آیا بهانه زیاندهی برای تعطیلی کانون پرورش فکری واقعی است؟
وزارت ارشاد با اهداف سرکوبگرانه متقاضی تعطیلی کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان شد. این دشمنی آشکار ملاها و اهداف سرکوبگرانه رژیم با کودکان و نوجوانان است. وزارت ارشاد به دلایل واهی از جمله زیاندهی این کتابخانه‌ها اعلام کرد که این کتابخانه‌ها باید به نهادهای کتابخانه‌های عمومی واگذار شود. هدف این واگذاری به معنی تعطیلی کانون پرورش فکری و نابودی فرهنگی و هنری و تخصصی کودکان و نوجوانان است. رژیم درحالی دلیل زیاندهی را اعلام می‌کند که بودجه نهادهای مذهبی با عنوان فعالیت‌های فرهنگی هزاران میلیارد تومان است.
ملاها تحمل کتاب‌هایی که برای استفاده کودکان می‌باشند را هم ندارند و همه دست آوردهای گذشته کانون پرورش فکری را نیز نابود می‌کنند. چرا که خواست حکومت ترویج ایدئولوژی تروریست سازی است به همین خاطر با صرف میلیون‌ها دلار جامعه المصطفی تأسیس می‌کند. هدف این نهادها این است که از آفریقا تا بریتانیا و شرق آسیا را شیعه کند و برای اهداف شوم خود سرباز داشته باشد.
تعطیلی کانون پرورش فکری برای سرکوب نسل آینده
جامعه ایران بیش از ۴۰ سال عمیقاً درگیر سرکوب استبداد رژیم ملاها است. مردم این سرزمین علاوه بر اینکه از حداقل رفاه محروم هستند و در گرسنگی و تشنگی ایام را می‌گذرانند. بسیاری ازکودکان و نوجوانان از امکانات اولیه آموزش و پرورش محروم هستند. علاوه براین همه مواهب و فرهنگ و دست آوردهایشان هم توسط این رژیم به یغما می‌رود. رژیم تاب تحمل امکاناتی که یک کودک و یک نوجوان در مسیر رشد و بلوغ به آن نیازمند است را ندارد. این اولین بار نیست که حکومت روی امکانات رشد و شکوفایی کودکان و نوجوانان انگشت می‌گذارد.
پس از انقلاب به اصطلاح فرهنگی در۱۳۵۷ با تعطیلی آموزشگاه‌ها و دانشگاهها، کودکستان‌ها و دبستان‌های مستقل اقلیت‌های مذهبی بسته شد. به هرگونه نوآوری و بهینه سازی در حوزه‌ی فرهنگ و نهادهای مستقل تربیتی کودکان و نوجوانان که حتی هیچ گونه چشمداشت مالی هم نداشتند مجوز داده نمی‌شد. آنچه هم که بود به تسلط رژیم در آمد. در این رابطه هیچ گونه تماسی بین نهادهای فرهنگی آموزش و پرورش ایران و همتایان آنها درکشورهای دیگر برقرار نیست. و از این رو عده‌ی زیادی از فرهیختگان این آب و خاک جلای وطن کردند تا به فعالیت‌های خودشان در خارجه ادامه بدهند.
بیشتر بخوانید
بودجه مبلغین ایدئولوژی ولایت فقیه!
راه پیش روی کودکان و نوجوانان
مسئله تنها مربوط به آموزش و پرورش نیست. بلکه هدف حکومت این است که هر چه بیشتر آموزش‌های بنیادگرانه را در ذهن کودکان بکارد. تا زمانی که این رژیم حاکم است هیچ فرمولی برای اصلاح، کارساز نیست.
در طی این سالیان سرکوب و ستم، کودکان و نوجوانان این سرزمین یاد گرفته‌اند که چطور این دستگاه سرکوب رژیم را درهم بشکنند و جامعه آزاد را برقرار کنند. ماهی سیاه کوچولو، اثر زنده یاد صمد بهرنگی هنوز دوستان زیادی درکتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارد.
«ماهی سیاه کوچولو همیشه در این فکر بود که آخر جویبار کجاست و جاهای دیگرچه خبر است. نمی‌خواست مثل ماهی‌های دیگر پیر شود و دائم ناله و نفرین و شکایت داشته باشد که زندگیش را بی‌خودی تلف کرده است. به رغم ناراحتی همسایه‌ها و ماهی‌های دیگر او راه خود را به طرف آبشار در پیش گرفت و از بالای آبشار افتاد توی یک برکه پرآب. آنگاه بحث و جدل‌های او با کفچه ماهی‌ها، قورباغه و خرچنگ شروع شد. به این نتیجه رسید که برای ادامه سفرش خنجری لازم است. ماهی سیاه کوچولو می‌دانست که هرکسی روزی به ناچار اثری در زندگی دیگران خواهد داشت. با این اندیشه‌ها بود که به دریا رسید …
قسمتی از کتاب ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی
