نگاهی دوباره به نامه خمینی به مناسبت سالگرد عزل منتظری
خبرگزاری سپاه پاسداران در سالگرد عزل آقای منتظری از منصب قائم مقامی خود متن کامل نامه خمینی به منتظری را منتشر کرد. خمینی در این نامه در چند بند آن به صراحت دلیل عزل منتظری را اعتراض او به کشتار زندانیان مجاهد در سال ۶۷ و همین طور انعکاس صدای مجاهدین در داخل کشور دانست. منظور او از اینکه مجاهدین حرفهای خودشان را از زبان منتظری می زنند اشاره دارد به شکایت مادران شهیدان و اعدام شدگان به منتظری درباره اعدام فرزندان شان و بخصوص دختران خردسال و نوجوان. اما خمینی همین را هم بر نتابید و فرمان عزل منتظری را صادر کرد.
خمینی در این نامه بخوبی نشان داده است که تنها دلیل عزل منتظری که او را حاصل عمر خود می دانست، مساله مجاهدین و قتل عام زندانیان سیاسی بوده است.
بیشتر بخوانید
اعتراف راغفر به فساد و تباهی در رأس حاکمیت
متن کامل نامه خمینی به منتظری
متن کامل نامه خمینی به منتظری به این شرح است.
فارس خبرگزاری سپاه پاسداران ۶فروردین ۱۴۰۲ گزارش داد:
۶ فروردینماه سال۶۸ خمینی یکی از تصمیمات مهم خویش در دوران رهبری را آن هم در آخرین سال حیاتش اتخاذ کرد و آن مسأله عزل آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری بود.
خمینی در تاریخ ۶فروردین سال۶۸ نامه مهمی خطاب به آیتالله منتظری نوشت که متن آن نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای منتظری
با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خودم مقدم میدانم، خدا را در نظر میگیرم و مسائل را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به [مجاهدین] میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان، نشان دادید که معتقدید لیبرالها و [مجاهدین] باید بر کشور حکومت کنند. بهقدری مطالبی که میگفتید دیکتهشده [مجاهدین] بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم، مثلاً در همین دفاعیه شما از [مجاهدین] تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را [مجاهدین] از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید، که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
۱. سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم [مجاهدین] و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
۲. از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
۳. دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید [مجاهدین] هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
۴ . نامهها و سخنرانیهای [مجاهدین] که بهوسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر (نظام) زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام گردید، برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید، ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر اینگونه کارهایتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم.