درسهایی از قیام مردم ایران (قسمت هفدهم)
جمعبندی یک کمین موفق در مشهد
در شماره پیشین درسهای قیام استفاده از زمین شهری برای مقابله با گشتی موتور سوار را توضیح دادیم. در آنجا روشن ساختیم که چگونه ما با سازماندهی و به دلیل اینکه در زمین شهری پر از عارضه دارای این امتیاز هستیم که هر عارضه شهری را به سنگری برای مقابله با دشمن تبدیل کنیم، می توانیم ضربات جانکاه بر نیروی سرکوبگر وارد سازیم. یکی از تجربههای موفق در این زمینه را بچههای مشهد داشتند که شرح آن در زیر آمده است:
پنجشنبه شب ۲۶آبان عدهیی از بچههای مشهد ۳۷ بسیجی را به یک کمین کشاندند و پنج نفر از آنها را از دور خارج و بقیه را هم ناکار کردند.
کاری که بچههای مشهد کردند این بوده که با استفاده از فریب نفرات دشمن را به یک کمینِ از قبل طراحی شده کشاندند و از همه طرف با کوکتل، سنگ، نارنجکهای دستساز و سلاح سرد به آنها ضربه زدند.
در همین زمینه
استفاده از زمین شهری برای مقابله با گشتی موتور سوار
چرا بچههای مشهد درکارشان موفق بودند؟
بنابراین سئوال این است که اینها از چه قوانینی استفاده کردند که توانستند چنین موفقیت بزرگی بدست بیاورند؟
اول اینکه سازماندهی داشتند!
یعنی چندین تیم ۲ یا سه نفره بودند که هر کدام مسئولیت مشخصی بر عهدهشان بود.
یکم تیم فریب: که کارش کشاندن بسیجیها به کمین بود.
دوم تیم پشتیبان: این تیم کارش درگیر شدن از بلندی است، وقتی که مزدورها کاملا وارد کمین شدند با سنگ و کوکتل به آنها تهاجم کردند. هدف آنها برهم زدن آرایش و تعادل دشمن است. این تیم میتواند هم از بالا و هم از طرفین که تهاجم کند.
سوم تیم درگیری نزدیک: این تیم کارش این است که وقتی آرایش دشمن بهم ریخت،
از نزدیک با مزدوران ضربه خورده درگیر بشوند و در حقیقت کار را تمام کنند.
چهارم و مهمتر از همه فرمانده و لیدر است که کارش هماهنگی همه این تیمها در صحنه است،
یعنی رعایت زمانبندی، اولویت کارها، مثلا چه کسی اول شروع کند و الی آخر.
این کار پیچیده بدون فرمانده ذیصلاح امکانپذیر نیست
ادامه دارد…..