شعار نویسی در بهشت زهرا علیه خلافت اسلامی! و علیه شخص خلیفه! توسط چه کسانی صورت میگیرد؟
«پایگاه خبری و تحلیلی شهدای ایران» متعلق به سپاه در گزارشی خبر از شعارنویسی در جوار محل دفن کشتههای جنگ با عراق و کشتهها نظام در سوریه داد.
تا آنجایی که عکسهای منتشر شده در این «پایگاه خبری و تحلیلی» سپاه نشان میدهند؛ شعارها «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» است. گزارشگر این سایت متعلق به سپاه مدعی میشود که خانوادههای کشتهشدگانی که شعارنویسی در نزدیکی قبر آنها صورت گرفته است از دستگاههای مربوطه شکایت دارند که چرا شعارهای نوشته شده توسط مجاهدین را پاک نمیکنند؟!
«پایگاه خبری و تحلیلی شهدای ایران» نتیجه میگیرد که «پاک نشدن و عدم رسیدگی و پیگیری آن علی رغم گذشت چند روز از اطلاع رسانی خانواده شهدا به مسئولان این سازمانها نشان از بی توجهی این افراد به حفظ ارزشهای انقلاب میتواند داشته باشد!»
اما موضوع وقتی جالبتر میشود که بدانیم چه نهادهایی در رابطه با پاک کردن شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» در محیط دفن کشتههای جنگ با عراق و جنگ در سوریه، در بهشت زهرا تهران مسئولیت دارند.
به نوشته «شهدای ایران»، «حفاظت و حراست» از این محیط «بر عهده بنیاد شهید و امور ایثارگران و در محدوده گلزار شهدای تهران بر عهده سازمان بهشت زهرا (س) است.» [شهدای ایران ۱۹ دی ۹۷]
طرفه آنکه هر سه نهاد یاد شده در کنترل سپاه قرار دارند، یعنی همان نهادی که افراد دفن شده در این قسمت بهشت زهرا تهران یا عضو آن بودهاند، یا عضو شبه نظامیان بسیج (بخش شبه نظامی سپاه) بودهاند؛ و در این سه نهاد فرد یا مسئولی پیدا نمیشود که حاضر باشد شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» را پاک کند.
اما از این هم جالبتر داستان آن خانوادههای ادعاییست که شکایت خود را به نزد «خبرنگار شهدای ایران» بردهاند؛که چرا کسی این شعارها را در بهشت زهرا پاک نمیکند؟!؛ این در حالیست که خود این خانوادهها نیز حاضر به پاک کردن این شعارها نشدهاند.
حتی خبرنگار «شهدای ایران» که برای تهیه گزارش از این شعارها به بهشت زهرا رفته است نیز شعارها را پاک نکرده است.
خوب است به این موضوع هم توجه شود که در این قسمت بهشت زهرا به طور معمول تنها خانوادههای همین کشتهشدگان و به عبارت دقیقتر؛ قربانیان خلافت اسلامی! تردد دارند؛ پس محتملترین گزینه شعارنویسی در این محل افرادی از اعضای همین خانوادهها میتوانند باشند؛ بهخصوص آنکه هیچکس هم حاضر به پاک کردن شعار «مرگ بر خامنهای» نشده است.
از چنین وضعیتی میتوان یک نتیجه قطعی گرفت؛ ریزش، جدایی و در قدم بعد صف بستن از درون سپاه و سایر نهادهای خلافت اسلامی! در برابر آن، در جریان است.
بههمان اندازه که قیام اوج میگیرد و جبهه آلترناتیو تقویت میشود، فصل فروپاشی درونی نهاد اصلی سرکوب یعنی سپاه نیز فرا میرسد. دقیقا در همین نقطه است که دشمن حضور مجاهدین را در درونیترین نقاط نیروی خودیاش نیز احساس میکند.
بیدلیل نبود که خامنهای حتی پیش از شروع قیام و البته پس از آنکه جنبش دادخواهی قتلعام شدگان ۶۷ اوج گرفت، در سخنرانییی اعلام کرده بود که در ذهنیت بدنه نظام، جای شهید و جلاد عوض شده است؛ عبارات او کوتاه بود اما کاملا حکایت از آن داشت که در بدنه نظام، بسیاری هستند که مجاهدین اعدام شده را شهید میدانند، و کسانی همچون لاجوردی را جلاد. [دهه ۶۰؛ جلاد و شهید] مدتی پس از این سخنان خامنهای، ناطق نوری به صحنه آمد و گفت نوهاش از او میپرسد که چرا مجاهدین اسیر را اعدام کردهاید؟! [چرا زندانیان سیاسی را اعدام کردید؟!؛ ناطق نوری و پرسش نسل جوان]