فعالان بلوچ روز جمعه ۶ آبان به یک تظاهرات بزرگ فراخواندند. این تظاهرات در اعتراض به کشتار بیش از ۱۰۰ تن از نمازگراران بلوچ در جمعه خونین زاهدان و تهدید علمای بلوچ از طرف سپاه تروریستی پاسداران و مقامهای رسمی حکومت صورت می گیرد.
روز ۸مهر ماه۱۴۰۱ مردم زاهدان بعد از نماز جمعه با برپایی یک تظاهرات به هتک حرمت و تعرض فرمانده نیروی انتظامی چابهار به یک دختر خردسال بلوچ اعتراض کردند. این حرکت اعتراضی مردم بخصوص جوانان زاهدان که به جمعه خونین تبدیل شد، در شرایطی صورت گرفت که نه تنها از شکایتها و اعتراضات خانواده و مردم چابهار و سایر شهرهای بلوچستان پاسخی نگرفتند، بلکه مورد تهدید و سرکوب هم قرار گرفتند. قبل از آن جوانان چابهار نسبت به جنایتی که فرمانده نیروی انتظامی در چابهار مرتکب شده بود، دست به قیام گسترده ای زدند و حکومت ولایت فقیه علاوه بر سرکوب جوانان تنها به جابجایی فرمانده نیروی انتظامی چابهار کفایت نمود.
جمعه خونین زاهدان
حکومت ولایت فقیه با اوج گیری قیامها در سراسر شهرهای ایران نیاز به خاموش کردن شعلههای قیام داشت. تنها گزینه برای سرکوب علاوه بر مناطق غرب کشور، سرکوب مردم در استان سیستان و بلوچستان بود. حکومت ولایت فقیه از سالها قبل با سیاست شیطان سازی زمینه را برای سرکوب مردم این منطقه فراهم کرده بود. با اوج گیری قیامها ولایت فقیه نیاز به نسق گرفتن از مردم داشت. بدین منظور سیستان و بلوچستان را برای این هدف ضد انقلابی انتخاب کرده بود. روز جمعه هشتم مهرماه مردم زاهدان یک تظاهرات مسالمت آمیز برپا کردند اما طبق سناریوی طراحی شده، نیروهای سرکوبگر ولایت فقیه بدون هیچ گونه اخطار و هشداری به سمت نمازگزاران شلیک کردند، به نحوی که خیلی از نمازگزاران در داخل مصلی جان خود را از دست دادند. در این کشتار و قتل عام بیش از ۱۰۰نفر از جوانان بلوچ که بین آنها ۱۳ کودک هم بودند به قتل رسیدند.
در همین زمینه
خیزش دلیرانه مردم شوش، بروجرد و خرم آباد
شکست سناریوی سرکوب در زاهدان
قتل عام مردم زاهدان نیات ولایت فقیه را نه تنها برآورده نکرد، بلکه بیشتر شعلههای قیام را نه تنها در زاهدان بلکه در سراسر شهرهای ایران برافروخته تر کرد. در قیامهای سراسری، جوانان کشتار مردم زاهدان را محکوم کردند و ازآنها حمایت نمودند. حمایت مردم ایران از قیام جوانان در زاهدان تمام شیادیها و شیطان سازیهای سالیان حکومت را نقش بر آب نمود. جمعه خونین زاهدان سندی فراموش ناپذیر از جنایت نیروهای خامنهای در زاهدان بود که بیتردید قتل عام مردم زاهدان تحت نظر او صورت گرفته است. خون پاک جوانان و کودکان بلوچ رسوایی زیادی را برای خامنهای ببار آورد و خامنهای از سرکوب مردم زاهدان هم طرفی نبست و به زیان حکومت منجر گردید
قیام ۲۹ مهر مردم زاهدان
روز جمعه ۲۹مهر نماز جماعت مردم زاهدان طبق روال همیشگی برگزار گردید. در این نماز مولوی عبدالحمید گزارش دقیقی از کشتار جمعه خونین ۸مهر را به مردم داد، که این کمترین وظیفه یک عالم دینی بود که به آن عمل کرد. سخنان مولوی عبدالحمید مصداق کلام امام علی (ع) بود که میگوید«برترین جهاد گفتن کلمه حق در برابر پیشوای ستمکار است»
مولوی عبدالحمید از جانب مردم اهل تسنن زاهدان حقیقت را گفت. گفتن حقیقت از جانب مردم ستمدیده به هیچ وجه به فرد خاصی منصوب نمیگردد. وانگهی کشتار مردم زاهدان توسط نیروی انتظامی عربستان انجام نشد. قوات جیش و شرطه عربستان مردم زاهدان را قتل عام نکردند. سپاه پاسداران و نیروی انتظامی روی مردم زاهدان آتش بازکردند. نیروهای نظامی سرکوبگر، تحت فرماندهی چه کسی دست به کشتار میزنند؟ مگر فرمانده کل قوا در حکومت ولایت فقیه شخص خامنهای نیست؟ موضع مردم زاهدان که فرزندانشان در جمعه خونین قتل عام شدند، مگر غیر از تکیه به این آیه قرآن است که «حق را بر باطل مپوشانید و حقیت را پنهان نکنید درحالی که میدانید». مولوی عبدالحمید تنها مواضع مردم داغدار و ستمدیده زاهدان را بازگو کرد. مردم زاهدان در پیوند با قیام سراسری روز جمعه ۲۹مهر دست به خیزش زدند. حضور مجدد مردم در خیابانهای زاهدان گواه این حقیقت است که توطئه خائنانه حکومت ولایت فقیه برای مرعوب و مسکوت کردن مردم زاهدان بطور کامل شکست خورد که این خیلی برای حکومت ولایت فقیه گران تمام شد.
معرکه گیری با عربده کشی پادوی ولی فقیه
سه هفته بعد از کشتار مردم زاهدان و بعد از اینکه مولوی عبدالحمید مواضع مردم زاهدان نسبت به جنایت جمعه خونین را بیان کرد و مستقیم خامنهای را مسول کشتار و قتل عام در زاهدان معرفی کرد، خامنهای که طشت رسوایی او از بام ولایت بر زمین افتاده بود، یکی از پادوهای خودکه مواجب بگیر او در حوزه جهل وجنایت است را به صحنه فرستاد تا با شیادی و عربده کشی و تهدید، سوزش ولی فقیه را تسکین دهد. حسین مومنی که میدان دار این صحنه بود ضمن توهین به مردم زاهدان و حتی توهین به فرد مولوی عبدالحمید با زبان تهدید معترض بود که چرا به مردم زاهدان معترض گفته شده است؟ آنها اغتشاشگر بودند. هدف از بکاربردن واژه اغتشاش برای حرکت اعتراضی مردم زاهدان، توجیه قتل عام جمعه خونین میباشد. حسین مومنی سوز و آشفتگی ولی فقیه را در قسمت دیگری از صحبتهای خود برملا کرد که چرا مردم زاهدان کشتار جمعه خونین را متوجه خامنهای میدانند و مولوی عبدالحمید آن را به خامنه ای یادآوری نمود.
پادوی ولی فقیه معترض بود که چرا به خامنهای توهین شده است؟ طلبکاری سخیفانه جلادان ولایت فقیه درحالی است که به فرمان خامنهای ظرف چند ساعت بیش از صد نفر را به قتل رساندند. مگر همین جنایت در آبان ۹۸صورت نگرفت و خامنه ای فرمان کشتار جوانان را صادر نکرد؟ باید گفت که کاسه لیسی پادوهای ولایت فقیه مرزهای بیشتری را درنوردیده و به خون لیسی روی آورده اند. مردم زاهدان و بخصوص جوانان برای لاطائلات پادوهای ولی فقیه پشیزی ارزش قائل نیستند. حسین مومنی در قسمت دیگری از افاضات خود گفت که چرا به رهبر جسارت شده است؟ وقتی مردم زاهدان در قیام ۲۹مهر شعار مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای دادند جسارت که هیچ، خواهان سرنگونی این رهبر جنایتکار هستند و باید گفت، در حالیکه خانه ولیفقیه از پای بست ویران است اما این پادوی جاهل به فکر نقش ایوان است. مردم زاهدان خونهای ریخته شده در جمعه خونین را فراموش نمیکنند و عربده کشیهای عوامل ریز و درشت ولایت فقیه کسی را مرعوب نمیکند، بلکه شعلههای خشم را همچنانکه در میدان تعاون زاهدان مشتعل کرد، فروزان تر خواهد نمود.جمعه خونین زاهدان یک جنایت فراموش ناشدنی برای تمام ایران است.