۳۰تیر روز مرز بندی نخست برای جریانات سیاسی ایران (قسمت پایانی)
بعد از استعفای دکتر مصدق، اعتصابات عمومی کارخانجات با تاسی به اعلامیههای حزب توده و سازمانهای وابسته توانست به شکل گیری قیام ۳۰ تیر کمک کند.
رهبری قیام ۳۰تیر دست چه کسی بود؟
در ساعات اولیه روز ۳۰ تیر حزب توده با مشاهده موج فزاینده اعتصابات و اعتراضات مردم، صلاح بر این دیدند از قافله عقب نمانند و به نیروهای خود برای مشارکت در اعتصاب عمومی رهنمودهایی دادند. اما عملا رهبری جنبش از دست آنها خارج شد و فقط برخی افراد فداکار حزب توده با توجه به تجربه مبارزاتی توانستند به صورت خود جوش رهبری برخی دستههای متفرق خیابانی را برعهده بگیرند. براین اساس این جنبش بود که حزب توده را به دنبال خود کشید و حزب توده عملا در جنبش ۳۰تیر به عنوان پیشرو در قیام عمل نکرد.
بیشتر بخوانید
دکتر مصدق مردی تنها در مقابل شاه و شیخ و استعمار
شعار یا مرگ یا مصدق
از اولین ساعات روز سیام تیر تهران شبیه یک شهر اشغال شده بود. اکثر خیابانها در محاصره تانکها و نیروهای نظامی بودند. نقطه شروع تظاهرات دانشگاه بود و دسته های مختلف مردم از هر حزب و دسته و جمعیت و از هر طبقه و صنفی با هماهنگی و اقتدار بر فوج جمعیت افزودند و موج جمعیت بود که با شعار «مرگ بر قوام» و «درود بر مصدق» حرکت میکردند و هیچ چیز جلو دارشان نبود.
در سراسر شهر مغازهها و اتوبوسهای شهری، کارگاهها و کارخانهها تعطیل بود و با آنکه دولت کوشیده بود ادارات خود را باز نگه دارد، به علت غیبت اکثر کارمندان همه فعالیتهای دولتی و خصوصی در شهر متوقف شده بود. در میدان توپخانه با هجوم مردم به سمت یک تانک، سربازان و مردم یکدیگر را در آغوش گرفتند.
در این بین ابزارهای تفرقه افکنانه حکومت با کمک دکتر بقایی جیره خوار سلطنت و شخص قوام دنبال شد و برای ایجاد تفرقه در صفوف مردم، اعتراضات و اعتصابات را به حزب توده نسبت میداد و به مردم هشدار میداد در دام دشمن نیافتند.
جالبتر اینکه رادیو تهران حوادث تلخ خونبار گذشته را به مردم یادآوری میکرد تا از پیوستن به صفوف تظاهرکنندگان جلوگیری کند. این استراتژی مشترک را شیخ نیز بارها در حکومت ننگین خود به کار بسته است تا از شکل گیری تظاهرات گسترده در کشور جلوگیری کند.
بازگشت دوباره دکتر مصدق به نخست وزیری به یمن قیام ۳۰تیر

با این وجود علیرغم تمام نیرنگها و کشتار مردم با دستور مستقیم شاه و دربار توسط سرلشکر علوی مقدم فرماندار نظامی تهران، قوام السلطنه ساعت ۷ بعد ازظهر روز سی ام تیر مجبور به استعفا گردید و از تهران فرار کرد و دکتر مصدق مجددا به مقام نخست وزیری رسید.
تجربه قیام۳۰تیر نشان داد که اگر نیروی عظیم خلق متشکل شود و بدرستی رهبری گردد، بدون کوچکترین تردید پیروزی از آن خلق خواهد بود.
