ایران بعداز ۸۳ روز قیام مردمی!

ایران بعداز ۸۳ روز قیام مردمی!- تظاهرات

به قلم عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی

مردم ایران با قیام پیروزمند اخیر خود علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، مسیر سرنوشت خویش را  از یک نقطه عطف تاریخی عبور داد و  یک گام کیفی رو به جلو برداشت.

علی خامنه‌ای روز شنبه ۵ آذر به صحنه آمد تا بسیجیان «نوپا» را کوک و به آنها آمپول «ظرفیت» تزریق نماید. زیرا می‌دانست از بسیجیان «دیرپا» آبی برای دفاع از دیکتاتوری‌اش گرم نشده است. خامنه‌ای در این سخنرانی‌، نیروهایش را در برابر قیام مردم «مظلوم» و قیام‌آفرینان را «اغتشاشگر» و «مزدور» خواند تا قیام مردم را «بی‌اهمیت»‌ جلوه دهد. خامنه‌ای همچنین به نیابت از خمینی «بوسه»‌ بر «دستان بسیجیان» زد و از آنها خواست که «سست»‌ و «غمگین» و «ناامید» ‌نشوند!

این سخنرانی که قبل از هر چیز، «بن‌بست و استیصال» خامنه‌ای در رویارویی با قیام مردم را نشان می‌داد، از یک طرف عمق وحشی‌گری دیکتاتور و از طرف دیگر،‌ حقانیت قیام مردم برای سرنگونی را انعکاس داد. حقانیتی که در نقطه کانونی آن، وضعیت لرزان دیکتاتور و پیشرفت قیام مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتور در آن موج می‌زند!

سراسیمگی خامنه‌ای در مواجهه با قیام

در نگرشی واقع‌بینانه و قدری عمیق‌تر از قبل، سخنرانی خامنه‌ای، حکایت از ریزش نیروی دیکتاتور در «بدنه» و شقه احتمالی در «راس» نظام داشت که اینچنین خامنه‌ای را همانند محمدرضاشاه پهلوی در مرحله پایانی دیکتاتوری‌اش به وحشت انداخته است. وحشتی از بی‌بازگشتی وضعیت به گذشته و نمایان شدن دکل براندازی دیکتاتوری مذهبی که از آن  گریزی ندارد!

بی‌جهت نیست که خامنه‌ای در پهنه‌های مختلف به تکاپو افتاده تا دیکتاتوری‌اش را مقتدر نشان دهد. خامنه‌ای در یک اقدام مذبوحانه، شیاع سودانی،‌ نخست وزیر دست‌نشانده عراق که «پیشانی سفید» مزدوری برای دیکتاتوری آخوندی است به ایران دعوت کرد تا درماندگی و لرزان بودن حکومتش را با ملاقات با وی لاپوشانی کند.

شیاع سودانی در روز 8 آذرماه با ابراهیم رئیسی و علی خامنه‌ای ملاقات و به آنها گفته بود که اجازه استفاده از خاک عراق را برای بر هم زدن امنیت ایران نمی‌دهد؟ گویی که قیام مردم ایران از آن «جهت» وارد ایران شده است؟ خامنه‌ای فراموش کرده که سلفش، یعنی خمینی، گفته بود دشمن ما همینجا و در بیخ گوشمان در تهران است!

روز ۴تیر ۱۳۵۹ خمینی در یک سخنرانی علنی خطاب به پاسداران گفت: «دشمن ما نه در شرق و نه در غرب است و نه در کردستان، دشمن ما همین‌جا، بیخ گوش ما، در تهران است». وقتی خمینی مرد، بازماندگانش اعتراف کردند که سرتاپای رژیم از دشمن اصلی و برانداز برخود می‌لرزید و می‌گفتند: «حالا مجاهدین مملکت را به‌آشوب می‌کشند و مردم را به خیابان‌ها می‌آورند» (جنتی، رئیس خبرگان ارتجاع- ۱۴خرداد۹۹).

حال که خامنه‌ای و رژیمش در اول آذرماه1401 ده روز به دولت دست نشانده خود در عراق مهلت داده تا گروه‌های کرد ایرانی را خلع‌ سلاح کنند و به اردوگاههای پناهندگی بفرستند، قبل از هر چیز، یک اقدام مذبوحانه برای منحرف کردن افکار عمومی از تمرکز روی قیام مردم ایران است.

الان وضعیت رو به سرنگونی دیکتاتوری مذهبی به گونه‌یی شتاب گرفته که نه امثال نخست وزیر دست نشانده و نه تهدید کردن به حمله و نه شگردهای گذشته، دردی از دردهای بی‌درمان دیکتاتوری را درمان می‌کند. به قول ضرب‌المثل ایرانی «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».

وضعیت به گونه‌یی تغییر کرده که حتی امدادگران نه چندان غیبی ِغربی نیز، توان نگهداری دیکتاتوری ولایت فقیه در برابر قیام مردمی را ندارند. زیرا اکنون بحث روی میز، بحث جایگزینی و آلترناتیو دیکتاتوری ولایت فقیه است و نه شرط‌بندی روی اسب بازنده که ایام بقاء و ماندگاری‌اش به شمارش افتاده است.

در چنین ایامی اگر خامنه‌ای «بمیرد»، روند سرنگونی رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت و اگر قبل از مرگش نیز «شقه» در راس نظام صورت گیرد، باز هم بر شتاب تحولات افزوده خواهد شد.

بیشتر بخوانید

روز شمار قیام؛ شگفت انگیزترین شورش اکنون در خیابان‌ های ایران جریان دارد!

سخن آخر!

آنچه اکنون بر سر زبانها‌ جاری است فراتر از سرنگونی، «شتاب بخشیدن» به سرنگونی دیکتاتور است. این رژیم رفتنی است و مردم و نمایندگان واقعی مردم، با کوله‌باری از تجارب و دستاوردها، در حال کسب آمادگی برای ورود به «ایران آزاد فردا» هستند.

بنابراین، آنچه ضروری است کشورهای جهان و به ویژه کشورهای منطقه و به طور اخص کشورهای همسایه ایران روی آن تمرکز کنند، کسب آمادگی برای ورود به «فردایی بدون دیکتاتوری ولایت فقیه» است. لذا صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌یی ایجاب می‌کند که آمریکا و اروپا ماشه برجام را کشیده و یگانه آلترناتیو دمکراتیک این رژیم، یعنی «شورای ملی مقاومت ایران» را به رسمیت بشناسند.

اکنون «شورشگران آزادی» با «زبان قهر و قدرت»، خامنه‌ای و نیروهایش را در سراسر ایران خسته و فرسوده کرده و در حال کوبیدن بر طبل پیروزی بر دیکتاتور هستند. بطلان این‌که رژیم آلترناتیوی ندارد و ایران تجزیه و یا تبدیل به سوریه می‌شود، بر همگان آشکار شده است. سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه کاملا در دسترس قرار گرفته و برقراری جمهوری دمکراتیک بیش از هر زمان دیگری در چشم‌انداز نزدیک قرار گرفته است. مردمی که عزم جزم کرده تا سرنوشت خویش را خود به دست بگیرد، حق مسلم با اوست که یک حاکمیت ملی و مردمی و دمکراتیک داشته باشد. نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند گردید!

پایان

❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل