رسانههای حکومتی تلاش میکنند در مورد اوضاع جامعه ایران که غرق در بحرانهای ناشی از حکومت خامنهای است، خشم مردم را نادیده بگیرند و به جای آن صحبت از حواشی بکنند و اینکه مردم از این حواشی عصبانی هستند. اگرچه خیلی از ناکارآمدیها و ناتوانیهای حکومت، منجر به مشکلات جدی برای مردم میشود، ولی آنچه که بر فرهنگ جامعه حاکم است شورش و خشمی است که برای سرنگون کردن این حاکمیت در حال مشتعل شدن است و صرفا یک عصبانیت معمول نیست.
تاثیرات گرانی و تورم بر روحیه شهروندان
نرخ تورم از سوی مرکز آمار در آستانه ۵۵ درصد است. روزنامه حکومتی اعتماد روز سه شنبه ۹خرداد با اشاره به این نرخ مینویسد «از منظر اقتصادی، تورم و کاهش ارزش پول ملی به آسیبهای اجتماعی میانجامد، که فقر، بالا رفتن سرقت و کیف قاپی و زورگیری» بخشی از آنها است و این مسئله بر شرایط روانی مردم ایران نیز تأثیر زیادی گذاشته است». این رسانه حکومتی علت اصلی و عاملی که به انحطاط جامعه منجر شده است را بیان نمیکند و یا اینکه چه عاملی باعث کاهش ارزش پول ملی گردیده است و ریشه تورم و گرانی را درکجا باید جستجو کرد؟.
جامعه از اقشار مختلفی تشکیل شده است. اقشاری که درجامعه چیزی برای از دست دادن ندارند، برای بقا و زندگیشان دست به هرگونه تلاشی میزنند. اگر به راههای خلاف فرهنگ جامعه هم کشیده میشوند، تنها یک دلیل وجود دارد و دلیل اصلی حکومتی است که بر پایه فساد و تبهکاری و غارت و چپاول بنا شده است.
فشارهای زندگی طبیعی است که روی روحیه و فرهنگ مردم تاثیر بگذارد و اساسا به لحاظ قوانین شناخته شده، جامعه را به محاق میبرد. به عنوان نمونه که رسانههای حکومتی هم از بیان آن واهمهای ندارند، تاثیر تورم روی خٌلق و خوی مردم است. در این رابطه رسانه حکومتی اعتماد مینویسد «اتفاق عجیبی افتاده» و به ازای افزایش «یک درصد به تورم»، موارد نزاع هزار و ۲۰۰مورد بالاتر رفته است. یعنی اگر تورم ۱۰درصد در یک بازه زمانی رشد کرده باشد، موارد نزاع ۱۲ هزار مورد بالا رفته است».
کاهش تاب آوری مردم
بی تردید عاملی که باعث میشود این ناهنجاریها در جامعه رشد کند، شیوه حکومت داری است. حکومتی که بیشتر بجای بهبود زندگی مردم، تمام سیستم را درخدمت بقای خود بکار گرفته است، طبیعی است که مردم دیگر در این میان باید جور و ستم ناشی از این فاجعه را تحمل کنند .
در این رابطه مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران موسوم به «ایسپا» در مرداد سال گذشته با انتشار نتایج یک نظر سنجی اعلام کرد که «۵۷درصد ایرانیان عصبانی هستند».
این رسانه حکومتی به نقل از مرکز افکار سنجی مینویسد «نظرسنجی این مرکز نشان میداد که آستانه تحمل مردم و تاب آوری جامعه کاهش یافته و با کوچکترین تنش شاهد عکسالعملهای کلامی و رفتاری «خارج از عْرف» بین مردم جامعه هستیم» .
در همین زمینه
آیا اعدامها میتواند خامنهای را از مجازات اتودینامیک خشم مردم برهاند؟
گزارش سالانه احساسات جهانی گالوپ
دو سال قبل یک پژوهش دانشگاهی همزمان با اوج گیری تورم در ایران صورت گرفت. در این پژوهش تلاش شده است که به تاثیر تورم بر روحیه جوانان در سن کار پرداخته شود. نتیجه این پژوهش بدین صورت گزارش شده است که «شرایط تورمی و رشد بالای تورم، متولدان دهه۷۰ و حتی۸۰ را با دوران جوانی «کوتاه، گذرا، اندوهبار» و یک نوع «بزرگسالی سریع و سخت و پرچالش» روبرو کرده است».
در این پژوهش به موضوع عصبانیتر شدن مردم پرداخته شده است. در این رابطه سایت رادیو فردا در گزارشی مینویسد که «در گزارشهای سالهای پیش موسسه نظرسنجی «گالوپ» در زمینه احساسات جهانی، ایران به عنوان یکی از خشمگینترین جوامع شناسایی شده بود».
چه کسی مقصر این وضعیت است؟
پیدا کردن مقصر، موضوع بغرنج و پیچیدهای نیست. حکومت ولایت فقیه هم اکنون اوضاع را به نقطهای رسانده است که گویی شهرهای ایران همچون آتشفشانی در آستانه فوران هستند. فقر، بیکاری، اعتیاد، نداشتن مسکن، گرانی و تورم و دهها مشکل دیگر همچون کوهی از درد روی دوش مردم ایران سنگینی میکند. مردم ایران دیگر هیچ امیدی به بهبود اوضاع ندارند. قیامهایی که در شهرهای ایران صورت میگیرد گواه این واقعیت است.
حکومت ولایت فقیه تنها چاره را در دستگیری و شکنجه و اعدام یافته است و این نه تنها مشکلی از حکومت حل نخواهد کرد، بلکه این فشارها باعث میشود که رادیکالیزم انقلابی در جامعه رشد کند و این مسیری است که هم اکنون ایران تماما در حال طی کردن آن است، بخصوص انقلابی که مردم برای آن مبارزه میکنند، از یک آلترناتیو انقلابی دارای سابقه مبارزاتی بیش از نیم قرن برخوردار است که تنها حلقهای که مردم برای نجات به آن چنگ میزنند و بخصوص جوانان کشور با تشکیل گروهها و یکانها و کانونهای شورشی این خط صحیح و انقلابی را در شهرهای ایران پیش میبرند.