ورثه لاجوردی و میراثداری پدر در سرکوب زنان ایران!
زهره لاجوردی، دختر اسدالله لاجوردی که در جریان قتلهای دهه ۱۳۶۰ به قصاب اوین معروف بوده است، اکنون پا جای پدرش گذاشته تا در زمینه نحوه پوشش، زنان و دختران ایران را مورد سرکوب قرار دهد، این بار در قامت عضو مجلس خامنهای!
افکار عمومی و مردم ایران هنوز سالهای سیاه دهه ۱۳۶۰ را از یاد نبردهاند که حکومت ولایت فقیه در زیر سایه به راه انداختن جنگ با عراق، چگونه به سرکوب و قلع و قمع مخالفان سیاسی خود پرداخت.
در زمره سیاهترین و بدنامترین مهرههای جنایت خمینی در سالهای دهه ۱۳۶۰، میتوان از اسدالله لاجوردی نام برد که به دلیل قساوتهای بی حد و حصرش، خصوصا در مورد زندانیان سیاسی مربوط به اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران، نام «قصاب اوین» بر وی نهاده شد.
اکنون گویا جنایتکاری و سکوبگری از پدر به فرزند به ارث رسیده باشد این قساوت و عداوت با زنان و دختران ایران زمین، این بار از سوی دختر وی، زهره لاجوردی که از سال ۱۳۹۸ عضو مجلس خامنهای شده است، بروز یافته است.
زهره لاجوردی در جریان گفتگو و مصاحبهیی مربوط به بررسی طرح موسوم به «عفاف و حجاب» که روز چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، با تلویزیون شبکه سه حکومت داشت، نشان داد که دست کمی از پدرش ندارد.
لاجوردی دختر به جای لاجوردی پدر با ادامه سیاست سرکوب
لاجوردی دختر، ضمن دفاع از طرح «عفاف و حجاب» که اخیرا به مجلس حکومتا ولایت فقیه ارائه شده، اعلام کرد این طرحی که داده شده علاوه بر این که هوشمند است و اصلا مقابله رو در رو نیست و فقط میماند آن کسانی که «معاند» هستند و یا این که سازمان یافته!
لاجوردی در ابتدای سخنانش ضمن بروز دادن ترس همیشگی حکومت ولایت فقیه از فضای مجازی، عنوان کرد که به دلیل رها بودن فضای مجازی و «وادادگی» که این زمینه وجود داشت اینها همه موثر است… بحث فضای مجازی میتواند خیلی موثرتر از بقیه باشد چرا که مرتبا دیگر این دستگاه گوشی در اختیار همه است و وقتی بدون هیچ مقرراتی، بدون هیچ گونه قانونی، این فعالیتها باشد خب مسلما ما تاثیرش را میبینیم!
لاجوردی در ادامه اظهاراتش به ناموفق بودن بودجههای کلان حکومتی و ارگانهای سرکوب حکومت ولایت فقیه در حوزه سرکوب به خاطر پوشش زنان و دختران پرداخته و مدعی میشود که دستگاههای مختلف ذیربط در زمینه سرکوب زنان و دختران در مورد نوع پوشش، اکثرا وظیفهی «ایجابی» داشته و فقط فراجا است که وظایف! «سلبی» دارد! اما وقتی این دستگاههای «ایجابی» کار خود را انجام نمیدهند، و فقط یک فراجا میآيد پای کار، آن وقت نتیجهاش میشود آن چیزی که شاهد بودیم…
لاجوردی در ادامه اظهارات خود در تلویزیون حکومتی، ضمن اشاره به طرحی که اخیرا به مجلس حکومت رفته اعلام میدارد که در این طرحی که داده شده است علاوه بر این که هوشمند است و اصلا مقابله رو در رو نیست… علاوه بر این که ابتدا سعی شده که برای همین مقابله هوشمند هم به نحوی باشد که تذکرات داده شود و در چندین مرحله فرد «آگاه» شود و فقط میماند آن کسانی که در حقیقت «معاند» هستند و یا این که سازمانیافته، اینها میخواهند که این برنامه «کشف حجاب» را داشته باشند که باید با آنها مقابله شود!
خاکریزهای ولایت فقیه یکی پس از دیگری از دست میرود!
وی در ادامه اظهارات ضمن اشاره به «دشمن» موهوم! میافزاید بینید این فقط بحث «عفاف و حجاب» نیست که مورد همجمه قرار میگیرد (بلکه) این خاکریزهای «فرهنگی» ماست که اگر ما مراقبت نکنیم یکی پس از دیگری، این خاکریزها را از دست میدهیم!
لاجوردی در ادامه اظهاراتش میافزاید الان چیزی که برای ما اولویت دارد مقابله با این وضعیت بی سر و سامان «کشف حجابی» است که صورت گرفته است… شاید بعضیها، خیلی از دختران، خیلی از جوانان و نوجوانان… احساس میکنند که دیگر حکومت و نظام راجع به مسئله حجاب هیچ حرفی ندارد و نمیخواهد اصلا ورودی بکند!
لاجوردی سپس به ادامه اقدامات سرکوبگرانه در این زمینه اشاره کرده و اعلام میکند که این اولویت ماست که برای «کشف حجاب» حتما این سری قوانین را، این طرح را تبدیل به قانون خواهیم کرد… بحث «کشف حجاب» متاسفانه در بعضی از نقاط تهران یا بعضی شهرها دارد زیاد میشود و ما حتما با این مقابله خواهیم کرد.
لاجوردی گویا فراموش کرده است که از ابتدای سال جاری و پیشتر از وی، دولت رئیسی و سایر دستاندرکاران سرکوب در حکومت ولایت فقیه، حداکثر سعی و تلاش خود را کردند تا مطامع خود را در زمینه نوع پوشش، به زنان و دختران ایران تحمیل کنند و دولت رئیسی رسما بخشنامههایی را از ابتدای سال جاری خطاب به ادارات و… صادر کرد اما در نهایت،
خروجی همه این سیاستهای مبتنی بر بگیر و ببند، قتل مهسا امینی و شروع اعتراضات و قیام ششماههیی شد که هنوز نیز ادامه دارد و حکومت ولایت فقیه را در این زمینه مجبور به عقبنشینی کرده است. [شکست پروژه حجاب اجباری و پیروزی زنان ایران] البته زنان و دختران ایران زمین در این ششماهه نشان دادند که نه فقط به حجاب اجباری، بلکه به دین اجباری و به حکومت اجباری ولایت فقیه نه گفته و میگویند و حاضرند بهای آن، یعنی بهای آزادی را در کنار پسران و مردان این سرزمین بپردازند.