چرا دستگاه ولایت فقیه به این حربه متوسل شده است؟
رژیم دیکتاتوری خامنهای برای سرکوب آزادیخواهان برچسبهایی مثل «اغتشاشگر» و «اشرار» و «اراذل و اوباش» را نثار قیامآفرینان میکند. «تجزیه طلب» و «تجزیه طلبی» هم یکی از بر چسبهایی است که سالیان برای سرکوب برخی هموطنان بکار میبرد. اما واقعا چه کسی تجزیه طلب است؟ آیا واقعا تهدید اول در ایران تجزیه طلبی است؟
اساسا لولو خرخرهای به نام تجزیه طلب و تجزیه طلبی در ایران زمانی علم میشود که رژیم حاکم در مورد موجودیت و بقای خودش احساس خطر میکند. در چنین وضعیتی جنایتکاران ضدایرانی یک باره ایران دوست و سینه چاک ایران میشوند.
مثلا یکی از این عناصر حکومتی روز ۷ مهر امسال در مصاحبه با خبرگزاری سپاه پاسداران با اشاره به تجزیه طلبی میگوید: «دولت و رسانهها باید از حقیقی و واقعی بودن این خطر برای کشور حرف بزنند. در این موضع، دولت اصل نیست، بلکه اصل و اساس، ایران است. ایران مورد اتفاقترین موضوع بین ما ایرانیان با تمام اختلاف سلایق است».
این فرد با دجالگری و حیلهگری تمام می خواهد صورت مسئله اصلی که براندازی رژیم هست را به خطر تجزیه طلبی تغییر بدهد و در پوش «وحدت ملی!» ضرورت بقای رژيم را اثبات کند.
این در حالی است که بیش از ۴دهه حاکمیت ولایت فقیه بر میهن ما، نشون داد که وطنفروشتر از این آخوندها هرگز در تاریخ ایران وجود نداشته است.
ایران و سرمایههای ملیاش برای آنان سکویی هست برای سلطهطلبی و دستدرازی به دیگر کشورهای مسلمان و گسترش تروریسم در آنجا. به آرم سپاه پاسداران نگاه کنید نامی از ایران در آن نیست. به این پاراگراف دقت کنید:
«نام سپاه در اساسنامه اصلی که در مجلس موجود است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثبت شده است. کلمه ایران در آن نیست یعنی اینکه اعتقادشان بر این است اسلام محدود به ایران نیست»
در واقع برای خامنهای و سپاه پاسداران، ایران یک سرزمین اشغالشده محسوب میشود. سرزمینی که باید با کشتار مردم و غارت منابع طبیعیش، سرمایههایش را وقف ساخت سلاحهای کشتار جمعی اتمی و موشک و پهپاد برای حفظ موجودیت پلید حاکمیتشکند.
در همین رابطه
تهدید امام جمعه زاهدان توسط سپاه پاسداران و مقامات دولتی
مساله اصلی ایران اشغالگری یا تجزیه طلبی؟
اگر کمی به این جمله فکر کنیم که اگر قرار بود ایران توسط یک کشور بیگانه اشغال شود، به چه بلایی گرفتار میشد که الان نشده است؟
در کدام حکومتی دریای خزر به حراج گذاشته شد؟ خلیجفارس و بندر چاهبهار به تیول کشورهای دیگر رفت؟ قرارداد ۲۵ساله با چین را که فروش ایران است، چه کسی امضا کرد؟ بنزین ایران را کدام «تجزیهطلب!»، رایگان به ونزوئلا و لبنان صادر کرد؟ کدوم کشور خارجی بود که اتباع کشورهای عربی و افغانستان را به عنوان مزدور استخدام و برای دخالت در سوریه اعزام کرد و ۲۰ تا ۳۰میلیارد دلار برای بقای بشار اسد هزینه کرد؟
این چه حکومت ایراندوستی است که از آب و نان بخور و نمیر کودکان ایران میزند تا مزدوران برونمرزیاش را فربه و پروار کند و موجودی جنایتکار به اسم حسن نصرالله را در لبنان بسازد؟
به جدیدترین اتفاقها کف خیابانهای ایران و در شهرهای مرزی ایران اگر نگاهی بیندازیم می بینیم مردم وطن پرست کردستان و بلوچستان؛ در کنار مردم دیگر نقاط ایران، با گلولههایی کشته میشوند که این رژیم با پول نفت همین مردم تدارک دیده است. هزینه هنگفت ماشین سرکوب رژيم از کجا تامین میشود؟ مگر غیر از پولهایی است که از تاراج ایران زمین به دست میآورد؟
قیام سراسری پادزهر ادعای تجزیه طلبی!
این روزها شهرهای زاهدان، خاش، چابهار، سراوان، زهک، تفتان و ایرانشهر، زیباترین جلوههای ایراندوستی و همگرایی ملیتهای ایرانی را به نمایش گذاشتند.
مردم بلوچستان در پلاکاردهایشان نوشتند:
«کردستان تسلیت ـ بلوچ، لر، عرب، فارس و همه ایران پشتیبان کردستان هستند»
آنان با زبان کردی شعار دادند: «کردستان تنها نیه/ بلوچستان پشتیوانیه»
عجیبه که ضدایرانیترین حکومت در تاریخ ایران به مردمی تجزیهطلب میگوید که از شرقیترین مرزهای ایران به حمایت از غربیترین نقطه آن برخاستند. مردمی که در حمایت از کردستان خونین خروشیدند و فریاد زدند:
«کردستان کردستان حمایتت میکنیم»، «کرد و بلوچ برادرند، تشنه خون رهبرند»
انقلاب دمکراتیک مردم ایران، اینگونه همسرشت بودن و همسرنوشت بودن فرزندانش را در سرتاسر این مرز پرگهر ترسیم میکند.
دشمن در مرزهای ایران نیست، هیچ دشمنی بین اقوام و ملیتهای ایرانی وجود ندارد، ترک و لر و کرد و عرب و بلوچ و فارس و گیلک و مازنی و بختیاری و قشقایی. همه مردمان ایرانزمین. همه اعضای یک پیکر واحد هستند. چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.
دشمن ایران و ایرانی جز فاشیسم پابهگور دینی نیست. باید با تمام توش و توان آن را نشانه گرفت و از برچسبهایی که می زند بیم و ترسی به دل راه نداد.