به چه دلیل می‌گوییم انقلاب مردم را دیگر نمی‌توان سرقت کرد؟

به چه دلیل می‌گوییم انقلاب مردم را دیگر نمی‌توان سرقت کرد؟

وقتی عوامل سرقت انقلاب مشروطه و انقلاب ضد سلطنتی ۵۷ را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم در آن زمان مردم ما از فقدان سه عامل تعیین‌کننده یعنی سازمان، ارتش و آلترناتیو دموکراتیک رنج می‌برد.

این مثلث کمبود باعث شده بود که خیزش‌ها و جنبش‌های ملی در تاریخ معاصر ایران به نتیجه نرسد و انقلاب به‌دست فرصت‌طلبان و اپورتونیست‌ها سرقت شده و به انحراف کشیده شود.

در انقلاب ضد سلطنتی، کادرها و رهبران سازمان مجاهدین تا ۳۰دی ۱۳۵۷ در زندان شاه بودند، پس از آزادی از زندان فرصت بسیار کمی در اختیار داشتند تا  بتوانند جنبش ملی مجاهدین را به یک سازمان سراسری تبدیل کنند.

 هنر آنها در برابر تنوره‌کشی‌های بی‌وقفه خمینی برای بستن فضای سیاسی، این بود که گام به گام برای رفع این مثلث کمبود کوشیدند. اقداماتی که در این راستا انجام شد را می‌توان  اینگونه برشمرد.

اقدامات مقاومت ایران برای جلوگیری از سرقت انقلاب

اول. تربیت کادرهای جان‌ برکف و وفادار به آرمان آزادی از نسل آزاد شده‌ی انقلاب ضدسلطنتی.

دوم . تشکیل میلیشیای مجاهد خلق؛  که این تشکل در تکامل طبیعی خودش به «ارتش آزادیبخش ملی ایران» بالغ شد.

سوم. ایجاد یک آلترناتیو دموکراتیک مرکب از نیروهای برانداز و آزادیخواه ـ با مرزبندی نه شاه و نه شیخ ـ به نام «شورای ملی مقاومت.»

چهارم ـ تدوین برنامه دولت موقت و بدنبال آن انتخاب یک رئیس جمهور برای دوران شش ماهه انتقال قدرت به مردم ایران.

پنجم. اعلام جبهه همبستگی و همچنین دعوت از سایر جریانهای سیاسی برانداز و معتقد به جمهوری برای پیوستن به آن.

ششم. تشکیل کانون‌های شورشی برای سازمان‌دادن و هدایت قیام‌های مردمی در داخل ایران.

هفتم . به‌دست گرفتن ابتکار عمل در صحنه بین‌المللی و افکار عمومی با دیپلماسی انقلابی. 

اینها اقداماتی بود که مجاهدین برای جبران آن «مثلث کمبودهای پایه» برای جلوگیری از به سرقت رفتن انقلاب مردم انجام دادند.

در همین رابطه

پیام صوتی مسعود رجوی: این انقلاب ماندگار است

به چه دلیل می‌گوییم انقلاب مردم قابل سرقت کردن نیست؟

این اقداماتی که گفتیم، شرط لازم و ضروری پیروزی مردم ایران بر فاشیسم دینی و آلترناتیوهای قلابی و دست‌ساز بوده است. بدون یک جایگزین دمکراتیک، دست‌آوردهای انقلاب مردم به چاه ویل فرصت‌طلبی و انحراف و استبداد می‌ریزد.

حالا با این پیش‌فرض می توان گفت که این بار انقلاب دموکراتیک مردم ایران سرقت شدنی نیست؛ به چند دلیل:

اول. اینکه لازمه‌ی سرنگونی استبداد دینی، درهم‌شکستن سپاه و نیروهای سرکوبگر  آن است. این هم جز با سازماندهی، فداکاری و آتش امکان‌پذیر نیست. این انقلاب در فضای مجازی رخ نخواهد داد. بلکه روی زمین و در خیابانهای تهران و ایران رقم خواهد خورد.

دوم. تجربه تراژیک خمینی برای همیشه سوخته است. هوشیاری و آگاهی مردم و نسل‌های انقلابی اجازه نخواهد داد یک خمینی‌گونه دیگر با ترفند سوخته «همه با هم»! بدون پلتفرم  و برنامه مشخص و با القائات امپراطوری رسانه‌ای سوار بر موج انقلاب مردم  شود و گذشته را تکرار کند.

سوم. همه اقشار مختلف مردم ایران و به‌خصوص زنان و جوانان در انقلاب دمکراتیک و رهبری آن شرکت دارند. اکنون کانون‌های شورشی از پیشتازانی الهام می‌گیرند که هیچ چیز برای خودشان نمی‌خواهند و در ۴دهه‌ی گذشته به‌صورت جریانی امتحان پاکبازی پس داده‌اند.

چهارم. استمرار بی‌وقفه جنبش انقلابی از ۳۰خرداد۱۳۶۰ تاکنون و تکوین قیام‌های سالهای ۹۶و ۹۸ و ۱۴۰۱ در بستر آن، جایی برای عرض‌اندام بی‌هزینگی، فرصت‌طلبی و سرقت انقلاب باقی نگذاشته است. خلق ایران هم با شعار فراگیر «مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه چه رهبر» سره را از ناسره بازمی‌شناسد.

بدیهی است که وقوف به رفع این کمبود،‌ نمی‌تواند و نباید از تلاش جانانه نیروهای انقلابی و دموکراتیک در این مقطع حساس از تاریخ میهن‌مان کم کند. ارتجاع و استبداد در کمین ربودن انقلاب و دست‌آوردهای آن هستند. حضور گوش‌به‌زنگ فرزندان انقلاب در صحنه‌های گوناگون و افزودن به شدت کارزار می‌تواند آنها را سرجای خود بنشاند. حالا زمان سهمگین‌ترین کارزارهاست که نباید دمی از آن غفلت کرد.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل