تورم ۷۶درصدی؛سفره خالی فرودستان و دستان دراز حکومت. درحالی که باندهای قدرت در ایران سرگرم تک و پاتکهای جنگ قدرت هستند، صدای شکستن استخوانهای مردم در زیر خط فقر و بیکاری را کسی نمیشنود. استبداد دینی حاکم بر ایران به جای اینکه در بحران کرونا دست مردم را بگیرد و کمکشان کند، همچنان دست در جیب مردم دارد. افزایش تورم و از بین رفتن کسب و کار در عمل فرودستان جامعه ایران را از زندگی ساقط کرده است. فقر در ایران بیداد میکند و نمودهای این فقر به صورت زبالهگردی و کارتن خوابی و دستفروشی و… خود را نشان میدهد.
۱- تورم
روزنامه کار و کارگر در این مورد نوشته است: «تورم نقطه به نقطه دی ماه امسال نسبت به دی ماه سال گذشته بر اساس اعلام مرکز آمار ایران ۵۲درصد رشد کرده است. البته سبد معیشت خانوار کارگری با تورم نقطه به نقطه فرق دارد. چون در سبد زندگی کارگران به عنوان مثال سفر خارجی یا خانههای لوکس و لباس لوکس وجود ندارد. بلکه کالاهای اساسی نان، برنج،کفش و سرپناه و مسکن قرار دارد. به نظر من هزینه سبد معیشت خانوار کارگری نسبت به سال قبل ۷۶درصد افزایش یافته است».
روزنامه مردم سالاری نیز در همین مورد مینویسد: «در ســال ۹۹ بسیاری از پژوهشها نشــان داده که خط فقر در تهران به ۱۰میلیون تومان رســیده اســت، چرا که قیمت کالاها روند افزایشی داشته. بر این اســاس قدرت خرید مردم کاهــش یافته و حتی دیگــر نمیتوانند از پس تأمین نیازهای ضروری خود بر آینــد.
بیشتر بخوانید
براســاس ارزیابی رســمی، اکنون خط فقر غذایی به ازای هــر نفر ۶۷۰ هزار تومان است. اگر خانواده سهنفره را با حداقل دستمزد در نظر بگیرید، بسیاری از خانوادههای کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط فقر غذایی قرار میگیرند. آمارها نشــان میدهند که قشر ضعیف و متوسط جامعه تا حدودی در یــک خط اقتصادی حرکت میکنند. میتوان گفت که حداقل نصف جمعیت کشــور زیر خط فقر زندگی میکنند.
همین روزنامه سپس نسبت به پیامدهای اجتماعی و سیاسی چنین فرایندی به حکومت هشدار میدهد: «اگر شــرایط اقتصادی تغییر نکند و همچنان روند افزایشی به خود گیرد، شاهد نابســامانیهایی در جامعه و اجتماع خواهیم بود که شکل خوبی در جامعه نخواهد داشت و این معضل از بدنه اجتماع رد شده و به هسته جامعه یعنی خود مردم آسیب وارد میکند و به تدریج این نابسامانی و هرج و مرج کلیه طبقات اجتماعی را فرا خواهد گرفت».
۲- افزایش قیمت کالاهای اساسی
در کنار افزایش تورم که به طور کلی طبقات ضعیف و فرودستان جامعه را هدف قرار میدهد، افزایش قیمت کالاهای اساسی، این هدف گذاری روی طبقات فرودست را جدیتر میکند.
روزنامه وطن امروز در مورد افزایش قیمت کالاهای اساسی مینویسد: «نگاه کوتاهی به بازار کالاهای اساسی در سال جاری نشان میدهد بیشتر کالاهای اساسی و ضروری سبد خانوار با افزایش قیمت چند باره به صورت قانونی و با موافقت ستاد تنظیم بازار مواجه شده. اما در نهایت باز هم گرانتر از نرخ مصوب، عرضه شده است».
به طور خلاصه در سال جاری با موافقت ستاد تنظیم بازار، از بین کالاهای اساسی خوراکی ۳بار قیمت تخممرغ، ۲بار قیمت مرغ و ۲بار قیمت لبنیات و از بین سایر کالاها ۲بار قیمت انواع شوینده و ۲بار قیمت لوازم خانگی افزایش یافته است.
همچنین بر اساس جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت قیمت ۲۰قلم کالا از انواع خوراک دام و طیور، صیفیجات، میوه، حبوبات و برنج و همچنین آهنآلات در آبانماه امسال بیش از ۱۰۰درصد افزایش داشته و بین ۲ تا ۴.۵ برابر شده و ۲۷ کالا هم بین ۵۰ تا ۱۰۰درصد افزایش قیمت داشتند.
در میان کالاهای اساسی به نظر میرسد بازار مرغ و تخممرغ از سایر کالاها بیسرو سامانتر است. همانطور که اشاره شد با وجود افزایش چندینباره نرخ مصوب این کالاها، در حال حاضر قیمت هر کیلو مرغ در سطح خردهفروشیها به ۳۰هزار تومان و قیمت هر شانه تخممرغ به ۵۰هزار تومان هم رسیده است.
۳- عدم افزایش دستمزدها
در شعارهای روز یکشنبه بازنشستگان تأمین اجتماعی در سراسر کشور یک شعار پلاکارد بیشتر از همه جلب توجه میکرد: «خط فقر ۱۲میلیون، حقوق ما ۲میلیون».
این رقم بیانگر فاصله واقعی بین دستمزدها و هزینههای مردم است. روزنامه وطن امروز در مورد فاصله دستمزدها و هزینهها مینویسد: «بررسیها نشان میدهد میزان حداقل دستمزد کارگران در سالهای اخیر، فاصله معناداری با هزینههای معیشتی آنها داشته و همین موضوع سبب بروز و تشدید نارضایتی آنها شده است. از سویی کارفرماها هم هیچ میلی به افزایش هزینههای تولید خود در قالب دستمزد ندارند. این فاصله در ۴سال اخیر به بدترین شکل خود رسیده و هماکنون میزان فاصله حداقل دستمزد با سبد معیشتی ۶۰درصد است».
این روزنامه با اعتراف به اینکه در سال جاری بیش از یک میلیون نفر بیکار شدهاند، در مورد عدم افزایش دستمزدها متناسب با افزایش هزینهها مینویسد: «در سالهای اخیر فاصله معناداری در میزان سبد معیشتی و حداقل دستمزد کارگران وجود داشته است. این فاصله در ۴سال گذشته تشدید هم شده به طوری که به ترتیب از سال ۹۶ تا سال جاری فاصله سبد معیشتی و حداقل دستمزد ۶۳درصد ، ۵۷درصد، ۶۰درصد و ۶۳درصد بوده است».
دستان ستم حکومت در هر سه فرایند پیداست
آن چه که روزنامههای حکومتی به آن کمتر اشاره کردند این واقعیت است که حکومت به طور عام و دولت به طور خاص در این فقیر ساختن مردم نقش اصلی را دارد. حکومت در حقیقت دست در جیب فقیرترین اقشار جامعه برده است. سیاست رسمی حکومت در افزایش نرخها و بالا نگاه داشتن عمدی قیمت ارز در حقیقت تلاشی برای پر کردن صندوق خود است. دولت با حذف نمایندگان واقعی کارگران در زمان تعیین دستمزدهای سال در حقیقت سالانه میلیاردها از حقوق مستقیم کارگران به جیب میزند. همدستی حکومت با کارفرمایان که آنان هم بخشی از حکومت هستند، عرصه را بر کارگران و مزدبگیران دشوار کرده است.
اما پیداست که این وضعیت نمیتواند چندان پایدار بماند. نارضایتی عمومی و گرسنگی مردم دیگر از مرحله تحمل عبور کرده است. حکومت باید منتظر آبانهای سهمگینتری باشد.