رضا مراد صحرایی و تنگه احد نظام!
سرانجام بعد از کش و قوس فراوان روز دوشنبه اول خرداد رسانههای حکومتی نوشتند که معاون پارلمانی رئیسی گفت: رئیس جمهور در اجرای اصل ۱۳۳ قانون اساسی، در نامهای به قالیباف،رضا مراد صحرایی را به عنوان گزینه پیشنهادی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفی کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر ، سیدمحمد حسینی با اعلام خبر انتخاب صحرایی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، اظهار کرد: رئیس جمهور در اجرای اصل ۱۳۳ قانون اساسی، در نامه ای به محمد باقر قالیباف رئیس مجلس ، رضامراد صحرایی را برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به مجلس معرفی کرد.
پس از استعفای یوسف نوری، ابراهیم رئیسی، رضا مراد صحرایی، رئیس دانشگاه فرهنگیان حکومت ایران را با حفظ سمت به عنوان سرپرست آموزش و پرورش منصوب کرد، چماقداری در سمت رئیس دانشگاه فرهنگیان و حالا به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش.
چماق و چماقداری در حکومت ولایت فقیه، پیشینهیی به طول عمر این حکومت دارد. مردم ایران صحنههای تلخ چماقداری عناصر فاشیست حکومت ایران در سالهای ابتدایی استقرار حکومت ولایت فقیه در ایران را از یاد نبردهاند.
اما این روش و منش! فاشیستی، به سالهای اول حکومت ایران محدود نماند و در دههها و سالهای بعد نیز شاهد چماقداری از انواع مختلف آن؛ نوع لولهکردن دانشجویان و چماقداری قالیبافی، نوع هتاکانهی آن و چماقداری «فرهنگی» از نوع مهرداد بذرپاشی و انواع دیگر بودهایم.
از صحنه سیاسی و اقتصادی گرفته تا پهنه اجتماعی و فرهنگی، این پدیده شانتاژ و تهدید یا همان چماقداری بوده که همواره ورد زبان مهرههای حکومت ولایت فقیه بوده است و جا و مکان نیز نمیشناسد؛ دانشگاه، کوچه و خیابان و…
نوع جدید چماقداری از نوع «دانشگاهی» آن این روزها از زبان رضا مراد صحرایی، رئیس دانشگاه فرهنگیان حکومت ولایت فقیه است که اخیرا با حفظ سمت و پس از استعفاندن! یوسف نوری، به سمت سرپرست آموزش و پرورش حکومت منصوب شد، رسانهیی شده است. [شکاف پشت هر استعفا؛ خزان زودرس دولت جوان حزباللهی]
ابراهیم رئیسی، در روز ۱۴ فروردین ۱۴۰۲، رضا مراد صحرایی را در حالی به عنوان سرپرست آموزش و پرورش منصوب کرد که حواشی بسیاری پیرامون سابقه وی به گوش میرسد.
در بدایه تصدیگری رضا مراد صحرایی بر وزارت آموزش و پرورش، اما اظهارات وی در مورد دانشگاه فرهنگیان و در قالب رئیس این دانشگاه بسیار حاشیهساز شده است.
رضا مراد صحرایی در یک فایل صوتی که منتشر شده است دانشجویان و اساتید دانشگاه فرهنگیان را که نقشی در قیام و اعتراضات اخیر داشتهاند را تهدید به شناسایی و اخراج از این دانشگاه کرده است.
رضا مراد صحرایی؛ «تنگهی احد» نظام یا تنگنای نظام؟
صحرایی در اظهاراتی شاذ دانشگاه فرهنگیان حکومت ولایت فقیه را «تنگهی احد نظام»، «متعلق به نظام» و محلی که بنا بر ادعای وی «مهمتر از دانشگاه تربیت پاسداری» است، خوانده و افزوده است «استادان و دانشجویانی که در این دانشگاه در چارچوب نظام حرکت نکنند در دانشگاه فرهنگیان جایی ندارند»!
صحرایی نظام ولایت فقیه را به عنوان مرز سرخ همه دانشگاههای کشور عنوان کرده و افزوده است که من کاری به آنها ندارم… اما در دانشگاه فرهنگیان بلاشک کسی که از مرز سرخ عبور کند جایش در دانشگاه نیست… چون نظام میخواهد در دانشگاه فرهنگیان خودش نیرو! تربیت کند و وقتی کسی نظام را قبول ندارد جایش در این دانشگاه نیست.
وی در ادامه سیاستهای مرتجعانهی خود ضمن مخاطب قرار دادن دانشجویان دانشگاه فرهنگیان افزوده است که اگر نوع نگاه و عقیده شما مثل دانشجویان دانشگاه تهران و علامه باشد در این دانشگاه جایگاهی ندارید و وقتی کسی نظام را قبول ندارد جایش اینجا نیست!
