نگاهی به آلترناتیوسازی و آلترناتیوتراشیهای صحنه سیاسی ایران!
به قلم عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
بهتر است آغاز سخن با یک جمله از نویسنده شهیر، ارنست همینگوی باشد که پایان سخن نیز هست. وی گفته بود، قدرت مردم همواره در نهایت پیروز میشود!
در پیشرفت قیام مردم یک سرزمین، برای سرنگونی دیکتاتوری حاکم، وحدت نیروها یک اصل اساسی است. اما داشتن مرزسرخها و نقشه مسیر حرکت و رویکرد مناسبت در این وحدت بسیار مهم است. به همین دلیل است که یک جریان اصیل و مسئول، همواره تاثیرگذار و زیر ذرهبین دیگران است.
اکنون یک اجماع نظر بینالمللی وجود دارد که میگوید؛ رژیم حاکم بر ایران به زودی توسط مردم ساقط خواهد شد. دولتها و شرکتها به فکر عقبنشینی تدریجی از ایران افتاده و سران رژیم از رویارویی با مردم درمانده و نیروهای رژیم دیکتاتوری حاکم در حال فروپاشی هستند.
وضعیت ِدر حال ِتغییر به گونهیی است که طیفی از افراد و جریاناتی که سر در لاک شغل و تخصص و زندگی خویش داشتند، در قرارگرفتن بر سر دوراهی سرنوشت، از رژیم فاصله گرفته و به صفوف مردم پیوستهاند. در خارج از ایران نیز، دولتها و به ویژه مماشاتگران را ناامیدی فراگرفته و راهی جز حمایت از قیام مردم نیافتهاند. زیرا قیام مردم ایران علیه دیکتاتوری مذهبی اکنون وارد ماه سوم شده و بی وقفه ادامه دارد و در پرتوی آن بسیاری از معادلات را به نفع مردم تغییر داده است.
همچنین دو واقعیت دیگر نیز وجود دارد که همه بر آن اتفاق نظر دارند. نخست اینکه، قیام کنونی، فراز جدیدی از قیامهای قبلی بوده و منفصل از گذشته نیست. دوم اینکه، وضعیت جامعه ایران هرگز به گذشته باز نخواهد گشت. علاوه براینها، حرف اصلی این است که عامل تعیینکننده در چرخش اوضاع، نه در خارج از مرزهای ایران، بلکه در شهرها و خیابانهای ایران باید جستجو شود.
اکنون طیف وسیعی از مردم و محافل سیاسی در جهان چشم به آینده ایران دوختهاند. برخی شاد و برخی نگرانند. برخی خوشبین و برخی بدبین هستند. آیا مردم ایران قادر خواهند بود دیکتاتور را به زمین بزنند و دریچهیی رو به آینده بازکنند؟ یا اینکه مانند قیامهای گذشته سرکوب و خاموش و دیکتاتوری مذهبی حاکم، ماندگار خواهد بود؟!
در همین رابطه
ایران… قیام مردمی، حکومت فاشیستی و آلترناتیو دمکراتیک!
سوال برتر!
در پی تحول بزرگی که در ایران آغاز شده، سوال برتر این است، حال که رژیم کنونی رفتنی است، چه حاکمیتی جایگزین خواهد شد؟ به عبارت دیگر، اکنون موضوع مطرح در رابطه با ایران، نه بقاء و ماندگاری رژیم ولایت فقیه، بلکه موضوع آلترناتیو آن است؟ یا به طور روشنتر، اکنون که وحدتی بر رفتن این دیکتاتوری شکل گرفته، آیا وحدتی بر «آلترناتیو» آن وجود دارد؟ این سوال نشان از یک پیشرفت جدی مردم در امر تغییر رژیم در ایران است!
طبیعی مینماید که اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. اما قطعا برآیند این دو وحدت، زمان رسیدن به هدف را بسیار کوتاه خواهد کرد. از نیروهای اصیل جامعه نیز همین شایسته و انتظار است که در هر دو روی این تحول، وحدت نظر داشته باشند. زیرا که خون از مردم ذخیره کرده و طول عمر دیکتاتور را بسیار کوتاه خواهد کرد.
مردم حق دارند قیام کنند و حقوق خود را مطالبه کنند. نیروهای مردمی نیز برای همین نفس میکشند و زندهاند. مردم ایران با پرداخت قیمت کلان، بستر وحدت برای نیروها را مهیا کرده و با استمرار قیام، به صورت یومیه برای آن قیمت میدهند. به گونهیی که حتی منفعلترین لایههای جامعه نیز وارد میدان شده و با مردم همسو شدهاند!
گذشته چراغ راه آینده است!
نگاهی به راه طی شده، پیمودن راه باقیمانده را سهل، و به تبع آن، رسیدن به هدف را سرعت خواهد بخشید. به عبارت دیگر، این نگرش زمان را به نفع مردم در رسیدن به هدف کوتاه خواهد کرد. هر کدام از ایرانیان، اعم از فرد یا جریانی که به آن تعلق داشته یا دارند، به درجهیی از بلوغ و رشد سیاسی و اجتماعی رسیدهاند که در این مسیر گام بردارند.
خدمت به مردم ایران از لحظهیی آغاز میگردد که هر فرد یا جریان مردمی، نبض و نفس و گامهایش با منافع مردم گره خورده باشد و از بیراههرفتنها بپرهیزد!
راه طی شده!
