خامنه ای در دیدار با زنان چه گفت؟
خامنه ای روز چهارشنبه ۱۴ دی با جمعی از زنان دیدار کرد. این زنان که عموما بسیجی یا دستچین شده از نهادهای حکومتی بودند قرار بود نقش نخبگان جامعه را بازی کنند!
خامنه ای در ابتدای این دیدار به خود نمره صد داد که توانست یک جلسه مختص زنان تشکیل بدهد.
او گفت: این جلسه یک جلسه زنانه محض و مشحون از مفاهیم برجسته و عالی بوده! تا الان، تا این لحظه. صحبتهایی که خانمها کردند، بسیار خوب بود و حقیقتاً بنده بهره بردم.
خامنه ای در این دیدار سخنان متناقضی بر زبان راند که بیانگر وضعیت دشوار او و حکومتش در مقابل زنان پیشتاز جامعه است.
خامنهای از یک طرف تلاش کرد زن ستیزی خود و حکومتش را تحت عنوان برخی کاستیهای مینیمیزه کند و گفت: « سال گذشته خانمها یک نامهیی نوشتند، اعتراض کردند که چرا روز زن را شما به مداحها اختصاص دادید! خب حالا روز زن خصوصیتی ندارد…
شاید بعضی از این مطالب مرتبط بشود به شورای انقلاب فرهنگی، مثلاً در آنجا باید مطرح بشود یا هر جای دیگری. بهخصوص این موضوع بهکارگیری زنان فرزانه ما!، کارآمد ما، مجرب ما، دانشمند و عاقل و فهمیده ما در ردههای گوناگون تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، این مطلب مهمی است. البته ذهن بنده مشغول است به این قضیه. باید یک راهی برایش پیدا کنیم. باید یک مسیری انشاءالله پیدا کنیم ببینیم چه کار میشود کرد.»
در همین رابطه
جهان از اخراج حکومت ایران از کمیسیون زنان استقبال کرد
رویکرد حکومت نسبت به زنان
به این ترتیب خامنه ای تا اینجای کار این ایراد را از حکومتش گرفت که زنان را وارد تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان کشور نکردند.
اما خامنه ای که درد اصلیاش نقش پیشتازانه زنان درقیام اخیر است، بازهم با رندی تلاش کرد که کل قضیه را به مساله حجاب و بیحجابی تقلیل بدهد و آن را تخطئه کند:
«توی این قضایای اخیر، خب دیدید دیگه علیه حجاب و اینها، خیلی کار شد کی ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوانها؟ اینها امیدشون این بود که همینهایی که حالا نیمهکاره حجاب نیمهکاره دارند کشف حجاب کنند. نکردند. یعنی زدند توی دهن او تبلیغکننده و فراخوان فرستنده!»
پارادوکس مرگبار خامنه ای
خامنه ای بار دیگر مجبور شد پارادوکسی را که با آن مواجه است برای خود ترسیم کند، برای همین بار دیگر ظلم کلان به زنان را یک عیب دانست و گفت؛
«این که خانمها، یک عدهیی گفتند چند نفر از این خانمها بهکار گرفته نمیشند ازشون استفاده عملی از تصمیمسازیها و تصمیمگیریها نمیشه. بله این یک عیبه. در این تردیدی نیست. باید برطرف بشه این عیب، اما وجود این همه زن فهمیده، فرزانه، دانشمند، محقق، صاحبنظر، نویسنده، این کتابهایی که در شرح حال شهدا و زنان شهدا و خانوادههای شهداست میارند پیش من، واقعاً من لذت میبرم.غالباً نویسندههای اینها زنها هستند، خانمها هستند. از مردها جلوتر رفتند. چه قلمهایی، چه نگارشهایی. شعرای زن، شعرای خیلی خوب. همین شعری که این خانم مجری خوندند شعری خیلی خوبی بود »
می بینیم که خامنه ای در یک تناقض مرگبار گیر کرده است از یک طرف مجبور است بپذیرد که زنان در حیات سیاسی کشور نقش ندارند اما در همان حال وقتی می خواهد توانایی زنان را برجسته کند به نویسندگی و خاطره نویسی آنان اشاره می کند!
زنان خانه دار یا سیاستمدار؟
خامنه ای در ادامه سخنانش بیشتر در تناقض فرو می رود چون بار دیگر اصلیترین وظیفه ومسئولیت زنان را خانهداری وهمسر داری معرفی می کند:«مهمترین و اصلیترین وظیفه زن را دو نقش مادری و همسری، یعنی نقش خانهداری خواندند اما تأکید کردند: البته خانهداری بهمعنی خانهنشینی و پرهیز از تدریس، مجاهدت و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیست بلکه یعنی زن هر کار دیگری که ذیل اصالت خانهداری امکان و به آن علاقه داشت، بتواند انجام دهد»
خامنه ای تاکید کرد:«برخی گرهها جز با سرانگشت ظریف زن باز نمیشود، همچنانکه هیچ زنی در تقدم حفظ جان فرزندش با فلان کار اداری، تردید ندارد در اهمیت تربیت اخلاقی و ایمانی فرزند نیز تردیدی نیست و چنانچه زن ناگزیر از انتخاب یکی از دو عرصه باشد، خانواده مهمتر است.»
خامنهای که بخوبی از تناقض شدیدی که با آن مواجه است آگاه است تلاش کرد در زمینه حجاب زنان حرف تازه ای بزند. برای همین گفت:
« اینی که حالا خدشه کنند شبهه کنند که آیا حجاب هست؟ لازم هست نه جای خدشه و شبهه نداره. یک واجب شرعی است که باید رعایت بشه! منتهی اون کسانی که حجاب را بهطور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متهم کرد به بیدینی یا ضدانقلابی.
به کم حجابها ضد انقلاب نگویید!
نه من قبلاً هم گفتم یک وقتی توی سفری از سفرهای شهرستانی استانی که میرفتم در جمع علما گفتم…گفتم چرا شما متهم میکنید گاهی بعضیتان این خانمی که حالا مثلا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب که حالا باید گفت ضعیفالحجاب حجابش ضعیف است، چرا متهم میکنید؟ اینها کسانی هستند بنده وارد این شهر شدم جمعیت آمدند. استقبال شاید یکسوم جمعیت اقلا این جور خانمها هستند. اشک دارند میریزند. این نمیشه گفت ضد انقلاب این چطور ضدانقلابی هست که اینجور با شوق و با حرارت و با انگیزه میآید مثلا فرض کنید توی فلان مراسم دینی فلان مراسم انقلابی شرکت میکنه اینها بچههای خودمان هستند دخترهای خودمان هستند.
… من حسرت میخورم به اون جور اشک ریختن. میگویم ای کاش منهم میتوانستم اینجور مثل این دختر مثل این زن جوان میتوانستم اشک بریزم این را چطور میشه متهمش کرد؟»
خامنه ای بار دیگر به خودش دلداری داد که همه زنان حجاب از سر برنداشتند:«توی این قضایای اخیر خوب دیدید دیگه علیه حجاب و اینها خیلی کار شد کی ایستادگی کرد؟ ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوان ها؟ اینها امیدشان این بود که همینهایی که حالا نیمهکاره حجاب نیمهکاره دارند به کلی کشف حجاب کنند نکردند یعنی زدند توی دهن اون تبلیغ کننده و فراخوان فرستنده. »
موقعیت دشوار خامنه ای
در تبیین موقعیت دشوار خامنه ای باید گفت:
۱.چهارماه قیام سراسری مردم ایران به پیشتازی زنان علیه دیکتاتوری دینی برای خامنهای روشن ساخت که دیگر با دست فرمان گذشته امکان بقا ندارد. از همین رو تلاش کرد زن ستیزی را تحت عنوان عیوب حکومت بپذیرد.
۲.در عین حال توان عقب نشینی ندارد و نمی تواند زنان را بر بالای سیستم سیاست ساز و مدیریت ببیند.
۳.خامنهای با یک حرف کلی در مورد حجاب زنان تلاش کرد که در قیام مردم شکاف ایجاد کند و به خیال خودش بخشی از زنان بدحجاب را با خود همراه سازد، اما نمی فهمد که کار از کار گذشته است و خون صدها زن شهید در کف خیابان نوید پایان حتمی حکومت اوست.
۴.واقعیت این است که زنان میهن ما که ۴۴ سال است طعم انواع تحقیر و تبعیض و ستم جنسیتی را بخاطر زن بودن در این حکومت چشیدند و برخی بخاطر چند تارمویشان زندانی و برخی کشته شدند، هرگز از یاد نمی برند که تنها راه رهایی سر نگونی حاکمیت ولایت فقیه است.