بازگشایی مدارس و عدم واکسیناسیون در ایران در حالی که کرونا همچنان قربانی میگیرد، این سؤال را بر میانگیزد که چرا سران نظام این دو سیاست را همسو با هم دنبال میکنند؟!
در روزهای اخیر منتشر شد، در حالی که وزارت بهداشت نظام، طرح «برنامه ملی استقرار و واکسیناسیون» را آماده کرده بود، پیام خامنهای مبنی بر ممنوعیت خرید و واردات واکسن از کشورهای آمریکا و انگلیس، باعث توقف روند این طرح شد هر چند پیشبرد این طرح بدون خرید واکسن کرونا نیز زیر هالهای از ابهام بود.
اما با فرض اینکه «برنامه ملی استقرار و واکسیناسیون» در دستور کار نظام بود، به روشنی میتوان تصریح کرد که فرمان خامنهای مبنی بر توقف خرید واکسن، عاملی جدی در ابتلاء شهروندان ایرانی به کرونا و فرستادن عمدی آنان به کام مرگ است.
سیاستی که البته پیش از این نیز به انواع دیگر توسط خامنهای و در مفهوم عامتر کلیت نظام، در طول نزدیک به یک سال که از ورود کرونا به ایران میگذرد، مسبوق به سابقه است.
بازگشایی مدارس
به موازات سیاست تشدید مرگ و میر بر اثر کرونا به دلیل عدم خرید واکسن، زمزمههای دیگری مبنی بر بازگشایی مدارس در ایران به گوش میرسد. فارغ از اینکه این امر تا چه اندازه عملی شود و در روزهای آتی سمت و سوی آن چه باشد.
بدیهیترین سؤال که به ذهن هر بینندهای که بر این تابلو نظر میافکند خطور خواهد کرد این است که چرا به رغم اینکه کشورهای بسیاری واکسیناسیون عمومی را شروع کردهاند، خامنهای علاوه بر آنکه مانع روند خرید واکسن شد، اکنون نیز سیاست بازگشایی مدارس را پی میگیرد؟!
برخی دلیل عدم دسترسی بسیاری از دانشآموزان به شبکه آموزش مجازی، خواه به خاطر الزامات سختافزاری مانند گوشی، تبلت، کامیپوتر و…، خواه اینترنت را، دلیلی بر تابلویی میدانند که در آن بازگشایی مدارس در دستور کار قرار گرفته است.
یک سؤال
اما این گروه به این سؤال پاسخ نمیدهند که پیامد خطرات ناشی از بازگشایی مدارس در حالی که کرونا همچنان بیداد میکند و موج چهارم آن پیشبینی میشود. علاوه بر آن که آلودگی هوای کلانشهرهای ایران نیز مزید بر علت مرگ شهروندان شده، چه خواهد شد و چه کسی پاسخگوی آن خواهد بود؟!
قطع یقین در فقدان برنامه سریع واکسیناسیون عمومی، همچنین بیبرنامگی و گسیختگییی که در سیستم نظام بهداشت و پزشکی نظام وجود دارد، همان طور که در پهنه مواجهه با آلودگی هوای کلانشهرها وجود دارد، بازگشایی مدارس و دیگر مشاغل میتواند هم به شیوع موج چهارم کرونا شدت بخشد و هم در کلانشهرها بر مرگ ناشی از آلودگی هوا بیفزاید.
در این بین باید خطر اهم پیدایش و ورود ویروس جدید انگلیسی را نیز افزود که سرعت شیوع و گسترش چند برابری نسبت به ویروس قبلی دارد و طبعاً تلفات جانی بیشتری نیز خواهد داشت.
این مخاطرات زمانی جدیتر میشود که ضعف در زیرساختهای بهداشتی نیز در کشور کاملاً مشهود است و مسئولان پزشکی کشور مکرراً هشدار میدهند، کادر درمان و زیرساختهای بهداشتی تاب و توان موجهای بعدی کرونا را ندارد.
نباید از یاد برد که سیستم بازگشایی یک بار در بهار امسال در اردیبهشت و یکبار در تابستان در نیمه شهریور در آغاز سال تحصیلی فاجعه آفرید.
مسعود مردانی عضو کمیته عملی ستاد کرونا در این باره در ۲۷دی اعلام کرد: «احتمال بروز پیک چهارم کرونا بهدنبال بازگشاییها قابل رد کردن نیست، تعجیل در بازگشاییها خطرناک است. ما این موضوع را یک بار در اردیبهشت ماه هم تجربه کردیم و دیدیم وقتی آمار پائین آمد بهسرعت مراکز آموزشی، رستورانها، مراکز خرید و… را باز کردند و آمار مرگ و میر تا مرز ۵۰۰نفر در روز هم رسید».
چرا بازگشایی و عدم واکسیناسیون؟
سخن نباید به درازا کشد؛ خامنهای، روحانی و به عبارت عامتر کلیت نظام، به صراحت میدانند اگر وارد واکسیناسیون عمومی و کارساز شوند، اگر کرونا مهار و شرایط به حالت عادی برگردد، شهروندان ایرانی در پی آن خواهند بود مطالباتی را پیش بگیرند که پیش از کرونا در پی آن بودند.
اعتراضات آبان ۱۳۹۸، محاکمه عاملان سقوط هواپیمای اوکراینی جزء این خواستهها بود. به نظر میرسد نظام برای به محاق بردن آن مطالبات مردمی، جز ادامه شیوع کرونا که مردم را از حضور به طور عمده و سیلوار در خیابانها باز میدارد، چارهای ندارد.
یک بار از این منظر، نگاهی به فرمان توقف خرید واکسن خارجی و بازگشایی مدارس و سایر مشاغل بیندازیم! در حالی که عقل سلیم حکم به خرید واکسن و قرنطینه و آموزش آنلاین میکند.
بازگشایی مدارس و عدم واکسیناسیون در ایران چرا؟