شرم برجهانی که درمقابل فاشیسم مذهبی سر خم میکند
جهان پدیدههای متناقضی را میبیند. تناقضاتی که منجر به نفرت میشود. خیلی از انسانها هم از شنیدن واقعه یا فاجعه دچار حیرت میشوند و از خود سوال میکنند چرا؟ اقداماتی که با ارزشهای انسانیت و حقوق انسان سخت مغایرت دارد. چگونه میشود که یک هیولا لباس فرشته بپوشد؟ هم مضحک است هم فاجعه آمیز که این پدیدهها در انظار جهانیان دیده میشوند. اقدام سازمان ملل از واگذاری نقش حقوق بشر به هیولای وحشتناکی مانند حکومت ولایت فقیه هم تعجب برانگیز است هم این سوال را در ذهن ایجاد میکند که آیا این عمل شرم آور خود یاری رساندن به جنایتکارانی که حقوق بشر را نقض میکنند نیست؟
پاداش دادن به حکومت ولایت فقیه هیولای مرگ
حتی در معیارهای اخلاقی هم این عمل مذموم و نکوهیده است. چگونه سازمان ملل به حکومتی که نزدیک به هفتاد بار به دلیل نقض حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل محکوم شده است نقش حراست از ارزشهای جهان شمول حقوق بشر اعطا میکند. این پاداش خشم بسیاری از فعالان حقوق بشر را برانگیخته است. به گفته رسانهها حکومت ولایت فقیه که در خط مقدم بدترین جنایات علیه حقوق بشر است و بارها در مجامع جهانی محکوم شده است و یکی از وحشیترین حکومتهای روی زمین است هرگز صلاحیت داشتن چینن منصبی را ندارد.
انسانهایی که حقوقشان توسط حکومت ولایت فقیه نقض شده است و مورد وحشیانهترین سرکوبها قرار گرفتهاند سوال میکنند که آیا معیارهای سازمان ملل تغییر کرده است؟ براساس چه اصول و پرنسیبهایی حکومت تبهکار و سرکوبگر ولایت فقیه به عنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل تعیین می گردد. این خاک پاشیدن در چشمان خشکیده مادرانی که فرزندانشان توسط این حکومت اعدام شده اند نیست؟
در همین زمینه
ریاست ایران بر مجمع اجتماعی حقوق بشر دهن کجی به انسانیت!
طناب دار نو جایگزین طنابهای دار پوسیده حکومت ولایت فقیه نکنید
از شهریور ماه ۱۴۰۱ تا کنون روزی نیست که خون جوانی بر زمین ریخته نشود. در مدت هشت ماه که از قیام مردم ایران برای سرنگونی حکومت دیکتاتوری در ایران میگذرد بیش از ۷۰۰ جوان آزادیخواه جان خود را از دست دادهاند. هزاران معترض در شکنجهگاههای خامنهای تحت شدیدترین شکنجههای روحی و روانی بسر میبرند. تعیین کردن نماینده حکومت ولایت فقیه به عنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل دادن دسته گل به شکنجهگران و آنهایی که طناب دار را برگردن جوانان می اندازند و چهارپایه را از زیر پای آنها میکشند نیست؟ این اقدام توهین به حقوق بشر و پرنسیبهای آن است.
شاید منشور حقوق بشر را بار دیگر باید نوشت اما نه بادستهایی که جان انسانها برایشان اهمیتی ندارد بلکه با دست کسانی که درد جانکاه آن را حس میکنند و برای آن مبارزه کردند، قیمت دادند، شکنجه شدند و بارها مرگ را در مقابل چشمان خود دیدند اما نهراسیدند چون انتخاب کرده بودند که جانشان را برای ارزشهای انسانی و غنیتر کردن آن بدهند. حال این اقدام سازمان ملل که به یک فاجعه ضد انسانی میماند اینگونه تفسیر میشود که طناب های نو به حکومت ولایت فقیه هدیه میدهند که جایگزین طنابهای پوسیده کنند چون دیگر طنابها به دلیل کاربرد حد اکثری دیگر پوسیدهاند. حتی در عرف معمول به لحاظ اخلاقی هم این کار بشدت نکوهیده است.
کوری اخلاقی
برای این اقدام هیچ تعریف و توصیفی نمیتوان کرد. جنایتهای حکومت ولایت فقیه نه بر سازمان ملل پوشیده است و نه از دید جامعه جهانی پنهان است. یا افراد دست اندرکار دچار مسمومیت ویروس مماشات شدهاند یا ارزشهای انسانی و حتی پرنسیبهای اخلاقی مردهاند و یا قحطالرجال است که به قصد آبادی سراغ دیو و هیولا رفتهاند.
معلوم نیست قطار بی هویت سیاستهای مهندسی شده که با این سرعت به سمت مقصد ناپیدا پیش میرود فردا خان مغول را هم تقدیس کند. یا مجسمه هیتلر غسل تعمید داده شود. هیچ بعید نیست چون وقتی که یک شکنجهگر در منصب حقوق بشرقرار میگیرد باید دنبال پارچه بود تا حقوق بشر را کفن پوشاند و در خاک مماشات و درخاکستر جان انسانها دفن کرد. اگرشرم خریداری داشت الان خیلی از کسانی که خود را حافظ حقوق بشر میدانند با این اقدام نفرت برانگیز که نماینده یک حکومت جنایتکار را برای حقوق بشر منصوب کنند سرمایه دارترین آدمهای این برهه از زمان بودند. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسانی جام خون فرزندان مردم ایران را به جلاد هدیه میدهند.