اوریانا فالاچی روزنامه نگار یا مورخ لحظه های ناب
اوریانا فالاچی در زمان حکومت موسولینی به دنیا آمد. ۹ ساله بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد. پدر او که از مخالفان موسولینی بود به جنبش زیر زمینی پیوست.
اوریانا نیز گاهی به کمک پدر میرفت و در فعالیتهای ضد فاشیستی این جنبش حضور داشت. خانواده و اقوام او نیز اغلب پیشینه سیاسی داشتند. او تا پایان جنگ، دوران بسیار ناخوشایندی را سپری کرد.
فعالیت ها و آثار اوریانا فالاچی
فاوریانا فالاچی از نه سالگی شروع به نوشتن داستان های کوتاه کرد و از ۱۶سالگی در یکی از روزنامههای ایتالیایی مشغول به خبرنگاری شد. او به تدریج به یکی از برجسته ترین خبرنگاران سیاسی دوره خود تبدیل شد و از اواسط دهه شصت تا دهه هشتاد، جنجالیترین مصاحبهها را با رهبران سیاسی انجام داد.
در آغاز با نوشتن گزارش درباره افراد مشهور شهرتی کسب کرد. اواسط دهه۵۰ میلادی برای روزنامههای ایتالیایی هالیوود کار میکرد. سابقه برجستهای نداشت اما محبوب بود و دوستان مشهوری چون اینگرید برگمن و شان کانری داشت.
فعالیت ها و آثار اوریانا فالاچی
کتاب «مصاحبه با تاریخ» از جمله کتاب هایی است که به فالاچی چهره یک شخصیت بینالمللی بخشید.
وی با مصاحبههایی که در آن زمان با شخصیتهای مطرح جهانی برگذار کرد، ادبیات نوینی را پایهگذاری نمود. زیرا او بدون اینکه فرد مصاحبه شونده از چه گروه و جناحی باشد، با وی مصاحبه نمود.
افرادی چون هنری کسینجر، قذافی، محمدعلیكلی، پلپوت (رهبرخمرهای سرخ)، شاه ایران، خمینی، عرفات، مسعود رجوی، از جمله کسانی بودند که فالاچی با آنها مصاحبه نمود.
او با سوالات خود چهره واقعی شخص مصاحبه شونده را برای مخاطب به نمایش می گذاشت. با سوالات خود افراد را کاملا به چالش میکشید و آن ها را وادار میکرد که پاسخ سوالاتی را دهند که بعضا از پاسخ به آن پشیمان میشدند.
فالاچی معتقد بود که او علاوه بر یک مصاحبهگر یک مورخ نیز میباشد و بخشی از تاریخ را برای آیندگان مینویسد. از این رو، او به جسورترین و برجستهترین خبرنگار قرن بیستم تبدیل شده بود. در سالهای فعالیت خود جوایز زیادی از جمله آنیتیلور را کسب کرد و همچنین نامزد دریافت جایزه نوبل ادبی شد.
کتاب «یک مرد»
فالاچی بعد از آزادی یکی از افسران آزادیخواه یونان از زندان به نام آلساندرو پاناگولیس، برای انجام مصاحبه نزد وی رفت. با آشنایی وی با پاناگولیس، رابطه عاشقانهای بین این دو برقرار شد که فالاچی کتابی با نام «یک مرد» را با الهام از شخصیت او نوشت. او تا آخر عمر خود ازدواج نکرد و چندان اجتماعی نبود. اغلب در تنهایی به نوشتن می پرداخت و روی درب ورودی آپارتمان خود نوشته بود: «مزاحم نشوید».
او روزانه حدود سه پاکت سیگار می کشید از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر يك سره مشغول كار بود. نه تلفن جواب می داد و نه با كسی تماسی داشت. دكترش در تعجب بود كه چگونه با اين كه هم سرطان سينه داشت و هم سرطان ريه، هنوز زنده مانده است. اوريانا در جواب گفته بود: تو به عنوان پزشك بايد با من از زندگی حرف بزنی ، نه از مرگ.
و در نهایت بر اثر سرطان ریه در۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ در سن ۷۷ سالگی درگذشت. [تئودوراکیس خالق اثر جاودانه «زوربای یونانی» در گذشت + ویدئو]
از آثار مهم اوریانا فالاچی می توان به کتاب های «اگر خورشید بمیرد»، «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد»، «زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، «جنس ضعیف» و «نفرت انگیز» اشاره کرد.