گسترش فقر عاملی درخدمت سرکوب اعتراضات
دیکتاتوری دینی با نام جمهوری اسلامی، در ایران در بند، در طول ۴۳ سال گذشته برای مهار تنشهای فزاینده برخلاف تمام شعارهای پوشالی فقرزدایی و ایجاد رفاه، عملا با اتکا به استراتژی ایجاد و توسعه فقر و گرسنگی تاکنون از سقوط خود جلوگیری کرده است.
با اجرای این استراتژی، با حذف طبقه متوسط، جامعه به سمت دو قطبی فقیر و غنی پیش میرود و شکاف طبقاتی به سیاه چاله اجتماعی مبدل میشود. در این رویکرد موافقان و جیرهخواران حکومت دیکتاتوری، با بهره گیری انواع و اقسام بودجه و رانت حکومتی با تکیه بر قدرت و سرکوب، طبقه غنی را در قالب یک امپراطوری دینی شکل میدهند.
در آنسو اما یک قحطی عمدی برای توسعه فقر مطلق و مرگ تدریجی طبقات فرودست و متوسط با برنامهریزی طراحی شده است. قحطی عمدی ابزاری توانمند در اختیار حکومتهای دیکتاتوری برای سرکوب موج عظیم نارضایتی در جامعه است و این آخرین حربه حکومتهای توتالیتر برای مقابله با موج فزاینده اعتراضات است. قحطی ضرورتا به معنای نبود کالا در جامعه نیست بلکه به معنای اضمحلال توانایی مالی طبقات فرودست و متوسط برای تهیه حداقل نیازهای انسانی است. [سفره بینوایان دستآورد دولت رئیسی و اقتصاد مقاومتی]

گسترش فقر برای تضعیف جامعه و معترضین
این استراتژی برای سرکوب نارضایتی و مرگ تدریجی میلیونها انسان و از بین بردن شور انقلابی و تضعیف مردم با ایجاد یک قحطی ساختگی و عمدی صورت میپذیرد. هدف اصلی ایجاد این قحطی با منشا سیاسی، ترور و نسلکشی مخالفان حکومت خودکامه دینی است.
صادرات و قاچاق بیرویه مواد غذایی و دارویی و نابودی کشاورزی با مدیریت فاجعه بار آب منجر به حاشیه نشینی و شکل گیری طبقه فرودست روستایی در اطراف شهرها شده است. بدون کار، مسکن و شیوع انواع و اقسام بزهکاری و فساد در نتیجه فقر. [فاجعه بزرگ بی آبی در کشور]
تجارت و کسب و کار در شرایط مساوی نیز با وضع مالیاتهای سنگین برای مغازهداران و کاسبان خرد به بنبست لاینحلی تبدیل شده که باعث تعطیلی بسیاری از آنان و افزایش تنشهای اقتصادی و اجتماعی شده است.
ایجاد فروشگاههای زنجیرهای توسط هولدینگهای سرمایهداری متصل به نهادهای نظامی و امنیتی با اتکا به منابع مالی بانکها و موسسات مالی و اعتباری غارتگر، عملا دست نشاندگان حکومتی و فرزندان و منسوبین آنها را تبدیل به غولهای اقتصادی مسلح در مقابل مردم فقیر تبدیل نموده است.
دستگاه زر و زور و تزویر، امکانات رفاهی را برای عوامل دستنشانده خود فراهم کرده اما از طرف دیگر آخوندها و سایر مزدبگیرهای حکومتی در مقابل انظار عمومی، ساده زیستی را با نهایت رذالت تبلیغ میکنند. رسانهها (روزنامهها و رادیو تلوزیونها) سعی دارند طبق دستور رهبر منفور دیکتاتور، منشاء همهی گرفتاریها را به غرب و دشمنی آنها با نظام ولایت فقیه مرتبط بدانند تا ظاهرا مردم چاره کار را در دشمنی با غرب ببینند.