از کارنامه سیاه دیکتاتوری مذهبی حاکم و برنامهها و قوانین و اندیشههای ضدمردمیاش که بگذریم و به سالهای دورتر نرویم، در سالهای اخیر ما شاهد فرازهای مهمی در قیامهای مردم ایران علیه این دیکتاتوری بودهایم.
در قیام مردم در سال ۱۳۹۶، مردم با شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگر تمامه ماجرا» هرگونه آلترناتیوتراشی از درون رژیم حاکم را از دور خارج کرده و علی خامنهای را بر آن داشتند که سیاست انقباض در پیش گرفته و با حذف جریان دروغین «اصلاحطلبی» در ویترین نمایشی خود، برای روی کار آوردن جلاد بزرگی همچون «ابراهیم رئیسی» زمینهسازی بکند!
در قیام مردم در سال ۱۳۹۸، دیکتاتوری حاکم با یک شگرد بیهمتا، وارد صحنه شد تا با آن، قیام را به خاک و خون بکشد. سناریوی «رضاشاه روحت شاد» که در بالاترین ارگان امنیتی رژیم مورد تصمیمگیری قرار گرفته بود و توسط عوامل و عناصر دیکتاتوری حاکم به اجراء درآمده بود، توسط مردم و قیامآفرینان افشاء، رسوا و خنثی گردید!
راه طیناشده و رو به آینده!
در قیامی که اکنون وارد ماه سوم آن شدهایم و در سراسر ایران بیوقفه ادامه دارد، آلترناتیوتراشی از بیرون رژیم حاکم نیز «تمام سوز» شده است. به گونهیی که امروز مردم ایران با شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» آخرین میخ را بر تابوت دیکتاتوری سابق کوبیده و بر هرگونه توهم و رویا از جانب پسماندههای دیکتاتوری سابق نقطه پایان گذاشتند.
حال با نگاهی به گذشته درمییابیم که یگانه آلترناتیو ممکن در برابر این رژیم، نیرویی است که از جنس مردم و دشمن سرسخت دیکتاتوری در ایران است. مردم ایران رژیمهای دیکتاتوری را تجربه کرده و برای کنارزدن آنها بهای کلانی پرداخته و میپردازند.
قیام کنونی و آلترناتیوی حاضر در میدان!
از آلترناتیوسازی بیاساس در درون رژیم و آلترناتیوتراشیهای کاذب در بیرون رژیم که بگذریم اکنون تنها و تنها یک آلترناتیو ِحاضر در میدان وجود دارد. آلترناتیوی که از آزمایشات گوناگون، پیروزمندانه عبور کرده و آینده را نیز برای خود به ضمانت گرفته است. به عبارت دیگر، آلترناتیوی که ریشه در گذشته دارد، آلترناتیوی است که اکنون شاخ و برگ گسترده و «میوه» آیندهاش نیز از همین الان پیداست!
یک تحول مهم!
سازماندهی صدها گردهمایی سالانه در کشورهای اروپایی و آمریکا با حضور هزاران ایرانی هوادار این مقاومت در کنار سازماندهی هزاران کانون شورشی در داخل کشور بیانگر قدرت و توانمندی فوق العادهای است که این مقاومت از آن برخوردار است.
این همان آلترناتیو دمکراتیک است که با پرچمی واحد رو به آینده ایران، با شعار محوری «مرگ بر دیکتاتور»، برای حمایت از قیام مردم ایران و با مرزبندی نفی دو دیکتاتوری شاه و دیکتاتوری مذهبی، آیینه تمامنمایی است از یک خط سیاسی و استراتژی درست که توان و پتانسیل جامعه را رو به آیندهیی عاری از دیکتاتوری و ستم شاهی و آخوندی سمت و سو داده و امید و الگویی موفق برای رسیدن به «استقلال و آزادی» در ایران و «امنیت و ثبات» در منطقه میگردد.
ویژگیهای یک آلترناتیو دمکراتیک
تاکنون در مورد ویژگیهای آلترناتیو در برابر رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بسیار نوشته یا گفته شده است. آنچه مبنای وجودی و آیندهداری یک آلترناتیو مستقل و دمکراتیک است، داشتن پایگاه اجتماعی و میدانی، سوابق روشن در ایستادگی علیه دیکتاتوری، و شرط موفقیت آن، داشتن نیروی تشکیلات و تجارب مدیریتی و حمایت بینالمللی است که تنها در شورای ملی مقاومت ایران به مثابه دیرپاترین ائتلاف سیاسی به چشم میخورد.
سخن آخر!
همزمان با نزدیکتر شدن سرنگونی دیکتاتوری ایران، سوال مطرح این است جایگزین این رژیم دیکتاتوری کی خواهد بود؟ ارتجاع و استعمار در طول تاریخ همواره علیه منافع مردم ایران بوده و هستند. به همین دلیل است که هرگز به حقوق مردم و به ویژه اقلیتهای ملی و مذهبی و سیاسی اعتراف نکردهاند. آنها همواره برای بقای دیکتاتوری به اشکال متمرکز یا غیرمتمرکز در تلاش بوده و نه تنها با آلترناتیوتراشی میخواهند مردم را از رسیدن به یک حاکمیت ملی و مردمی و دمکراتیک متوقف و استقلال و آزادی را از دسترس مردم دور نگهدارند، بلکه میخواهند مردم را از دستاوردها و نتایج قیامهایشان دلسرد، ناامید و یا به وحشت بیاندازند. آرزوی نامشروعی که توسط مردم ایران و در پرتوی یک آلترناتیو دمکراتیک و مستقل، به زبالهدانی تاریخ انداخته خواهد شد.
تمام
❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.