اقلیم کردستان و دغدغه کشیده شدن جبهه درگیری به داخل مرزهای ایران
حکومت ولایت فقیه سالیان بسیاری است که بمباران و حملات نظامی علیه گروهها و سازمانهای مخالف مسلح خود در اقلیم کردستان عراق به طور خاص و کلیه مناطق عراق به صورت عام را پیش میبرد. هدف حکومت ولایت فقیه از این حملات نظامی که هر کدام از آنها نقض حاکمیت کشور عراق محسوب میشود چیست؟
پنهان و ناگفته نیست؛ حکومت ولایت فقیه بارها از زبان سران مختلفش در ردههای مختلف اعلام کرده که اگر جنگهای نیابتی در خارج از مرزهای ایران را به پیش نبرد باید در خیابانهای شهرهای ایران بجنگد.
همچنین پنهان و ناگفته نیست که بسیاری از سازمانها و گروهها و احزاب کردی و غیر کردی بعد از استقرار حاکمیت ولایت فقیه در ایران، عراق و مناطق کردنشین آن را که بعد از سقوط نظام سابق عراق به اقلیم کردستان تغییر نام پیدا کرد به عنوان ماوای خویش برگزیدند.
بسیاری از احزاب و گروههای کرد به دلیل اشتراکات قومی، ملیتی، زبانی و… تردداتی سنتی نیز در دو سوی مرز ایران و عراق دارند.
اقلیم کردستان پایگاه احزاب کردی مخالف حکومت ایران
بعد از پایان جنگ بین حکومت ایران و عراق، مناطق کردنشین عراق همواره به عنوان پایگاه ثابت احزاب و گروههای مسلح کرد شناخته میشده که خط مشی مسلحانه علیه حکومت ایران را پیش میبردهاند.
این خط مشی همواره به دنبال خود تعارضاتی مرزی را بین حکومت ایران و احزاب کردی در مناطق اقلیم کردستان عراق به وجود آورده است.
بعد از سقوط نظام سابق عراق با وجود آنکه حکومت ایران توانست به بخشهای زیادی از عراق البته به جز بخشهای کردنشین تسلط یابد، اما همیشه از این ناحیه و از سوی گروهها و احزاب کردی مورد تعرضات مرزی قرار میگرفته است.
این تعرضات برای حکومت ایران بدون آنکه اذعان کند سنگین تمام میشد و حکومت ایران همواره با توپباران مناطق اقلیم کردستان عراق که آنها را ماوای گروههای کرد مسلح ایرانی میدانست درصدد پایان دادن به تعرضات این گروهها و سازمانها بوده است.

درباره؛ حمله به اقلیم کردستان بیشتر بخوانید
فعالان سیاسی کردستان ایران حمله به اقلیم کردستان را محکوم کردند
سیاست شکستخورده بمباران اقلیم کردستان عراق
امری که با ادامه و استمرار آن میتوان گفت هیچ گاه با موفقیت همراه نبوده است. در چرایی آن میتوان ۲ دلیل را بر شمرد اول آنکه گروهها و احزاب کردی چنانکه ذکر شد مشترکات زیادی با کردهای آنسوی مرز یعنی با کردهای عراق دارند که این امر، به عنوان پشتوانه قوی برای آنها عمل میکند و دوم آنکه بعد از سقوط نظام سابق، پشتیبانی و روابط نزدیک آمریکا به دولت اقلیم کردستان عراق، دست حکومت ایران را برای دخالت بیشتر آشکار و عریان و سرکوب تمامیت احزاب و گروههای کردی در اقلیم کردستان ایران میبست.
اما عملیات پراکنده و نامنظم و توپ باران مناظق کردی همواره و با پراکندگیهای مختلف در طول سالیان ادامه داشته است. [توپ باران روستاهای مرزی اقلیم کردستان توسط سپاه]
ضعف دولت مرکزی در عراق در سالهای بعد از سقوط نظام سابق نیز مزید بر علت بود که حکومت ولایت فقیه بتواند به بمباران و حملات نظامی خود در اقلیم کردستان عراق بیفزاید یا آنها را گسترش دهد.
