دزدان قضائیه در زیر عبای خامنهای ،موضوعی که این روزها درشبکه های اجتماعی بصورت گسترده به آن پرداخته شده است ، اینکه سران رژیم آخوندی شروع به افشای فساد و کلان دزدیهای یکدیگر کردهاند و در این میان داستان افشای فساد در قضائیه رژیم به تیتر اصلی رسانههای حکومتی نیز تبدیل شده است.
درهمین رابطه آقای نظام میر محمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری درگفتگویی با تلویزیون ایران آزادی به این موضوع پرداخته وبه سئوالات پاسخ میدهد.
نظام میرمحمدی: اگر موافق باشید با یک ضرب المثل شروع کنم که با وضعیت ولایت فقیه خوب همخوانی دارد، ضرب المثل میگوید: وقتی زمین سفت میشود گاوها به همدیگر شاخ میزنند، چون هر گاوی فکر میکند گاو کناری است که برای او این مشکلات را فراهم کرده است، واقعیت این الان وضعیت رژیم ولایت فقیه و رژیم در گل مانده آخوندی است، که هر روز میگذرد با افشاءگری باندهای حکومتی علیه همدیگر مواجه میشویم، این افشاءگریها هم اگر شما به انواع و اقسام آن مراجعه کنید و یا به آنان دقت بکنید، بخاطر مردم بجان آمده نیست، این باندها به محض اینکه در تضاد منافع گیر میکنند در جایی که میبینند الان است که پته آن یکی روی آب بیفتد به همدیگر شاخی میزنند، پرونده همدیگر را رو میکنند.
مثلاً در دوران اخیر دیدید افشاءگری شیخ محمد یزدی که خودش زمانی رئیس قوه قضائیه رژیم بود علیه صادق آملی لاریجانی که رئیس اخیر قوه قضاییه بوده و بعد از عزل از این سمت الان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در قضاییه فساد مالی کلانی داشته، دست لاریجانی را رو کرده، علت چیست و چرا اینطوری میشود باید این را در تخاصمات درونی رژیم جستجو کرد. بخاطر اینکه وقتی اعتراضات اوج میگیرد، وقتی کاسه صبر مردم لبریز میشود در جایی که رژیم احساس بنبست میکند برای اینکه به قول قدیمیها ستون به ستون فرج باشد، بتواند از این تنگنا بطور موقتی هم شده خودش را نجات بدهد این وسط مهرهای را دراز میکند و علیه او افشاءگری میکند، این دور هم نوبت به صادق لاریجانی بدنام شده آن هم از زبان یک مهره درشت نظام و یا خرمهره قوه قضائیه که در مجلس خبرگان بوده است.
خلاصه همیشه جزء رده بالای حکومت بوده، بخصوص گماشته خامنهای در حوزه علمیه قم هست، که در آنجا از بقیه نسق بکشد، به این دلیل است باندهای حکومتی بجان هم میافتند، ولی اگر جوهر این را بخواهیم بگوییم همانطور که بقیه مهرههای رژیم هم میگویند بخاطر تنگنای است که مقاومت برای رژیم ایجاد کرده است، همین چند روز پیش بود پاسدار لمپن عربدهکش بنام سعید قاسمی گفت ما باید منتظر مرصاد دیگری باشیم، واژه مرصاد برای مهرههای حکومتی خیلی واضح است، یعنی آن چنان در تنگنای مرحله و فاز سرنگونی هستند که مجبور به این کارها میشوند تا وقتی و لختی وقت بگیرند و سرنگونی خودشان را عقب بیندازند.
