خصوصی سازی یا غارت و تاراج اموال عمومی در حالی استمرار دارد که اعتراضات سراسری کارگران محروم نسبت به این سیاست خانمان سوز، همچنان در تمامی محیط های کارگری ادامه دارد.
امید کوهنورد
حکم «محیر العقول» دادگاه برای وکیل کارگران
«عضو کارگری هیات امنای سازمان تامین اجتماعی در واکنش به صدور حکم شش ماه حبس تعزیری برای «مصطفی ترک همدانی» وکیل کارگران گفت: صدور چنین حکمی برای وکیلی که به دنبال بازگرداندن اموال کارگران بود، غیرقابل فهم و تعجبآور است.
شوکت افزود: مرتضوی از آقای ترک همدانی به خاطر نام بردن از او در مصاحبهای پیش از قطعی شدن حکمش در پرونده تامین اجتماعی شکایت کرده است. این پرونده چند ده هزار صفحه ضمیمه دارد اما آقای مرتضوی بهجای پاسخگویی به تخلفات از وکیل کارگران شکایت میکند و برای او شش ماه حبس تعزیری میگیرد.
وی با «محیرالعقول» دانستن حکم وکیل کارگران، گفت: آقای ترک همدانی چه جرمی مرتکب شده است؟ دادگاه آقای مرتضوی را به اتهام «تحصیل مال نامشروع»، «تصدی غیرقانونی» و «اهمال در انجام وظیفه» و…، به حبس و تحمل ۶۵ و ۷۰ ضربه شلاق محکوم کرد. وکیل کارگران پس از اعلام حکم برای مرتضوی در دادگاه، مصاحبهای کرد و گفت که از رأی «شوکه» شده است.
وی افزود: هم آقای ترک همدانی و هم آقای مرتضوی باید شش ماه به حبس بروند!» [ایلنا۲۸دی۹۷]
مرگ مشکوک مهندس هپکو اراک و فعال کارگری
«مصطفی حمیدی مهندس مکانیک در شرکت هپکو اراک بود که به خاطر پشتیبانی و دفاع از حقوق کارگران زحمتکش هپکو اراک، بارها از طرف مامورین امنیتی تهدید به مرگ شده بود. وی در ماههای اخیر بطور سیستماتیک مورد آزار و اذیت و تهدید ماموران وزارت اطلاعات قرار داشت.
روز هجدهم دیماه اشخاص ناشناسی تلفنی خبر میدهند که جسد مصطفی حمیدی در اتوموبیل شخصی اش، یافت شده است.
در بین فعالین کارگری اراک گفته میشود که زندانی و شکنجه کردن مصطفی، بدلیل اینکه پدرش جانباز شیمیایی جنگ ۷ساله بوده هزینه بسیار سنگینی برای حکومت داشت، به همین دلیل او را که تنها فرزند، نان آور و یگانه امید مادر پیرش بود؛ به شیوه مخوف و دردناکی به قتل رساندند.» [سحبا نیوز۲۳دی۹۷]
خصوصی سازی کشت و صنعت مغان و شرایط کارگران
با واگذاری شرکت کشت و صنعت مغان به بخش خصوصی در آذر ۹۷، حدود ۲ هزار کارگر این مجتمع دچار وضعیت بی ثباتی شده اند.
شکور پورحسین، عضو مجلس از پارس آباد مغان گفته: در همین مدتی که کارفرمای جدید انتخاب شده، به برخی از پرسنل رسمی گفته شده که یا شرکت را ترک کنند یا طبق قراردادی که نوع آن در سال جدید تعیین تکلیف خواهد شد، به کار مشغول شوند. قرارداد رسمیها جزو کارکنان دولت محسوب میشوند و باید به سازمانهای زیرمجموعه وزارت جهاد کشاوری درخواست داده و به دنبال کار باشند تا بتوانند همچنان قرارداد رسمی باقی بمانند. حتی من فهمیدم که عذر حراست کارخانه را هم خواسته بودند. به نظر میرسد کارفرما تعهدی بر نگهداشتن پرسنل ندارد. این در حالی است که به گفته پورحسین، کارفرمای جدید در برابر استاندار اردبیل متعهد شده بود که پرسنل مجتمع کشت و صنعت را نگهدارد و ۵۰۰ نفر تا عید استخدام کند.
