از: دکترخلیل خانی
شهر تهران با جمعیتی بیش از۹ میلیون نفر از نظر آلودگی هوا یکی از بحرانی ترین کلانشهرهای دنیا است. براساس اطلاعات موجود، درحال حاضر یکی از مهمترین آلایندههای هوای شهر تهران که باعث کیفیت ناسالم هوا میشود، ذرات معلق و مخصوصاً ذرات کوچکتر از ۲.۵ میکرون میباشند.
اندازه گیری های انجام شده نشان داده است که در سال ۱۳۹۷ حدود ۳۳۸ روز متوسط غلظت ۲۴ ساعته ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ میکرون در شهرتهران ازحد استاندارد ملی (مصوب ۱۳۸۸) و رهنمود سازمان جهانی بهداشت (WHO: World Health Organization) بالاتر بوده است.
غلظت ریزگردها در استانهای مختلف ایران
میزان ریزگردها در استان خوزستان به ۵۶ برابر حد مجاز رسیده است. مدارس استان تعطیل میشوند و نگرانی از تکرار قطع برق مانند سالیان گذشته افزایش یافته است. میزان غلظت آلاینده های هوا در اهواز ۱۰ هزار میكروگرم بر متر مكعب اعلام شده است.
مدیریت بحران استانداری خوزستان اعلام کرده که مدارس در ۱۶ شهر این استان در تمامی مقاطع تحصیلی تعطیل هستند. استان خوزستان بار دیگر شاهد تراژدی تلخ ریزگردهای برخاسته از زمینهای خشک و بی آب شده است. آلودگی شدید هوای خوزستان از سالها پیش به یکی از معضلات اصلی این استان تبدیل شده و هرسال بحرانیتر میشود.
ریزگردها استانهای کرمانشاهان، ایلام و کردستان را هم تعطیل کرده است. این وضعیت کم وبیش درهمه استانهای جنوبی، شرقی و مرکزی هم تکرارشدهاند که، شاخص بسیار واضح ازتخریب محیط زیست و بیعملی حکومتیان در رفع این بحران است. موج ریزگردها جریان عادی زندگی را در بسیاری از شهرهای خوزستان و بسیاری ازاستانهای ایران مختل کرده است.
نقش غارتگر سپاه، بنیادهای چپاول تحت فرمان خامنه ای، لشکرامام جمعه ها و آستان قدس دراقتصادایران عامل اصلی تشدید مشکلات زیست محیطی و بحران کنونی آب و ریزگردها شده است. سپاه طی سه دهه گذشته، صدها سدساخته و جهت طبیعی جریان آب را تغییر داده است.
بستر رودخانه های از آب خالی شده، مهمترین منبع ریزگردها شدهاند. هزینه این خاصه خرجیها به قیمت فقروفاقه ایرانیان معمولی شده و از سفره آنان به انباشت درحسابهای بانکی سرکوبگران مردم ایران سرازیرکرده است.
سپاه پاسداران عامل اصلی تولید ریزگردها
دلیل عمده بحران ریزگردها، قدرتی است که به سپاه تروریستی پاسداران داده شده است تا کنترل پروژه های مهم مهندسی درسراسر ایران را بدست بگیرد.
بدین ترتیب، منفعت حاصل این غارت عظیم منابع مالی ایران، از طریق شرکتهای متعدد مستقیماً به بیت خامنه ای، بنیادهای غارت و چپاول تحت کنترل او، حلقه بسیار در هم تنیده دور و برش و سرکردگان سپاه میرسد.
نتیجه بلافصل قدرت سپاه؛ اقدام بی پروا به تخریب رودخانه های بزرگ و تغییر جریان تاریخی آب ایران و طوفانهای گردوغبار بوده است. این کار به منظور اولویت دادن مصرف آب به صنایع آببر مورد نظر حاکمیت آخوندی، بنیادهای حکومتی، مالکان قدرتمند، جماعات و نورچشمیهای موردعلاقه نظام بوده است.
درمجموع، بعد از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، بیش از ۶۰۰ پروژه سد در کشورمان توسط قرارگاه خاتم الانبیای سپاه ساخته شده است درحالیکه قبل از آن زمان فقط ۱۳ سد در ایران ساخته شده بود که علمی بودن ساخت همان تعداد سد هم درمواردی مورد سؤال و نقد مهندسین، کارشناسان و متخصصان مسائل زیست محیطی قرار میگرفت.
دیگر آلایندههای هوای ایران
علاوه بر ریزگردها که، زندگی مردم را در بیش از پانزده استان فلج کرده است، آلایندههای اصلی هوای تهران و دیگرکلانشهرهای ایران عبارتند از: مونواکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن (ازت)، اکسیدهای گوگرد، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق ناشی از منابع متحرک (حاصل ازسوخت خودروها).
البّته کارخانه ها، تولیدیهای شیمیایی و صنعتی نیزنقشی غیرقابل انکار و عمده در ایجاد آلودگی هوای تهران دارند. این صنایع وکارنجات درتیول کمپانیهای مختلف سپاه جهل و جنایت پاسداران، بنیادهای غارت و چپاول تحت نظارت رهبر و دیگر سوگلیهای حاکمیت آخوندی هستند. میزان آلودگی ایجاد شده از سوی این کارخانجات و تولیدیهای دیگر بدلیل عدم وجود آمارهای ناشی از اندازه گیریهای دقیق و استاندارد، واقعا مشخص نیست.
ذرات معلق که به نوعی همان ریزگردها باشند، خطرناکترین آلایندهها هستند. سازمان بهداشت جهانی (WHO)، این ذرات را خطرناکتر از هر آلایندهای برای سلامت انسان میداند.
عامل اصلی مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای تهران، مربوط به “ذرات معلق” است. به علت ابعاد میکرونی این ذرات، سیستم بینی و گلوی انسان، قادر به جلوگیری از ورود آنها به درون بدن نیست.
کودکان، بیش از بزرگسالان در مقابل نفوذ این ذرات به درون شش هایشان آسیب پذیر هستند. بطور کلی منابع عمده تولید ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ میکرون در شهرهای مختلف ایران شامل احتراق مواد سوختی، وسایل نقلیه، پخت و پز و گردوغبار میباشد.
بنابر تحقیقات نشرشده، بیش از ۷۰ درصد “ذرات معلق” در هوای تهران را منابع متحرک (خودروها) تولید میکنند. از این۷۰ درصد کمتر از ۳ درصد توسط خودروهای سواری تولید و بیش از ۹۷ درصد توسط، کامیونها، اتوبوسها، مینی بوسها و موتورسیکلت ها تولید میشود.
چالشهای اجتماعی و منطقهای ناشی از آلودگی
چالشهای زیست محیطی رو به رشد ایران که، اخیراً به نقطه بحران رسیده است. به ویژه کمبود آب و آلودگی هوا، نه تنها باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و سیاسی و امنیتی در داخل کشور شده، بلکه روابط ایران با همسایگان خود را نیز دچار چالش شدید کرده است.
ایران و ترکیه باساختن سدهای بی شمار برای کنترل آب در منطقه تلاش میکنند.
تنش بر سرتقسیم آب بین کابل و تهران هم زیادتر شده است. این در حالی است که رهبران ایران همسایگان ایران را برای تشدید و تغییر اکثر مشکلات زیست محیطی کشور مقصر میدانند. مسؤلین حکومتی ایران عمدتاً فساد گسترده، سوء مدیریت و سیاست های غلط خود را که در وخیم ترشدن بحران های مختلف زیست محیطی درسراسر کشور و بویژه در استانهای محروم غربی، جنوب غربی و جنوبی کشور بوجود آوردهاند را نادیده میگیرند.
همانگونه که اشاره شد، دست بازدادن به سپاه پاسداران بحران زیست محیطی طولانی مدت و خطرناکی را درکشور ایجاد کرده است. اگر چه که تغییرات اقلیمی تااندازه ای دراین زمینه مؤثر بوده است، امّا، در درجه اول بیکفایتی مسؤلین و خطاهای آگاهانه ناشی از سیاست گزاریهای غلط، سوء مدیریت، در واقع مدیریت سلیقهای و فساد در بالاترین سطح رژیم بوده است که این موضوع تشدید شده و به چنین مرحلهای از بحران زیست محیطی رسیده است. سیاستهای اعلام شده و علنی رژیم ایران و شیوه های معمول و عملی زیست محیطی از زمان آغاز انقلاب در سال۱۳۵۷، معادل جنگ علیه محیط زیست و غارت مطلق بوده است.
