تروریسم رژیم ایران ، نقطه قوت یا نقطه ضعف. کدام؟!
نگاهی به عنصر تروریسم در موجودیت رژیم حاکم بر ایران – قسمت اول
به قلم عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
در حالی که «تروریسم» نقطه ضعف رژیم ایران است که نمیتواند از آن دست بکشد، اما با بهرهبرداردی از سیاست مماشات غرب در چهار دهه اخیر، آن را به عنوان نقطه قدرت خود در چشم و گوش دولتهای غربی فروکرده و این انتظار واهی را در اذهان آنها جا انداخته که گویا با دریافت امتیاز و مشوق، از تروریسم دست خواهد کشید. در هر صورت «تروریسم» عنصر ذاتی این رژیم است و خلع ید از آن در این زمینه بلافاصله به سقوطش خواهد انجامید!
قربانی اصلی تروریسم و جنایات آخوندها مردم ایران هستند، اگرچه دامنه آن نه تنها مردم کشورهای منطقه بلکه کشورهای دوردست را نیز فرا گرفته و تاکنون صدها هزار تن در جهان قربانی جنایات ملایان حاکم بر ایران شدهاند.
طیف وسیعی از دولتها و مقامات برجسته جهانی و بسیاری از سازمانها و محافل جهانی بر تروریسم دولتی رژیم ایران انگشت گذاشته و رژیم آخوندی را «بانکدار تروریسم در جهان» توصیف و زنجیرهیی از محکومیتها را نیز علیه این رژیم اعلام و به ثبت رسیده است. اما سوال اصلی این است که بالاخره «چه باید کرد؟».
امسال سومین اجلاس گردهمایی سالانه مقاومت ایران به این امر مهم اختصاص داشت. در این کنفرانس که روز ۳۰تیرماه ۱۳۹۹ تحت عنوان «تروریسم رژیم ایران- سفارتهای رژیم را ببندید و مأموران و مزدورانش را اخراج کنید»، و با حضور خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در جمع اعضای مجاهدین خلق ایران در اشرف۳ در آلبانی و در ارتباط زنده تصویری با حضور صدها تن از شخصیتهای سیاسی از آمریکا، اروپا، کشورهای عربی و آلبانی برگزار شد، خانم مریم رجوی با اشاره به ۴۵۰رشته عمل تروریستی خارج از خاک ایران و جهش این اقدامات از سال۱۳۸۲(۲۰۰۳) به این طرف گفت:
رژیم آخوندی مصالح حیاتی مردم ایران و جهان را تهدید میکند. همزمان با سرکوب و اعدام و قتلعام در ایران و صدور تروریسم و جنگافروزی در خاورمیانه، برای دستیابی به بمب اتمی تلاش میکند. وی افزود: «تروریسم، جانمایه و ذاتی این رژیم و از آن جداییناپذیر است… و اگر روزی رژیم از صدور بنیادگرایی و تروریسم دست بردارد و به داخل مرزهای ایران محدود شود، … از درون متلاشی میشود». خانم رجوی افزود: «بیلان تروریسم آخوندها در افغانستان، یمن، لبنان و بیش از همه در سوریه و عراق هولناک است. انفجارهای تروریستی در میان جمعیتهای انبوه، تخریب مراکز مذهبی یا مدارس، ترور متخصصان و دانشمندان، آدمربایی، مثلهکردن، تحمیل جابهجایی اجباری و آواره کردن میلیونها نفر که هر کدام ابعاد شوکهکنندهیی دارد».
خانم رجوی گفت: دو طرح تروریستی که رژیم در بهار و سپس تابستان ۹۷، علیه مقاومت ایران در آلبانی و فرانسه تدارک دیده بود، بزرگترین طرحهای تروریستی تاریخچه ۴۰ساله این رژیم در اروپاست و نشان میدهد که این رژیم برای مقابله با این مقاومت که آنرا تهدید اصلی موجودیت خود میداند از ارتکاب هیچ جنایتی رویگردان نیست. بهنحوی که دیپلمات در خدمت خودش (یعنی اسدالله اسدی) را هم برای نقل و انتقال بمب بهصحنه میفرستد… شیطانسازی علیه مقاومت و مجاهدین روی دیگر سکه تروریسم و زمینهساز و هموار کننده آنست».
اگر سرکوب و کشتار مردم و قتل مخالفان رژیم در داخل کشور و تروریسم رژیم آخوندی در خارج از مرزهای ایران را بر روی خطی مورد بررسی قرار دهیم، نتیجهگیری واقعی جز این نخواهد بود که سیاست درست قاطعیت است و راه حل ریشهیی، ساقط کردن آن است!
در ماه ژوییه امسال رژیم آخوندها یک نفر را به جرم نوشیدن الکل اعدام کرد. این یک نمونه بسیار ساده و عادی از سرکوب است. اما یقین باید کرد که اگر رژیم ایران زمینه عمل پیداکند، در اقصی نقاط جهان نیز همین کار را خواهد کرد. زیرا رژیمی که در داخل کشور قاتل و سرکوبگر است در خارج کشور نیز تروریست است. این دو، بازتاب یکی در دیگری است.
با این مثال میشود تصور کرد که در چهار دهه گذشته در ایران چی گذشته و وضعیت چگونه است! حال به جای این فرد اعدامی، یک فرد مخالف سیاسی آخوندها را در نظر بیاوریم، و بهخصوص اگر این فرد یکی از هواداران یا اعضای مقاومت ایران باشد از نظر رژیم آخوندی شکاف برنمیدارد و تکلیف کاملا روشن است؟ اعدام و لاغیر!
رژیم ایران به خون مردم و مخالفان رژیم و به ویژه اعضاء و هواداران این مقاومت تشنه است که در مدت چهار دهه اخیر همواره آن را تهدید اصلی خود دانسته و میداند. پس سرکوب و تروریسم جزو عناصر ذاتی این رژیم بوده و هست. بی جهت نیست که آمار شهدای مقاومت ایران تا به امروز بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر بوده و ضربه زدن به پیکره این مقاومت همواره هدف اصلی این رژیم بوده است!
پس باید به درستی به این عبارت ایمان راسخ داشت که رژیم آخوندی تا بن استخوان یک رژیم سرکوبگر، تروریستی و ضدانسانی است و بر این اساس، با عضویت در جامعه بشریت در تعارض است. واقعیتی که ملیونها فاکت گواه آن است. فاکت ها نه فقط از جانب مقاومت ایران قابل ارائه بوده و هست، بلکه اظهارات و اذعان مکرر سران رژیم به نمونهها و جنایات صورت گرفته توسط خودشان، بهترین اسناد گواهیدهنده این حقیقت است! اسنادی که حکایت از ابعاد گسترده سرکوب و غارت و چپاول اموال مردم و همچنین ترور و کشتار در خارج از مرزها دارد. اسنادی که بر اساس آن، یک اقلیت چند درصدی بر یک اکثریت ۹۶ درصدی جمعیت کشور ایران حکم میرانند و از هیچ جنایتی نیز فروگذار نکرده و نمیکنند. این است صحنه ایرانی که اکنون تحت حاکمیت آخوندهاست