حکومت یکدست و اینهمه تشتت و بهم ریختگی چرا؟
خامنهای با هدف یکدست کردن حکومتش، قیمت سنگینی داد و به بهای تضعیف حکومت، باند اصلاح طلب را جراحی و حذف کرد. به زعم خودش فکر میکرد هم بتواند با سرکوب قیام از سرنگونی خودش جلوگیری کند و هم انسجام درونی حکومتش را حفظ کند. ولی در عمل می بینیم که بدلیل ضعیف شدن حکومتش هم توان سرکوب ندارد و هم در درون حکومت سنگ روی سنگ بند نیست و سگ صاحبش را نمی شناسد.
دیگر مهرههای باند خودش وبقول خود خامنهای خواص هم برایش تره هم خرد نمیکنند. حالا ببینیم علت این وضعیت آشفته بازار چیست؟ علت چیزی نیست جز شرایط انقلابی جامعه که خودش را در قیام اخیر بطور واضحی آشکار کرد. بله حدود ۵ ماه قیام مستمر چشم انداز سرنگونی را توی چشم همه فرو کرد. چه برای حکومت و مهرههای ریز و درشت آن و چه برای جامعه بینالمللی. بگونهای که خامنهای مجبور میشه به مسئولین در رابطه با این بلبشو هشدار بده: یک دستگاه یک تصمیمی میگیرد و اعلام میکند، یک دستگاه دیگر ضدّ آن را تصمیم میگیرد و او هم اعلام میکند؛ هر دو هم در جلسهی هیئت دولت دُور یک میز مینشینند.
سه روز از این حرفها نگذشته، وزیر ارشاد گفته در یک سالن کنسرت بگذارند، وزیر ورزش دستور داده سالن را پلمپ کنند.
در همین رابطه
اعتراف علم الهدی به افلاس نظام!
حالا این وضعیت در حاکمیت یکدست است، اگر یکدست نبود چه میشد؟
بنا بر این سوال این است: علت این تصمیمگیریهای متناقض چیست ؟
واقعیت این است که این قیام ۵ ماهه، تمام دم و دستگاه و نیروهای رژیم را متزلزل و آشفته کرده
به نحوی که سگ صاحبش را نمیشناسد…
به همین دلیل هم رمق کار و تصمیمگیری، سرخیلی از مسائل را ندارند.
البته نه اینکه نمیخواهند دستورهای خامنهای را اجرا کنند
دست خودشان نیست،
این وضعیت، طبیعت این شرایط، ناشی از فشار قیام است
برآیند آن هم بریدگی و ریزش بیشتر است
این ریزش رو هم ما نمیگوییم بلکه بالاترین فرماندهان سپاه خود خامنهای مانند پاسدار اباذریان گفته: خیلی از سرداران بزرگی که کم آوردن. فرماندهان خود من کم آوردن و مقابل آقاشون ایستادن