نظام میرمحمدی: به نظر من چیز واضح و موضوع خیلی روشنی هست، وقتی در رژیم فساد بالا میگیرد و مردم این فساد را میشناسند و رو میکنند، در شعارهای خودشان این را برجسته میکنند، مثلاً در جریان خیزشها و اعتراضات مردمی که از دیماه ۹۶ در ایران شروع شد و گر گرفت و در سراسر شهرهای ایران گسترش پیدا کرد، مردم میگفتند، یعنی رأس نظام خامنهای جنایتکار را نشانه گرفتند، «سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، اگر یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»، پس ریشههای مشکل واضح و روشن است، این را باندهای در قدرت دیگر نمیتوانند بر روی آن خاک بپاشند، و در زیر قالیچه بکنند، نادیده بگیرند، و باصطلاح مبارزه با فساد راه میاندازند، مبارزه با فساد در اینجا نمیتواند پایه داشته باشد آن کلمه وحدتی که بکار بردید در رابطه با این باندها نمیتواند مصداق داشته باشد، اینها تنها جای که با هم وحدت دارند، علیه مقاومت است، علیه مجاهدین که هماوردشان است، نیروی بدیل و جانشین و آلترناتیوشان است.
بنابراین بجان هم میافتند، یک فاکت را اشاره بکنم، یکی از معاونان سابق در آنجا قوه قضاییه بنام طبری این که دستگیر شد، در زمان هاشمی شاهرودی که مرد و بعد از او صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه شد، این شخص در قوه قضائیه مدیرکل مالی بوده، بعد رئیس دفتر همین آخوند جنایتکار آملی لاریجانی شد، فساد مالی گسترده دارد، دادستان کل رژیم آخوند محمدعلی منتظری روز شنبه ۱۹ مرداد ۹۸ یعنی یک هفته پیش، گفت در باره پرونده فساد مالی یکی از معاونان قوه قضاییه این پرونده از دوره ریاست قوه قضائیه سابق آخوند آملی لاریجانی آغاز شده و دادستانی از موضوع با خبر بوده، پس این یک اعتراف صریح و آشکار بلحاظ حقوقی که اطلاع داشته، میدانستند و موضوع را دنبال کردند، که در خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس همین خبر منعکس شده که گفته کلیه دادوستدها را ما میدانستیم، یعنی نقل قول از دادستان رژیم میکند، و زمانی که یک سری از علائم و نشانههای مشخصتری بدست آوردیم بررسیها شروع شد، پس میدانستید که بررسیها را شروع کردید، چرا زودتر شروع نکردید؟ چرا اقدام عاجل نکردید؟ اینها را عطف به این میگویم وقتی میگویند مبارزه با فساد، مبارزه با فساد یک کلیت میخواهد، یک سیستم میخواهد، و آدمهای میخواهد خودشان سالم باشند.
شما یک مهره رژیم آخوندیی را پیدا کنید که در سلامت مالی، اخلاقی باشد، دست در این فسادها نداشته باشد، حتی غلامحسین اسماعیلی بعنوان سخنگوی قوه قضائیه در رابطه با همین کیس در ۲۵ تیر میگوید گزارشها در باره بازداشت اکبر طبری (یعنی همین فاسد مالی که سسیستم صادق لاریحانی بوده) از این موضوع مطلع بودیم و قضیه به بازپرسی و تشکیل پرونده هم کشیده شده، اگر به اینجا کشیده شده شما چرا کاری نکردید؟ چرا اقدامی نکردید؟ موقعی که داد صادق لاریجانی بعنوان رئیس همین آدم در آمده پروندهها رو شده و شیخ محمد یزدی هم اعتراض کرده چرا اینطوری شده، من میخواهم این را به شما بگویم که در رژیم آخوندی بخصوص بخصوص در قوه قضاییه همیشه یکی از ارگانهای فساد بوده، در رابطه با پروندههای حساب مالی قوه قضائیه۶۳ حسابی که اینها پولهای مردم است، بالا کشیدند و در حسابها گذاشتند، صادق لاریجانی با همین حساب خریدها و کارهای کرده، که مردم ایران از این فساد مالی با خبر هستند.
نظام میرمحمدی: سؤال خیلی خوبی است شما کلمه نمایش را بکار بردید، واقعاً مضحکه است واقعاً نمایش است، اگر ارادهای برای این باشد که بخواهند با فساد مبارزه بکنند، حتی شما به قانون آخوندها مراجعه بکنید بطور خاص قانون اساسی، با آن حجم از اختیاراتی که ولی فقیه دارد چرا سراغ ولی فقیه نمیروند، چرا سراغ خامنهای نمیروند، ام الفساد، و رأس فساد در رژیم آخوندی خود خامنهای و بیتخامنهای از جمله پسرش مجتبی هستند، حالا چرا به اینجا رسیده؟ در این ۴۰ سالی که از حاکمیت این باندهای فساد میگذرد همیشه یک شاخص و شاقول وجود داشته آنهم مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران بوده، که این جنایات و فساد را افشاء کرده، بالغ کرده، و اطلاعرسانی کرده و به اطلاع افکار عمومی رسانده، الان به نقطهای رسیده که در تنگنای فعالیتهای مقاومت و افشاءگریهای گسترده سراسری در ایران و جهان، دیگر ابهامی باقی نمانده است.
فرض بگیرید در بیرون از مقاومت ایران، کشورهای حتی دوست این رژیم هستند، دراتحادیه اروپا بطور خاص الان که با امریکا ولایت فقیه شاخ به شاخ شده تمام توئیتهای که وزیر خارجه امریکا میکند یا مشاور امنیت ملی امریکا اصلیترین موضوعی که بر روی آن انگشت میگذارند فساد مالی سران رژیم بطور اخص شخص خامنهای است، خامنهای پاسخ بدهد این ۲۰۰ میلیارد دلار پول مردم را که به جیب زده از کجا آورده است؟ چگونه بدست آورده است؟ مردمی که زیر خط فقر زندگی میکنند، کارگر بدبختی که عرق جبین میریزد، صبح تا شب کار میکند و چندین ماه حقوق نمیگیرد پولهایش کجا میرود؟ آیا غیر از این است در باندهای حکومتی و فساد مالی چپاول، غارت ؟.
همین دو روز پیش خبری را میخواندم به نقل از رسانههای حکومتی در مورد فساد مالی شمخانی باصطلاح دبیر عالی شورای عالی امنیت رژیم افشاءگری کرده بودند که گفتند زنش در خیابان فرشته تهران یک ساختمانی دارد هزار میلیارد تومان قیمت دارد اصلاً مغز انسان سوت میکشد، رقمها و آمار نجومی است، واقعاً به مخیره انسان خطور نمیکند، از آن صفرهای که باید جلوی اعداد گذاشته بشود، که آدم بتواند عدد و رقم را بخواند، بنابراین اگر بخواهیم نمونهها را بگوییم واقعاً زیاد است، من یک نمونه از این دزدیها را که در کیهان خامنهای روز ۲۲ مرداد آمده برایتان ذکر کنم، میگوید از ۱۸ میلیارد دلار ارز به قیمت ۴۲۰۰ تومان فقط ۱۴ میلیارد دلارش به کشور برگشته است، ۴ میلیارد دلار دیگر کجا رفته است؟ به کدام حساب رفته؟ و کی این را میخواهد پاسخ بدهد؟ کدام پاسخگو وجود دارد؟ در رژیمی که سرتا پای آن فساد است از سازمان بازرسی که زیر سلطه دژخیم ابراهیم رئیسی است، آیا انتظار است بیاید و حسابرسی بکند و با فساد مبارزه بکند، مطلقاً چنین چیزی وجود نخواهد داشت. حالا شما میگفتید چه اهدافی دارد؟ اهداف خیلی مشخص است، اینها میخواهند با این باندبازی با مالهکشی یادم آمد یک توئیتی دیدم به ظریف جنایتکار گفته بود مالهکش اعظم که همان آن روی سکه قاسم سلیمانی است این هشتک را دیدم اینها میخواهند مالهکشی بکنند، تا بلکه بتوانند مقام عظمای ولایت را که همین خامنهای جنایتکار است دستش را پاک بکنند.
نظام میرمحمدی: سوالشان نه تنها ارتباط مستقیم با بحث ما دارد اتفاقاً روی موضوع خوبی انگشت گذاشتند، اتفاقاً اشرافشان به موضوعات اجتماعی و سیاسی را در میهنمان نشان میدهد، چون اگر به تاریخچه مجاهدین خلق بخصوص در دوران خاکمیت ننگین آخوندی مراجعه بکنیم باور کنید روزی نبوده که این آخوندها کر هماهنگی را داشته باشند که مجاهدین وجود ندارند، مجاهدین نیستند، حتی در فاز سیاسی در دورانی که من خودم مستقیم به عنوان هوادار مجاهدین نقش داشتم و در دادگستری فعالیت میکردم و. نشریه برای وکلاء و قضات و کارکنان دادگستری میبردم و حتی کمک مالی میدادند برای همین اطلاع رسانی و افشاءگریها، از همان روز اینها منکر وجود مجاهدین بودند، در این ۴۰ سال بخصوص بخصوص از روزی که این تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با نیم میلیون تظاهرکننده در سال ۱۳۶۰ آنها مدعی بودند مجاهدین تمام شدند، ولی الان مجاهدین سرافراز گرد و گردنفراز در صحنه وجود دارند، این را ما نمیگوییم خودشان میگویند، پاسدار لمپن سعید قاسمی برای چی میگوید مرصاد دیگر؟ مرصاد واژهای است که رژیم در رابطه با عملیات کبیر فروغ جاویدان که لرزه سرنگونی بر تمامیت رژیم انداخت، از خمینی ملعون تا خامنهای و رفسنجانی بقیه مهرههای رژیم، اینها آن مجاهدین هستند منتهی چرا الان این را میکنند؟ پاسخش روشن است و شما امسال دیدید مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت رژیم در گوشه و کرنر قرار گرفته از ترس ناچاری و اجبار و به قول معروف به او تحمیل شده و الا تا آنجا که به رژیم و بطور مشخص به خامنهای باندش و بقیهشان روحانی شیاد و بقیه مهرههای حکومتی برمیگردد اینها هیچوقت نمیخواهند اسمی از مجاهدین ببرند، ولی مجاهدین هستند با اقتدار با پایگاه تودهای با کانونهای شورشیشان، با اعتراضات و حضورشان در بین مردم ایران با آن پایگاه بزرگی که در بین مردم ایران بخصوص در بین زحمتکشان آنهای که ستمدیده هستند، زنان و جوانان، دانشجویان، دانشآموزان، فرهنگیان و کارگران و در بین همه اقشار پایگاه بزرگی دارند، این قابل چشمپوشی نیست، پس بنابراین برای اینکه قدرتنمایی بکند و بگوید ما میدانیم مجاهدین هستند، مجبور است به این صورت وارونه بیانش کند.
نظام میرمحمدی: سؤال خوبی است بخصوص راجع به این جنایتکار رئیسی صحبت کنم انگیزه دارم چون قوه قضاییه در قوای مملکتی ببینیم چه جایگاهی دارد، در هر کشوری ۳ قوه وجود دارد، قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه، شناخته شده و در همه دنیا هم وجود دارد، در بین این ۳ قوه، قوه قضاییه جایگاه ویژهای دارد، ویژگیش این است که نظارت میکند بر اجرای درست قوانین، بر اجرای عدالت، تأمین و تضمین عدالت، ولی در رژیم آخوندی ولایت فقیه چنین چیزی را میتوانید پیدا بکنید؟ مطلقاً و هرگز، من خودم هم در رژیم شاه و هم رژیم ولایت فقیه در کار حقوقی و قضاء در کار وکالت دادگستری بودم این حرف را با اشراف و علم کامل میگویم فاسدترین ارگان در نظام ولایت فقیه قوه قضاییه است، از زمانی که بهشتی ملعون در رأس شورای عالی قضایی رژیم بود، تا بعد موسوی اردبیلی و بعد محمد یزدی و الی آخر هاشم شاهرودی و صادق لاریجانی و الان این دژخیم جلاد ابراهیم رئیسی.
ابراهیم رئیسی در سالهای بین ۶۰ تا ۶۳ در حالیکه ۱۹ و ۲۰ سال بیشتر نداشته دادستان دو شهر ایران بوده، شهر همدان و کرج، الان کرج مرکز استان البرز شده ولی آن موقع هم جزء شهرهای بزرگ ایران بود، جمعیت میلیونی داشته، جزء شهرهای تجاری و اقتصادی این کشور بوده، این دادستان آنجا بود بدون اینکه تحصیلاتی داشته باشد، وقتی کسی میخواهد مقام دادستانی را احراز بکند باید تحصیلات داشته باشد و مینیمم لیسانس حقوق داشته باشد از یک دانشکده حقوق معتبر فارغالتحصیل داشته باشد، این جنایتکار دژخیم فقط بخاطر جنایتش و جلاد بودنش به قضاییه رژیم آمده است، در تمام ۴۰ سال هم در قضاییه رژیم بوده، شکنجه، تعزیر، تجاوز، تعرض در کارنامه ننگینش وجود دارد، به همین دلیل خامنهای در مرحله و فاز پایانی و سرنگونی این را در رأس قوه قضاییه گذاشته، بگیر و ببند و بکش تا مبادا صدای کسی، صدای مردم گر بگیرد، بلند بشود و کانونهای شورشی بیشتر فعالیت بکنند، خلاصه بیشتر و بیشتر به سرنگونی و سقوط نزدیکش بکند. ابراهیم رئیسی جنایتکار دستش در خون ۳۰ هزار مجاهد در تابستان ۶۷ آلوده است و باید پاسخ بدهد، شما حتماً خبر دارید و میدانید حتی قبل از اینکه رئیس قوه قضاییه بشود بر بالای امپراطوری مالی آستان قدس رضوی بود، چگونه خامنهای اعتماد کرده او را در آن بالا گذاشته، بغیر از اینکه دستش در تمام فسادهای رژیم بوده، و دستش در جنایاتی است که خامنهای در آنها نقش اول را دارد، امالفساد و راسفساد است، به همین خاطر او را در رأس قوه قضائیه گذاشته تا بتواند با این اهرم با بگیر و ببند با کشتار بیشتر شاید بتواند این حکوت وارفتهش را قدری به کمک ارعاب و به کمک ایجاد خشونت، کشتار بیشتر جمع و جور بکند.
نظام میرمحمدی: اگر بخواهیم این موضوع را کالبدشکافی بکنیم بعد از محمود احمدینژاد به قول معروف مهرهای نبود که در رژیم تحویلش بگیرند یکی از کسانی را که خیلی به او گیر داد یا به قول معروف با او شاخ به شاخ شد همین صادق لاریجانی بود، چون صادق لاریجانی باصطلاح در پز رئیس قوه قضائیه به اطرافیان محمود احمدینژاد گیر داده بود که اینها فساد مالی دارند و رانتخواری دارند، رشوه گرفتند، زندانشان کرد، محمود احمدینژاد متقابلاً دست بر روی دزدیها و اختلاسهای صادق لاریجانی آملی گذاشت حسابهای مالیش را افشاء کرد، گفت بیا حساب پس بده این حسابهای که در قوه قضاییه هست اینها را چه کارش کردید، جهت اطلاع شما این را با علم به اینکه در قوه قضاییه زمان شاه کار کردم در قوه قضائیه حسابهای بانکی است اصطلاحاً به وثیقه و سپردههای که مربوط به متهمین، مربوط به محکومین، هست میگویم.
بعنوان مثال فردی تخلفی را انجام داده و یا رانندهای خدای نکرده تصادفی کرده، برای اینکه به زندان نرود به او میگویند وثیقه بگذار، مثلاً فرض بگیر خانهات را وثیقه بگذار، ماشینت را بگذار، یا محل کسب و کارت را بگذار، خیلی جاها قرار بازپرس گذاشته میشود وجه نقد، یعنی باید بروند پول نقد در صندوق دادگستری بگذارند و رسید آن پول را به بازرس پرونده بدهند تا او قرار آزادی موقت آن متهم را بدهد، در دوران حکومت ۱۰ ساله صادق لاریجانی بر رأس قوه قضائیه این فساد اوج خودش رسیده است. ۶۳ حساب بانکی داشته یعنی ۶۳ حسابی که به اصطلاح همین اکبر طبری را که مورد اعتمادش بوده بعنوان رئیس دفترش گذاشته تا بتوانند با هم به صورت متحد و متشکل این حسابسازیها را بکنند تا بتوانند آن مخارجی را که برای خودشان میخواهند سوءاستفاده بکنند.
محمد یزدی که خودش قبلاً در این قوه قضائیه بود، به این موضوع کاملاً اشراف دارد به همین جهت است وقتی یقه این را میگیرد اشاره میکند تو بیا حساب این را پس بده که این پولها را چکار کردی؟ این پولها که در حساب بود چکار کردی؟ و صادق لاریجانی برای اینکه فهمیده بد جایی گیر افتاده اشاره میکند که گویا قصد دارد ایران را ترک بکند و برود نجف نشین بشود، شیخ محمد یزدی با این عنوان میگوید فلانی میگوید (منظوری آملی لایجانی است) اگر اینکار را نکنی خلاصه کوتاه نیایی و دست از این افشاءگریها برنداری، من میروم نجف، محمد یزدی به او میگوید بروید، شما فکر میکنید شما از اینجا بروید ما ککمان میگزد، یا اتفاقی برای ما میافتد، شما آن موقع که در قم بودید چکار کردید، چون صادق لاریجانی در قم هم برای خودش حوزه علمیه درست کرده بود به قول امروزیها برای خودش حوزه لاکچری و شاهانه درست کرده بود، حالا چرا اینکار را میکند برای اینکه بگوید ما میدانیم تو چکار کردی، این فساد مالی ترا میدانیم به همین دلیل اکبر طبری را دستگیر کردند الان در زندان است وقتی او اعتراض کرد چرا دستگیرش کردید؟ محمد یزدی آمد و گفت نباید اعتراض بکنی که چرا او را دستگیر کردند، این نشان میدهد دست خودت هم در کار است، حتی آخوند محمد یزدی به روحانی هم گفت اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی کنار بروید، یعنی با این صراحت این جنگ گرگها باندهای حکومتی به جایی رسیده که نمیتوانند این چیزها را بپوشاندند و مخفی نگه بدارند. این هم ناشی از اعتلاء مقاومت فعالیتهای مقاومت، افشاءگریهای که شده و رژیم را به نقطهای رسانده که بالاترین مهرههای حکومتی آن هم بعنوان رئیس قوه قضائیه این حرفها را میزند و معنی حرفهایش را هم خیلی خوب میفهمد.