با درخشش شعله فروزان قیام ۳۰تیر، مزدوران ارتجاع و جیره خواران استعمار عقب نشینی کردند و همان شب رای دیوان داوری لاهه مبنی بر عدم صلاحیت آن دادگاه در رسیدگی به قضیه نفت ایران نیز به تهران رسید و کام ملت ایران علیرغم تقدیم شهدای بسیار در مسیر آزادی شیرین شد و پیروزی قیام ۳۰تیر را کامل نمود.
سرنوشت توطئه گران دربار بعد از پیروزی دکتر مصدق
تحت تاثیر این قیام ملی ملکه مادر و اشرف پهلوی به عنوان توطئهگران اصلی در مسیر پیشرفت نهضت ملی از ایران تبعید شدند و دفاتر همه شاهپورها و شاهدختها بسته شد و حق مکاتبه درباری آنها موقوف شد.
از سوی دیگر قیام۳۰تیر به عنوان قیام مقدس ملی شناخته شد و شهدای آن روز را شهدای ملی نامیدند. مجلس احمد قوام را به علت مشارکت و رهبری کشتار مردم بیگناه در تظاهرات ۳۰تیر مفسد فیالارض شناخت و کلیه اموال و داراییهای او را مصادره نمود. در آنسو دکتر مصدق کلیه اختیارات مملکت را به انضمام اختیارات نظامی در دست گرفت و آیتالله کاشانی نیز میوه همراهی فرصتطلبانه با دکتر مصدق را چید و به ریاست مجلس شورای ملی رسید.
قیام سی تیر همچنین موقتا و بالاجبار باعث تغییر رویه فرصت طلبان مزدور در جبهه ملی و کارشکنان حزب توده شد که راهی جز همراهی ظاهری با دکتر مصدق برایشان با توجه به همراهی توده مردم باقی نمانده بود. اما با همراهی تمام مماشاتگران، تلاش گردید دربار و شخص شاه از این خیانت تبرئه شود و عملا در اثر این اهمال و ساده اندیشی شاه از مهلکه گریخت و به همراه بقیه زخم خوردگان خود را برای توطئهای به مراتب بزرگتر آماده کردند.
بیشتر بخوانید
دکتر مصدق و قیام۳۰تیر؛ شعله ای که هنوز میدرخشد!
قیام ۳۰تیر یک سرفصل در تاریخ ایران
تظاهرات پرشکوه روز سی ام تیر قیام واقعی و پر عظمت یک ملت زنده و پویا بود. در آن روز ملت قهرمان ما به پا خاست و جنگ بیامانی بین حق و باطل و آزادی و ارتجاع آغاز گردید. دژخیمان بیدریغ بر روی مردم بیسلاح گلوله باراندند و برای سرکوب آنها از تانک و زره پوش مدد گرفتند.
اگر چه ملت در روز ۳۰تیر کشتههای زیادی دادند، ولی یک قدم از پیشروی باز نایستادند و سرانجام قوامالسلطنه را از اریکه قدرت بزیر کشیده و مرد بزرگ آزادی و دمکراسی را دوباره به خانه باز آوردند.
دکتر مصدق فرزند خلف و شایسته ملت ایران، انسانی بود میهن پرست و ضد استعمار که مشتاقانه استقلال سیاسی و اقتصادی کشور عزیز ما ایران را آرزو میکرد. درک عمیق دکتر مصدق از آزادی و استقلال را میتوان در پیام صوتی به یادگار مانده از او به مناسبت اولین سالگرد قیام ۳۰تیر دریافت.
بزرگترین خدمت او به خاک و مملکت ایران، مبارزه سرسختانه و پیگیرانهاش در راه ملی کردن صنعت نفت و رد توطئههای غارتگرانه امپریالیسم آمریکا و انگلیس جهت تسلط بر منابع نفتی کشور ما بود و درست به همین دلیل نام دکتر محمد مصدق به عنوان یکی از ارجمندترین مدافعان منافع ملی مردم و خدمتگزار وفادار ملت ایران در صفحات تاریخ کشور ما جاویدان خواهد ماند.