ریزگردها و تعارض منافع مردم و حکومت
رهبری حاکمیت آخوندی، درسیاست گزاریهای کلان کشور، در پی آن بوده است که به طور مداوم سیاست های کشاورزی و صنعتی ایران را به نفع افراد خاص که حامی و وابسته به سیستم بودهاند در نظر بگیرد.
بر این اساس، رژیم درتعارض با اکثریت مردم، آب و سایر منابع طبیعی را به دور از خواست قلبی ایرانیان عادی و جوامع فقیر، که به طور نامتناسب از عواقب زیست محیطی مانند کمبود آب، از دست دادن زمین های زراعی قابل کشت، طوفانهای شنهای روان و گرد و غبار رنج میبرند، به نفع خواص مورد نظر، سردار پاسداران و آقازادهها منحرف کرده است.
سازمانی بنام حفظ محیط زیست هم توانایی سیاستگزاری و تنظیم سیاست های زیست محیطی به نفع مردم را ندارد و دنباله رو تکلیفی است که سپاه پاسداران و دیگر نیروهای امنیتی برایش تعیین میکنند. اولویت های امنیتی به وضوح در برابر نگرانیهای زیست محیطی ارجحیت پیداکرده است. این سیاستگزاری، بطورکلی منجر به نوعی سیاست دستوری، تغییر بنیادین نظم مکانی، سازش و عدم پیروی از استانداردهای اساسی حفظ محیط زیست شده است.
در نتیجه محیط زیست را قربانی منافع حفظ نظام آخوندی کرده است. بنابراین درکل، یک عدم تطابق کاملی بین اولویت های سیستم حاکم و رفاه اجتماعی وجود دارد. این دست سنگین از طریق سپاه پاسداران روی همه چیزگذاشته شده است، تا اطمینان حاصل شود که منافع مالی تعداد انگشت شماری از بازیکنان نزدیک به رهبری، سپاه، نیروهای امنیتی و نهادهای روحانیت مفتخور، برنگرانی های زیست محیطی مقّدم باشد.
سدسازیهای بی رویه و چالشهای زیست محیطی
درهمین راستا، همانطوریکه دربالا اشاره شد، ثمره سدهای بی شمار، غیرعلمی، غیرضروری و برخلاف منافع ملّی در سرتاسر ایران، تمرینات نظامی سپاه پاسداران برخلاف خواست معترضین به تخریب محیط زیست و در مناطق حفاظت شده، نهایتاً منجر به تخریب رویشگاههای متنوع زیستی ایران شده است. سیستم ناعادلانه و فاسد حاکمیت آخوندی بطور مؤثری تخریب ساختاری محیط طبیعی ایران را توسط حوزه های قدرتمندی همچون قرارگاه خاتم الانبیاء و مهاب قدس قانونی کرده است.
چنین موارد نقض آشکار را، ما در مقالات دیگرتشریح کرده ایم و براین نکته اساسی تأکید داشتهایم؛ تازمانیکه این رژیم ضدمردمی و خائن به اعتماد مردم ایران بر مصدر کار است، انتظار بهبود وضعیت زیست محیطی و رفاه عامه، آرزویی بیهوده است. چاره کار در نفی تمامیت این حکومت با همه جبهه های اصلاح طلب و اصولگرای آن و سرنگونی آنست.
❊ دکتر خلیل خانی کارشناس محیط زیست و فعال حقوق بشر است. او دارای مدرک دکترا در رشته اکولوژی، گیاه شناسی و مطالعات محیطی از آلمان است و در دانشگاه تهران و دانشگاه دولتی هسن آلمان تدریس کرده است. او همچنین دارای دکترای روانشناسی پزشکی از ایالات متحده است.