دولت رئیسی مقصر است، یا سازمان تامین اجتماعی؟
رسانه حکومتی ابتکار اقدام به درج مقالهای نموده است تحت عنوان «تامین اجتماعی یار شاطر میخواهد نه بار خاطر». رسانه ابتکار بی لیاقتی و ناکارآمدی حکومت را هم از جیب مردم میپردازد و مینویسد: «یک ایراد اساسی ما ایرانیان این است که در فرصت و زمان مناسب در پی رفع مشکلات و دفع بحرانهای پیشرو برنمیآییم ». حال باید سوال کرد که بحرانهایی که حکومت خامنهای با آن مواجه میباشد به ایراد ایرانیان برمیگردد یا به یک مشت بی سواد و چپاولگر و نالایق که بر مسند حاکمیت نشسته و بر تمام سرمایههای ملی چنگ انداختهاند؟
بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی
هدف رسانه ابتکار نشان دادن علت ورشکستگی صندوق بازنشستگی است که عامل اصلی آن دولت رئیسی است. به نوشته رسانه حکومتی ابتکار سال ۹۵باهنر «از بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی ابراز نگرانی میکرد و تاکید داشت باید فکری اساسی در این زمینه نمود تا این صندوقها از خطری که به شدت تهدیدشان میکند رها شوند» حالا بعداز گذشت ۷ سال از هشدار باهنر نتیجه میگیرد که «متاسفانه هنوز هم بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی به قوت خود باقی است».
رسانه حکومتی ابتکار همچنین مینویسد «موضوع زمانی اهمیت دوچندان مییابد که توجه کنیم سازمانی مثل تامین اجتماعی حداقل بر روی کاغذ سازمانی ثروتمند به حساب میآید، آن هم با مالکیت شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی شستا با دارا بودن ۱۶۶ شرکت زیر مجموعه (مدیریتی) و ۹ شرکت هلدینگ اصلی».
چرا سازمان تامین اجتماعی ورشکسته شده است
علی القاعده با این همه شرکتهای پوششی، بخش زیادی از منابع مالی را این سازمان باید تامین کند، اما نه تنها تامین نمیکند بلکه دوسوم از شرکتهای پوششی این سازمان زیان ده میباشند. سوالی که مطرح است، چرا سازمان تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین سازمان بیمهای ماهیانه با کسری ده هزار میلیاردی منابع مواجه باشد. این روزنامه در باره علت این ناترازی می نویسد «بخش زیادی از آن به بدهی ۶۰۰هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامین اجتماعی برمیگردد که طبق تصریح سازمان بازرسی، دولت باید حداقل سالی ده درصد از این بدهی را تسویه کند تا سازمان بتواند به تعهدات مالی خود در قبال بازنشستگان عمل کند».
به زبان ساده سازمان تامین اجتماعی خطاب به بازنشستههایی که هر روز اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی میکنند، میگوید که مقصر دولت ابراهیم رئیسی است که بدهیهای دولت به صندوق تامین اجتماعی را پرداخت نمیکند. اما ستمی که روا میدارند در حق بازنشستگان کشور است که دچار بحران معیشتی شدهاند. بیتردید علاوه بر بالا کشیدن پول صندوق تامین اجتماعی بازنشستگان توسط دولت، باید به آن بخش از غارت گریها و چپاولهای کارگزاران حکومتی هم یاد کرد که به دلیل دزدیها دوسوم شرکتها زیان ده هستند. اما رنج و درد و سختیاش را بازنشستگان متحمل میشوند.
در همین زمینه
فیلم تظاهرات بازنشستگان تأمین اجتماعی در شهرهای میهن
انتخاب مدیران با نگاه سیاسی
منظور از انتخاب مدیران با نگاه سیاسی این است که، بالادستیها بجای مدیران متخصص و کارآمد اشخاصی را انتصاب میکنند که یا از باندهای جناحی خودشان هست یا از خویشان و اطرافیانشان و این امر باعث میشود که تاثیر سوء در مدیریت این سازمان باشد. رسانه حکومتی ابتکار در این مورد مینویسد: «موضوع به کارآمدی مدیران برمیگردد.
اینکه در فرآیند انتخاب مدیران به پیش نیازهای تخصصی مدیریت توجه لازم صورت گرفته یا خیر؟ اصولا چنین افرادی بیش از آنکه مدیران سرمایهای باشند به مدیران هزینهای مشهورند که نه تنها یار شاطر نیستند بلکه بار خاطرند». و در ادامه به اصل قضیه بیشتر اشاره میکند و مینویسد «موضوعی که بیشتر به نگاه سیاسی در انتخاب مدیران اقتصادی بر میگردد تا چنین فرآیندی در همان بدو امر بحران زا باشد تا قدمی در جهت بهبود امور».
برکناری مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی
سجاد پادام مدیر برکنار شده، هفته قبل در رابطه با وضعیت وخیم اقتصاد حکومت ولایت فقیه مصاحبهای کرد و در این مصاحبه جنجال برانگیز که برای بالادستیها ناخوشایند بود گفت «ممکن است ما هم مثل یونان که برای مطالبات بازنشستگانش حدود ۱۰۰جزیره را فروخت، مجبور شویم کیش و قشم را بفروشیم». پادام در قسمت دیگری از مصاحبهاش گفته بود «جمهوری اسلامی حتی اگر سه میلیون بشکه نفت را بدون تحریم بفروشد، باز هم نمیتواند «بحران بازنشستگان» را حل کند».
سجاد پادام اوضاع بحرانی اقتصادی حکومت را به زبان ساده تشریح کرد. رسانه حکومتی ابتکار هم در این مورد مینویسد «مدیر جوانی که بهزعم خود میخواست هشدار دهد. به رغم اینکه اصل حرفش درست بود، اما استدلالش برای مسئولان سنگین آمد تا از بالا حکم به برکناریاش دهند».
وقتی رسانه حکومتی ابتکار مینویسد که اصل حرفش درست بود اشاره به اوضاع فلاکت بار اقتصادی حکومت است که در سالهای اخیر نتوانسته است مطالبات بازنشستگان را به موقع پرداخت کند یا مستمری آنان را افزایش دهد، که این امر منجر به تجمعهای اعتراضی مستمر شده است و هر روز هم ادامه دارد.
در صورتی سازمان تامین اجتماعی توان پرداخت مطالبات بازنشستگان را دارد که دولت سالیانه ۱۰۰هزار میلیارد تومان از دیون خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند. امری که محال به نظر میرسد. حال هرچه رئیسی جلاد دم از قطار پیشرفت بزند، اما خزانه دولت خالی است و چیزی برای پرداخت کردن نمانده است. این است سرنوشت حکومتی که با سیاستهای ضد مردمی تنها سختی و رنج و مشقت را نصیب مردم ستمدیده ایران کرده است.