وی افزود: این مجتمع با محصول سالانهاش حدود ۳۰۰ هزار تن، مفت فروخته شده. این مجتمع که ۲۷۰۰ میلیارد قیمتگذاری شده بود، به ۱۷۰۰ میلیارد به فروش رسید. به گفته اعلمی عضو مجلس ششم و هفتم «۱۰۰ میلیارد حصه نقدی است، دو سال تنفس برای پرداخت اولین قسط در نظر گرفته شده و الباقی هم به صورت اقساط در ۹ سال از خریدار دریافت خواهد شد.» به گفته پورحسین «این مدل واگذاری در واقع به تاراج گذاشتن و غارت کردن اموال عمومی و دولتی است».
این واگذاری با شرایط مذکور در حالی صورت گرفته که به گفته سبحانی مشاور رئیس سازمان خصوصیسازی، شرکت کشت و صنعت مغان از سال ۹۴ به سوددهی رسیده و «زیان های انباشته سال های قبل را جبران می کند.»
کارگران این مجتمع که اغلب سابقه ۱۵ تا ۲۰ساله دارند، میگویند:«خیلی نگران از دست دادن شغلمان هستیم.» [اردوی کار۱۶ژانویه ۲۰۱۸]
کلنگ زنی که قرار بود ۳۰۰۰ شغل ایجاد کند یک نگهبان هم ندارد
احمد امینی، نماینده کارگران بیکارشده فولاد زاگرس میگوید: پنج سال است منتظر به سرانجام رسیدن وعدههاییم، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ با انحلال کارخانه، ۴۰۰ خانواده کارگری را بیکار و آواره کردند و آنچه به عنوان «زنجیره فولاد کردستان» وعده داده بودند، بعد از گذشت نزدیک به هفت ماه، هنوز در نقطه صفر است!
شرکت فولاد زاگرس به موجب مجمع فوقالعاده اسفند ۹۲ توسط سهامداران شرکت شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و سازمان تامین اجتماعی برگزار شد، منحل اعلام شد. بعد از این انحلال، چهار صد کارگرِ فنی و متخصص این کارخانه قدیمی، همگی بیکار شدند.
کارگران بیکار شده، گروهی روانه شهرهای بزرگ و کلانشهر تهران شدند تا دستفروشی و مشاغل دورهگردی پیشه کنند؛ گروهی به «کولبُردن» روی آوردند و برخی مشاغل غیررسمی مثل مسافرکشی یا میوهفروشی سیار را انتخاب کردند.
سال ۹۲ برای قروه سال سختی بود؛ اما دی ماه ۹۵ خبر تصویبِ ایجاد زنجیره فولاد در کردستان و در شهرستان قروه، بیم و امید را بار دیگر در دل بیکارشدههای فولاد زاگرس زنده کرد؛ اواخر تیرماه سال جاری، کلنگ کارخانه جدید فولاد با حضور وزیر صنعت و معدن بر زمین خورد؛ این کارخانه قرار بود در زمینی به مساحت ۳۳۰ هکتار مابین قروه و دهگلان، احداث شود.
احمد امینی که در پنج سال گذشته بارها به تهران آمده و پیگیر وضعیت دشوار همکاران خود شده، پس از پنج سال میگوید: نزدیک به هفت ماه ازکلنگزنی زنجیره فولاد در قروه توسط وزیر صنعت و معدن میگذرد؛ کلنگزنیای که قرار بود سه هزار شغل مستقیم و دو برابر آن شغل غیرمستقیم ایجاد کند، هماکنون حتی یک نگهبان هم ندارد! [ایلنا۲۶دی۹۷]
از همین نویسنده:
خیابان آمدن کارگران و اقشار مختلف؛ بازتاب ناامیدی از حکومت ولایت فقیه
تحقیر خانواده های زندانیان و شکنجه های قرون وسطایی در زندانهای ولایت فقیه
زندان، شکنجه و بیکاری؛ تنها پاسخ نظام ولایت فقیه به کارگران
زندان و شکنجه زنان در نظام ولایت فقیه
زندان و شکنجه در نظام ولایت ابزار اصلی استمرار حکومت است