفاني اولين تصويري كه چشم را خيره مي‌كند، اين است كه رژيم با تمام توانش در برخورد با مردم انقلابي و سركوب آنها و قيام‌شان به بن بست رسيده، ولی سعي مي‌كند اين را پنهان كند. خامنه‌اي که با ترفند‌هايي مثل بیماری و بستري بودن، مظلوم‌نمايي و جسم ناقصي دارم به شكل مضحكي جلب ترحم می‌کرد، با اينهاخدا حافظي كرده و تمام قد به وسط میدان آمد. اکنون او از رقبايي كه از حاكميت بيرون كرده با لحني ملتمسانه مي‌خواهد كه بيایند به او كمك كنند. آنها ستون‌هاي اصلي نظام ۴۳ساله اش بودند مثل خاتمي، روحاني، حتي احمدي‌نژاد، اين‌ها به درخواستش جواب ندادند و به او فهماندند حذف كردن آنها او را به اين روز انداخته است. طبيعي هم هست كه تضادهاي درون رژيم باید به همین شکل خودش را نشان بدهد. چون مسيري كه خامنه‌اي بارئیسی رفت بي بازگشت است. مسيري هم که مردم ميروند بي بازگشت است و اين را استوانه‌هاي فرتوت ولايت خوب فهميده‌اند. منتظرهستند ببينند خامنه‌اي چه پيشنهادي براي آنها دارد. خامنه‌اي هم همه تلاشش را مي‌كند كه بگوید اتفاقي نيافتاده درخت تنومند نظام بيدي نيست كه با اين بادها بلرزد. ولي لرزه‌ای كه بر اندامش افتاده را نميتواند مخفي كند، نيروهاي ريزشی‌اش كه علاوه بر نيروهاي سياسي در عرصه سركوب دچار ترديدند، از آینده  نا اميدند. اين بزرگترين تهديد براي خامنه اي است و اين حرفها كه ميزند بيشتر براي آنهاست.

 درعرصه جهاني هم كه به شدت منزوي است. بطوري كه مذاكرات اتمي را كه عقب مي‌انداخت الان وزيرخارجه‌اش آمده به دروغ گفته كه آمريكايي‌ها پيغام داده اندكه مذاكرات را مي‌خواهيم از سر بگيريم .بلافاصله مقامات امريكايي جواب دادندکه  دروغ ميگوید و اتمي و مذاكرات هسته اي اولویت ما نيست ،بلكه وضعيت فعلي ایران در اولویت است. معني‌اش اين است که در عالم سياست طرف‌هاي خارجي به فكر آینده و منافع استراتژيك خودشان هستند، خامنه‌اي هم تلخي طعم اين پاسخ‌ها را در گلویش حس مي‌كند. چون خيلي به هراس افتاده و خوب مي‌داند كه اينها چه مي‌گویند.

يك قيام عظيم تمام خلقي براي يك انقلاب دمكراتيك جريان دارد. رژيم در منتهاي ضعف و ريزش نيرو و ترس و هراس آينده تيره‌اي را انتظار مي‌كشد. راه حلي به جز ادامه سركوب ندارد و در مقابل خودش هم مردمي مصمم براي تمام كردن ماجرا را دارد مي‌بيند .

چشم انداز روشن انقلاب

همه چیز بیانگر آن است که قيام تا اهدافي كه دارد پيش خواهد رفت. در جامعه به اين معني كه دوتا نيروي اصلي يعني مردم و كل نظام در مقابل هم صف كشيدند، در خيابانها و با تمام قوا سعي مي‌كنند كه هم ديگر را به عقب برانند. مردم براي پيروزي انقلاب تلاش مي‌كنند نظام براي شكست آنها دارد تلاش مي‌كند.

درچنين حالتي همه نيروهاي انقلاب بايد با تمام قوا و موجوديت خودشان با ايمان و اعتقاد به پيروزي محتوم وارد بشوند. اجازه ندهند هيچ عاملي هيچ خدشه‌اي در اراده و توان آنها ايجاد كند.تا به شرايطي پا بگذارندتا تواني براي نظام فرتوت باقي نماند و سرنگوني رقم بخورد.

در چهلم مهسا  و چهلم نیکا و دیگر شهیدان شاهد بوديم كه چطور انگيزه‌هاي مردم در اين سمت براي سرنگوني و براي پايان دادن به اين حکومت خونخوار بالا رفته. بر همين روال مناسبت‌های ديگري هم هست در هر قشر و طبقه اجتماعي نمود خاصي دارد. اينها همه به قيام اوج ميدهد. خواسته هاي برآورده نشده كارگران نفت يا بخش‌هاي ديگر اين صنعت مثل پتروشيمي گاز، اين ها ذخيره‌هاي قيام هستند كه به سطح جامعه کشیده خواهد شد و به كف خيابان منتقل خواهند شد و مسير را هموار مي‌كنند.

شدت خفقان در جامعه هم هيچ جايي براي آرام شدن مردم باقي نگذاشته است. اينها نشان مي‌دهد كه رژيم نه راهي براي حل اين مسائل و نه فرصتي براي اين كار دارد. الان تنگناهايي در نظام وجود داردكه او را وادار مي‌كند،سختگيري و كشتار را بالا ببرد. همين موضوع باز هم فرصت‌هاي ديگر براي اوج بيشتر اين قيام ايجاد ميكند.

 درون نظام يك فرماندهي واحد براي برخورد با قيام كنندگان وجود ندارد. خامنه‌اي هم اين وظايف را به سپاه و به قوه قضاييه و مجمع تشخيص و بقیه ارگان‌های سرکوب واگذار كرده است، چون به شدت از يك سر‌گي نظام دارد رنج مي‌برد.

خامنه‌ای  روز به روز دارد ضعيف‌تر مي‌شود، اعمالي هم که ممکن است از واحد سركوب سر بزند، براي نظام نقض غرض است. يعني باعث حذف قسمتي از حکومت كه الان مورد نظر خامنه‌اي نيست میگردد.
مشکل اینجاست كه قيام در همه جای ايران هست و باعث تقسيم مسئوليت بين نيروهاي سركوبگر شده و نتيجه طبيعي آن را در دروغ‌های شاخدارشان می بینیم . مي‌كشند، به قتل مي‌رسانند بعد مي‌گویند مسموم شده،از بالا سقوط كرده، سابقه بيماري داشته، جرات نمي‌كنند كه اين اعمال سركوبگرانه را به عهده بگيرند.

نتيجه‌اش چه مي‌شود؟نيروهاي سركوب را سردرگم مي‌كنند. بالاخره بكشند مردم را يا نكشند؟ اين آن چیزهایی است  كه در طرف رژيم مي‌بينيم .سردرگمي ،ترس، هراس، نااميدي از آینده . در طرف مردم هم جرات و جسارت انقلابي، اراده پولادين، همبستگي كامل بين مردم با هدف سرنگوني. اين را دنيا دارد مي‌بيند بنابراين مي‌شود نتيجه گرفت كه قيام سر باز ايستادن ندارد و تا سرنگوني اين نظام هم پيش خواهد رفت.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل