دهه هشتادیها بلای جان حکومت فرتوتان!
با اوج گرفتن قیام سراسری مردم ایران و در ادامه آن، اصطلاح دهه هشتادیها در میان قیامکنندگان ایرانی و همچنین در فضای مجازی و ایضا در میان حکومتگران ولایت فقیه رد و بدل میشود که میتوان گفت برای جامعه ایران پدیدهیی نو و کاملا جدید است؛ دهه هشتادیها، دهه هشتادیها کیستند و وجه تمایز آنان با نسلهای پیشین چیست؟
از نظر تعریف عام و نسل، شناخت همه نسبت به دهه هشتادیها یکسان است. اما کنشها، واکنشها، فعالیتها، هنجارها و در بیانی عامتر کانون تنظیم رابطهی آنها با خودشان و پیرامون خودشان و جامعه و موضوعات روزمره، بسیار متفاوتتر از نسلهای پیشین است.
وجه تمایز دهه هشتادیها با سایر نسلها از نظر جایگاه خانواده
شاید به عنوان اولین وجه تمایز نسل هشتادیها بتوان به اولین نهاد و جامعهیی که در آن رشد پیدا کردهاند اشاره کرد؛ یعنی خانواده.
خانوادهیی که نسل هشتادیها در آن در ایران رشد کردهاند خانوادهیی است که از خانوادههای پیشین کاملا متمایز است به بیان دیگر خانوادهیی که یک دهه هشتادی در آن متولد و رشد پیدا کرده است تفاوتهای اساسی با خانوادهها نسل پیشین و کودکان رشد یافته در آن دارد.
وجه تمایز دهه هشتادیها با سایر نسلها از نظر فناوریها
وجه ممیزهی دیگر نسل هشتادیها مانند تمامی همنسلانشان در همه جای جهان که به نسل زد معروف هستند، نسلی هستند که برآمده و رشد یافته در بطن و کانون ارتباطات و شبکههای اجتماعی و امپراتوری فضای مجازی است که به جرات میتوان گفت از کنترل تمامی کشورها، دولتها و ابرقدرتهای جهان، حتی قدرتمندترین آنها خارج است.
نسل هشتادیها در بین دریایی مواج از اطلاعات و فناوری رو به افزونی رشد و نمو کرده، در میان آن غوطهور شده و همراه با این سیل طوفانی رشد و تکامل پیدا کردهاند.
از این حیث نیز نسل هشتادیها در ایران تفاوت کیفی با نسلهای پیش از خود دارد.
اختلاف فاحش نسل دهه هشتادی با ساختارهای کهنه حکومتی
با تمامی خصوصیات و ویژگیهایی که از نسل هشتادیها عنوان شد، نیاز به بینشی عمیق و شگرف دربارهی این نسل نیست که بتوان فهمید وقتی چنین ویژگیهایی در وجود آنها نهادینه شده و با این باورها و هنجارها رشد پیدا کردهاند قطعا نمیتوانند سیستمهای کهنه و فرسوده و محافظهکارانهی نسلهای پیشین از هر جنسی که باشد، خواه خانواده، خواه مدرسه، خواه دانشگاه و… و به طریق اولی سیستم فرسوده و پوسیده سیاسی حاکم بر ایران را برتابند.
با نگاهی کلی و گذرا به وقایع قیام سراسری مردم ایران در بیش از یک ماه اخیر و بدون نیاز به هر گونه کنجکاوی و ریزبینی، نقش پررنگ نسل هشتادیها در اعتراضات اخیر واضح و بینیاز از توضیح است؛ نسلی که ساختارهای سنتی دگم را هرگز پذیرا نبوده و نیستند و با شجاعت و شورشگری آنها را به زیر علامت سوال و نیل به سوی نیستی و زوال میکشانند. [برای دهه هشتادیها شکست وجود ندارد!]
از این روست که نسلی که تازه وارد جوامعی بزرگتر از خانواده مانند مدارس و دانشگاهها شده است به سرعت سر به طغیان و شورش نهاده و همگان را انگشت به دهان در مقابل قابلیتهای بینظیر نسل خود قرار داده است و همگی در حیرت از تواناییها و جسارتها و شورشگری این نسل متعجب ماندهاند.
پیش از این نهادهایی مانند خانواده، جامعه و ساختار سیاسی در نقطه مقابل نسل نوجوان و جوان بودند اما با بروز نسل هشتادیها این واقعیت کاملا ملموس است که اکنون خانواده و جامعه، کاملا در جبهه نسل شورشی هشتادی قرار دارند و این تنها ساختار سیاسی پوسیده و کهنه است که تلاشی مذبوح را به جان میخرد تا این نسل را تحت هژمونی خود درآورد؛ امری بغایت غیرممکن.
دهه هشتادیها روز به روز از حمایت بیشتری برخوردار میشوند
به بیان دیگر نسل هشتادیها همان طور که همراه با پیشرفت جامعه شهروندی در ایران و از خاستگاه ابتدایی خود یعنی خانواده برخاسته و آن را با خود همراه کردهاند و در سالهای اخیر دومین نهاد یعنی جامعه را نیز پشتیبان و حامی خود ساختهاند، در گام سوم و نهایی در تعارضی آشکار با سیستم و ساختار سیاسی است که تفاوتهای ماهوی و بنیادین با این نسل دارد، اما مسیر تکاملی نسلهای رویشی و جدید، مانند هر پدیده دیگر حکم میکند که پدیده نو و جدید، همواره بر پدیده کهنه و پوسیده غلبه خواهند کرد هر چند در ابتدا با مخالفتی عظیم از جانب ساختار سیاسی فرسوده مواجه شوند.
به بیان دیگر نیز میتوان نسل هشتادیها را میتوان این گونه تعریف و تبیین نمود نوجوانان و جوانان این نسل در حالی که در ظاهر شهروند ایرانی به شمار میآیند همزمان شهروندان جهانی نیز هستند و این امر به دلیل آن است که همواره در بطن دنیای پرسرعت فناوری و اطلاعات قرار دارند و با آن و همراه با آن در بطن پیشرفتهای جهانی غور میخورند.
نسلی که میتوان گفت دفعتا از تمامی تعاریف مصطلح سیاسی کنونی و بازیگران کنونی دنیای سیاست در سپهر سیاسی ایران عبور کرده و این دنیای کهنه را به چالش کشیدهاند و بازیگران و نقشآفرینان صحنه پیشین سیاست را با سرعتی غیرقابل تصور در گرد و غبار راهی که پیش گرفتهاند رها ساختهاند.
دهه هشتادیها وارثان سنت مبارزه
برغم همه ویژگیهای برشمرده شده از دهههشتادیها باید به این واقعیت هم اذعان کرد که انقلاب و جنبش کنونی که درحال از بین بردن بنیادهای سیستم حاکم است نه مختص به دهههشتادهاست و نه از آنان شروع شده است. بلکه همه بحث این است که دهه هشتادیها و زنان نقش پررنگتری نسبت به دیگر اقشار در این انقلاب دارند. تضاد بین مردم و حاکمیت ولایت فقیه یک تضاد تاریخی است که چهل و چند سال سنت مبارزاتی پشت آن خوابیده است. از همین رو باید گفت که این نسل با تجربه آموزی از نسلهای پیشین و با اتکا به ویژگیهای منحصر به فرد خود به مبارزه تمام عیار با حکومت پا گذاشتهاند.