بهمن سرنگونی – ویژه برنامه به مناسبت ۲۲ بهمن – ۲۰ بهمن
در اواخر آذرماه زمانی که آمریکا به این نتیجه رسید که انقلاب ایران قابل کنترل نیست، به منظور جلوگیری از رادیکال شدن جنبش انقلابی؛ رهبران ۴ کشور صنعتی غرب را برای رایزنی در باره انتقال مسالمت آمیز قدرت بین شاه و خمینی به یک کنفرانس دعوت کرد. چرا که منافع آمریکا ایجاب میکرد که در خط مقدم جنگ سرد در ایرانی که دارای ۲۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک با شوروی است؛ به هر قیمت مانع به قهر کشیده شدن انقلاب شود. زیرا در این صورت نیروهای انقلابی به دلیل پتانسیل، ظرفیت و توان سازماندهی میتوانستند قدرت را در دست بگیرند و در این صورت یک شکست فاجعه بار برای آمریکا و یک پیروزی برای شوروی محسوب میشد.
خمینی در آذرماه۵۷، پیش از برگزاری کنفرانس گوادولوپ، ابراهیم یزدی را با هدف دادن تضمین به رهبران غربی نزد آنان فرستاد. مدتی بعد در اوایل دیماه در آستانه برگزاری کنفرانس، وزارت خارجه فرانسه از قطبزاده خواست تا روشن کند که خمینی در صورت پیروزی چه سیاستی را به مورد اجرا میگذارد، قطبزاده در فاصله بسیار کوتاهی متنی را آماده کرد و برای مقامات فرانسوی ارسال نمود.
در جریان کنفرانس گوادلوپ سران ۴قدرت فوق توافق کردند که حضور شاه موجب وخیمتر شدن اوضاع میشود و انتقال مسالمتآمیز قدرت بین شاه و خمینی اجتناب ناپذیر است.
در همین راستا بود که ژنرال هایزر سه روز زودتر از برگزاری کنفرانس گوادولوپ در ۱۲دیماه وارد ایران شد تا کنترل ارتش را بدست گرفته و مانع کودتای ارتش که در آن زمان برسر زبانها بود را شده و مسیر انتقال آرام قدرت را هموار نماید. درپی نشست های ژنرال هایزر با سران ارتش از یک سو و نمایندگان خمینی در ایران بهشتی و بازرگان در ۲۵ دیماه قرهباغی رئیس ستاد ارتش در یک مصاحبه ضمن رد کودتا از طرف ارتش گفت هرگونه تمرد و عمل خودسرانه به شدت سرکوب خواهد شد.
در ۲۶ دیماه شاه و فرح با یک هواپیمای اختصاصی که شاه شخصاً آن را هدایت میکرد از فرودگاه مهرآباد عازم مصر شدند. شاه قبل از حرکت به قرهباغی توصیه کرد که از کودتا بپرهیزند.
در ۲۷دیماه بهشتی در یک مکالمه تلفنی به خمینی تاکید کرد که با سران نظامی تماس بگیرید، و آنان را دلگرم کنید، اطمینان بدهید که حال ارتشیها خوب خواهد شد. یزدی مینویسد “تاکتیک رهبری در آن مرحله عبارت بود از برقراری تماس با هر دو طرف یعنی هم بختیار و هم با سران ارتش ….”
پس از خروج شاه از ایران و با پافشار مردم تهران در ۳۰ دیماه آخرین دسته زندانیان سیاسی ـ شامل ۶۳ تن از زندانیان از زندان قصر آزاد شدند. مسعود رجوی و شهید موسی خیابانی و شهید اشرف رجوی جزء آزاد شدگان بودند. هزاران نفر از مردم تهران در برابر زندان، از زندانیان آزاد شده استقبال پرشوری به عمل آوردند. مسعود رجوی شتابان به کاخ دادگستری نزد متحصنین رفت و از آنان بخاطر حمایتشان قدردانی کرد.
سه روز بعد ۴بهمن۱۳۵۷ مسعود رجوی در مسجد دانشگاه تهران در اولین موضعگیری رسمی مرزبندی سازمان مجاهدین خلق ایران را با روند خودبخودی قضایا که مشخصا خمینی و باندش را مورد خطاب قرار میداد ترسیم کرد. وی گفت: «من به اینجا نیامدهام که فقط روند خود به خودی اوضاع را ستایش کنم. ما نیامدیم تا آنچه را که هست فقط هست تأیید کنیم. لختی هم باید اندیشید به اینکه چه چیز باید باشد و چه چیز هم نباید باشد. آیا ما میخواهیم نسل ملعونی باشیم؟!» و در انتها با شعار «زندهباد انقلاب دمکراتیک ایران» سخانش را به پایان برد، در حالی که خمینی انقلاب را اسلامی مینامید