در این بین یکی از اهدافی که حکومت ایران از خروج کامل نیروهای آمریکایی دنبال میکند، برداشته شدن چتر حمایتی آمریکا از سر منطقه اقلیم کردستان است تا بتواند دست بازتری در حمله به اقلیم کردستان داشته باشد.
چرا حکومت ایران دست به حملات نظامی در اقلیم کردستان عراق میزند؟
اما در ورای تمامی این توضیحات سوالی که بر جای میماند این است که چرا حکومت ایران نیاز دارد که در خارج از مرزهای خود اقدام به توپباران مناطق اقلیم کردستان عراق کند؟
پاسخ را باید در ترس حکومت ایران در وارد شدن خدشه به امنیت حکومت ولایت فقیه دانست که تسری آن به مناطق دیگری از کشور که خاستگاه ملیتهای دیگر از جمله اعراب در خوزستان، بلوچها در سیستان و بلوچستان و دیگر ملیتهای ناراضی و معترض ایرانی است، دانست. [چرا سپاه پاسداران به کردستان عراق حمله کرد؟]
حکومت ایران میداند که هر گونه عملیات مسلحانه گروههای مسلح ایرانی که در کشورهای همسایه سکنی گزیدهاند و از آنجا اقدام به عملیات مسلحانه علیه حکومت ولایت فقیه میکنند در سایه چتر قومیتی و ملیتی که در مناطق مذکور دارند میتواند باعث تسری این امر به سایر نقاط کشور شود و با توجه به شرایط و فضای انفجاری جامعه ایران که منطقه و قوم نمیشناسد امری بس خطرناک برای ولایت فقیه است.
بنابراین این گونه اعمال، نظیر توپ باران و حملات نظامی پراکنده اقدامی پیشدستانه برای جلوگیری از امری خطیرتر و بزرگتر محسوب میشوند.
حمله به اقلیم کردستان یک عمل پیشگیرانه یا تروریسم دولتی؟
اما در اینجا از یک نکته نباید غافل ماند هر چند شاید این اقدامات پراکنده باشند یا از قدرت بازدارندگی زیادی برخوردار نباشند اما در عرف بینالملل این اقدامات، آشکارا تروریسم دولتی و تجاوز و تعارض به خاک کشور دیگر محسوب میشود.
در عرف بینالملل نیز برای این قبیل اعمال، مجازاتها و تاوانهای سختی در نظر گرفته شده است.
اما در فقدان عزم جدی بینالمللی از جمله فقدان دولت قوی مرکزی در عراق، حکومت ایران به اقدامات تروریستی خود ادامه داده و آشکارا از ادامه آنها سخن به میان میآورد.
در آخرین نمونه از این اظهارات، محمدحسین باقری؛ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح حکومت ایران ضمن حمایت از حملات و توپ باران مناطق اقلیم کردستان عراق اعلام کرد «عملیات ما در برخورد با گروهکهای ضدانقلاب ادامه خواهد داشت و هیچ شیطنتی را در این مرزها تحمل نمیکنیم».
باقری همچنین خواهان برچیده شدن پایگاههای نظامی آمریکا در شمال عراق و کردستان عراق (برای تسهیل در عملیات نظامی و تروریستی) شد.
شایان ذکر است در دیدار اخیر مصطفی الکاظمی از تهران، علی شمخانی؛ دبیر شورای عالی امنیت ملی حکومت ایران نیز آشکارا از الکاظمی خواستار اخراج گروهها و احزاب کرد مسلح ایرانی از اقلیم کردستان و از خاک عراق شده بود. [سفر کاظمی به تهران؛ اهداف عراق، طمعهای خامنهای؟]
در پایان سخن باید گفت تا زمانی که حکومت ولایت فقیه یک اجماع منطقهای و جهانی را در مقابل اینگونه اقدامات خود که مصداق تروریسم دولتی هستند نبیند، باید منتظر ادامه این اقدامات در مناطق اقلیم کردستان عراق بود.