نظام میرمحمدی: روی نکته بسیار خوبی انگشت گذاشتید صادق لاریجانی یکی از فقهای شورای نگهبان است که میتوانند تمام قوانین را فیلتر کنند و بگذرانند و خلاصه آن قوانین را که به نفع رژیم هست را موافقت با قانون شرع مقدس اسلام از نظر خودشان را تأیید بکنند، پس یک مهره کلیدی در شورای نگهبان است، در مجلس خبرگان هم که هست، در قوه قضائیه که ۱۰ سال بود، مهره مورد اعتماد خامنهای بود، الان هم که رفسنجانی مرد و مدتها پست و منصبش خالی بود بعد به آخوند شاهرودی سپرد بعد که شاهرودی هم مرد مهره مورد اعتمادش همین صادق لاریجانی بود. در عکسهای که از خامنهای هست چه در سایت خودش و چه در سایتهای حکومتی همیشه در کنار خامنهای است.
بنابراین جزء مهرههای نزدیک خامنهای است، شما شک نکنید به قطع و یقین وقتی محمد یزدی این حرفها را میزند افشاءگریها را میکند نشان میدهد اشاره خامنهای هست یعنی با چشمک و چراغ او اینکار انجام شده است، برای اینکه وقتی رژیمی به پایان خودش نزدیک میشود یکی را باید قربانی بکند، چون اگر آنها را قربانی نکند کی قربانی میشود؟ خود رأس حاکمیت قربانی میشود، ولایت فقیه رأس حاکمیت است، عمود خیمه است، این عمود خیمه اگر فرو بریزد دیگر چیزی از حاکمیت باقی نمیماند، پس برای اینکه این عمامه خودش را بچسبد به هر حال در کوتاه مدت فرصت بیشتری بخرد این مهره خودش را مجبور شده افشاء بکند آنهم بوسیله آخوند دیگری که خودش در قوه قضائیه بود.
نظام میرمحمدی: اینکه به دوره پایانی شاه اشاره کردید حتماً همینطور است، شاه برای چی نخست وزیرش را قربانی کرد؟ برای اینکه به سلطنت خودش ادامه بدهد، چون او هم نمیخواست امیرعباس هویدا که ۱۳ سال یا ۱۴ سال نخستوزیرش بوده را قربانی بکند، ولی چون مردم فهمیده بودند خود شاه رأس فساد است دزدی و گرگی مال خودش است و مربوط به خاندان منفور سلطنت است، بلاخره مجبور بود یکی را قربانی بکند، بعد مهرههای خودش از جمله هویدا و رئیس ساواک را قربانی کرد.
الان هم ممکن است خامنهای همین الان نخواهد خیلی تیز صادق لاریجانی را سرش را ببرد و ذبحش بکند، ولی این نشاندهنده تزلزل خامنهای است، بیانگر شرائط جدید و وضعیت جدیدی در ایران است، ایرانی که ما میدانیم بشکه باروت است ما میدانیم اعتلاء مقاومت است، میدانیم کانونهای شورشی دارد، اعتراضات را دارد ولی گزینههای متفاوتی ندارد که بیاید بهترین را انتخاب بکند از بهتر بگذرد، یا از خوب بگذرد و خوبترین را انتخاب کند، اینها اجبارات خامنهای است، خامنهای واقعاً در کرنر است، و در اجبار و تحمیل است، پس ناچار میشود نزدیکترین مهره به خودش که در فسادهای خودش دخالت دارد، رئیس قوه قضائیه میتوانسته با استفاده از اختیارات خودش حتی اموال ولی فقیه را حسابرسی بکند، چرا نکرد؟ چون رفیق دزد و شریک غافله بود به خاطر همین است که هیچ حرفی نیست جزء که یادآوری دوران پایانی رژیم شاه هست، شما تردید نکنید خورشید آزادی در کشور ما ایران خواهد دمید، به پرچمداری و هدایت خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت به کمک کانونهای شورشی به کمک کانونهای مقاومت و به کمک زنان، جوانان، کارگران، شورشیان و همه مردم بپاخاستهای که از دی ماه ۹۶ شیپور سرنگونی رژیم را به صدا در آوردند و ما متحد و متفق و همبسته و با پشتیانی قوی، این رژیم را به گور خواهیم سپرد و به زبالهدان تاریخ خواهیم سپرد.