این استراتژی کثیف گسترش فقر ساختگی با هدف کشتار مخالفان حکومت و خالی شدن کشور از میهن پرستان و ادامه حیات ننگین حکومت است.
فریب مردم با شعارهای ضدآمریکا و غرب
این استراتژی از ابتدای به قدرت رسیدن آخوندها و ربودن انقلاب با همین شکل و شمايل به شکل گسترده اجرا گردید.
مردم را با جنگ، قحطی و تحریمِ خودخواستهی سرانِ حکومت، به رنج و بدبختی کشاندند و همزمان در بوق و کرنا کردند که مقصر آمریکا و کشورهای ظالم غربی هستند.
در تمام این سالها، گماشتگان حکومتی؛ از نمایندگانِ بی سواد مجلس گرفته تا استانداران، فرمانداران، سپاه، بسیج و نهادهای سرکوبگر، آخوندهای مفتخور، آخوندزادهها و نکبتزادهها، همگی، در ناز و نعمت در داخل و خارج به انباشت ثروت و چریدن در سفرهی وسیع بیتالمال (همان پیکر بیجان ولی ثروتمند ایران اشغالی) مشغول بودند و جیب هایشان را پر میکردند، اما در مقابل، از مردم میخواستند در برابر سختیها مقاومت کنند و به دشمنان نظام نشان بدهند که با تحریمها مشکلی ندارند و میتوانند با نان خشک و لنگ شرایط موجود را به اسم انقلابیگری تحمل کنند.

حقوقهای نجومی، اختلاس و رانت و چپاول و تقسیم قلمروهای اقتصادی هر روز بیشتر و بیشتر شده و میشود، اما سفره معیشت مردم کوچک و کوچکتر بطوریکه مصرف سرانه، لبنیات، گوشت و… در حد کشورهای آفریقایی شده و وا اسفا که برخی اقشار برای خرید نان خود نیازمند کمک مردم هستند.
تنها در طول سه سال جمعیت زیر خط فقر دو برابر شده است و فاصله خط فقر با حداقل حقوق در سال ۱۴۰۰ (۲.۶۵۵.۴۹۲ تومان) در شهرستانها با توجه به منابع اطلاعاتی حکومتی حدود ۲میلیون تومان و در تهران حدود شش و نیم میلیون تومان است. [نگاهی به خیزش سراسری معلمان و فرهنگیان علیه رژیم حاکم!]
با این وجود مسئولین وعدهی سر خرمن و درست شدن شرایط میدهند و مسیر مرگ تدریجی را برای مردم هموار میکنند تا جایی که وقیحانه شعار هر تهرانی یک قبر مجانی میدهند.
حکومت، در طول چند سال گذشته علاوه بر شیوع عمدی بیماری کرونا در جامعه و عدم بکارگیری به موقع واکسن و توسعه تجارت کثیف دارو بر سر جان مردم، در کمال هوشیاری و آگاهانه روشهای تازهای برای معدوم ساختن مخالفان و ملت بیگناه پیدا کرده است. [کرونا منبع درآمدی برای باندهای تبهکار حکومتی]
حکومت مهمترین شیوه کنترل اعتراضات را در کنار سرکوب، شکنجه و کشتار گسترده معترضان، در ایجاد و توسعه عمدی فقر و سرکوب غرور یک ملت، برای استیلای ظالمانه بر آنها میداند.
حکومت خامنه ای علیرغم همه رذالتها در نابودی سرمایههای این سرزمین، مرتکب یک اشتباه محاسبه بزرگ شدهاست. یعنی قرار گرفتن در مقابل ملت بزرگ ایران. ملتی با تاریخچهای درخشان از مبارزه و مقاومت در مقابل ظلم.
مردمی که دشمن اصلی را شناختهاند و آگاهانه و صبورانه سرنوشت خود را با اتکا به مقاومت سازمانیافته، برای تحقق ایران آزاد رقم خواهند زد. آن روز دور نیست.
ر.ح. فروغ
❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.