«نعره الوند» شعر زیبایی است که یک هموطن بنام« ققنوس» برای ما ارسال کرده است.این شعر توصیف دقیقی از ایران این زیباترین وطن ارائه کرده است که بدست فاشیزم ولایت فقیه گرفتار شده است.
جمهوری مجنون اعدامی
خاکی پر از زندان و زندانی
مردم ستیز و ضد ایرانی
درنده و عصیانگر و جانی
از قطع برق و قحط آب و نان
تا مرگ انسان در ره ایمان
هر دم خبر از ننگ و نیرنگ است
قلب وطن از خائنان تنگ است
ایران در نعرهی الوند
در همین زمینه
بهترین جایی را که دوست دارید نقاشی کنید!
امروز،کردستان چه واویلاست
گویا قیام ظهر عاشوراست
از کینه ی شمر زمان لبریز
ای لشگر لب تشنگان برخیز
دشمن شکن در سنگر میهن
آتش گشا بر روی اهریمن
ما در مصاف روبهان شیریم
ایران خود را باز،پس گیریم
سازم رها ایران در بندم
بر مادر گریان فرزندم
بر رود بی آب اَرس،سوگند
بر ماهیان مرده ی اَروند
لرزد دل ضحاک از گرزم
چون نعره ی الوند و البرزم
بر چشم چوپانی که شد بی خواب
دامش تلف شد،بی علف،بی آب
یاران! قسم بر کودکان کار
بر کارگر، در ریزش آوار
بر قبرخوابان بر تهیدستان
بر نسل پاک رستم دستان
بر خاک پاک رفته بر بادم
من زاده ی ایران آزادم
گر دستمان در دست هم باشد
از خشم شب ما را چه غم باشد؟
تا پای جان بر عهد و پیمانیم
این جانیان از پای بنشانیم
نسل جوان امروز، بیدار است
تنها نجات خلق پیکار است
گوش فلک از نعره ات کر کن
راه تو بر حق است، باور کن
بنیاد ظلم از بیخ و بن برچین
نابودی فقه و ولایت بین
(ققنوس)
شعر شور انگیز ققنوس از وطنی سخن می گوید که به تسلیم تن نمی دهد و یک پارچه آتش و فریاد است. او از وطنی سخن می گوید که نسل های امروزش راه نجات را در پیکار بی امان یافته اند.