وی همچنین مانند دیگر سران حکومت ولایت فقیه، کینه و عداوت خود با مردم ایران و معترضان قیام و اعتراضات اخیر را با صراحت بروز داد و افزود در «اغتشاشات» اخیر عدهیی از دانشجویان و فرهنگیان دخالت داشتند… از دید ما این دانشجویان اخراج هستند…
رضا مراد صحرایی که در سمت سرپرست وزارت آموزش و پرورش، ارگانی که با مقوله فرهنگ و آموزش سر و کار دارد، به مانند لباس شخصیها و عناصر فالانژ حکومت ایران سخنوری میکند، از بازنشر اظهارات خود واهمهیی ندارد و در حالی که به نظر میرسد اطلاع دارد که سخنانش ضبط میشوند، تاکید میکند که «صدای مرا به گوش همه برسانید… کسی خارج از ضوابط نظام بخواهد در این دانشگاه کاری کند اشتباهی به دانشگاه فرهنگیان آمده است…
کردانیسم و جعل سند و سابقهی علمی توسط رضا مراد صحرایی!
البته رضا مراد صحرایی افزون بر چماقداری «دانشگاهی» سابقه خوشی! در امر کردانیسم و جعل سند برای «اعتبار علمی» خود نیز دارد. بنا بر اخبار درز کرده، رسانهها، مقالهیی تحت عنوان «پارادوکس صرفی» از صحرایی را مطلبی کاملا دزدیده شده از یک مقاله خارجی ذکر کردهاند!
علاوه بر این صحرایی که متولد سال ۱۳۵۵ از نورآباد لرستان بوده، پیش از این، «مدیر کل آموزش عالی بنیاد شهید» حکومت و پیش از آن نیز به عنوان «نیروی حراست» دانشگاه علامه فعالیت میکرده و بدون دارا بودن مدرک علمی قابل توجهی، به عضویت هیئت علمی این دانشگاه نیز درآمده است!
تفکیک جنسیتی در این دانشگاه، اخراج بسیاری از دانشگاهیان دانشگاه علامه و «ستارهدار» کردن بسیاری از دانشجویان این دانشگاه، از جمله اقدامات سیاه صحرایی در آموزش عالی کشور بوده است.
صحرایی همچنین پیش از تصدی ریاست دانشگاه فرهنگیان، ریاست مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه علامه را نیز داشته و از او به عنوان معاون آموزش و مرکز پژوهش بنیاد سعدی (یک ارگان فرهنگی پوششی برای صدور نیات ایدئولوژیک و تروریسم حکومت ولایت فقیه به کشورهای دیگر) یاد شده است.
وی همچنین «عضو ستاد مرکزی شاهد و ایثارگر» وزارتخانههای علوم، بهداشت و حوزه علمیه قم و «سرپرست معاونت فرهنگی بنیاد شهید و ایثارگران» و به مدت ۲۷ سال عضو «شوراهای مرکزی بسیج دانشجویی» بوده است.
وی همچنین در دانشگاه علامه ید طولایی در امر سرکوب و سانسور در قالب «کمیتههای انضباطی» این دانشگاه، «کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه»، «دبیر شورای تجدیدنظر کمیتهی انضباطی» و «ریاست شورای بدوی» و «نمایندگی وزیر علوم در این کمیته» داشته است.
نگاه امنیتی رضا مراد صحرایی به آموزش و پرورش دلیل اصلی انتصاب وی
با توجه به پیشینه و سابقه صحرایی در آموزش و پرورش و «بنیاد شهید»، بیشک وی یک چهرهی امنیتی و اطلاعاتی در حکومت ولایت فقیه است که تا کنون در سمت ریاست دانشگاه فرهنگیان، به سرکوب فرهنگیان اشتغال داشته و با همین نقطهی آغاز از سوی رئیسی به عنوان سرپرست آموزش و پرورش، در راس هرم ارگان اصلی آموزشی و فرهنگی کشور گماشته شده است.
بیشک این انتصاب با توجه به حضور گسترده دانش آموزان در قیام و اعتراضات اخیر که بسیار چشمگیر بود، افزون بر فرهنگیانی که در این اعتراضات شرکت داشتند، رئیسی و حکومت ولایت فقیه را مجبور کرده است که به مانند انتصاب خود رئیسی که برای مواجهه با قیام و اعتراضات احتمالی آتی، یکشبه از صندوق نمایشی ریاست جمهوری بیرون کشیده شد، دست به چینشی امنیتی و اطلاعاتی در راس آموزش و پرورش حکومت ایران، با هدف امنیتیکردن فضای آموزش و پرورش و سرکوب و اخراج فرهگیان و دانش آموزان در روزهای بحرانی آتی برای حکومت ولایت فقیه بزنند.