نگاهی به سرگذشت شهید قیام زانیار الله مرادی
شهید قیام زانیار الله مرادی در یکی از پستهایش نوشته بود که «هفت بار سقوط کن، هشت بار بایست!» و خودش سمبل چنین ایستادگی شد. علیرغم اینکه دست چپش رو در اثر سانحه از دست داده بود ولی پرشورتر از همیشه به قیام پیوست و با مزدوران خامنهای در سنندج جانانه جنگید و بخاک افتاد. زانیار الله مرادی بقول پدر قهرمانش با یک دست رفته بود خیابان که آزادی بیاره و برای آزادی جان داد.
درس آزادگی که زانیار با زندگی و شهادتش به ما داد
غروب روز ۲۴ آبان عدهای از جوانان مبارز سنندج، خیابان عباس آباد را با آتش زدن لاستیک بستند. آنها آغازگران اعتراضات آنشب بودند. زانیار الله مرادی هم در بین این گروه کوچک از جوانان مبارز بود. زانیار الله مرادی یکسال پیش در اثر یک سانحه برقگرفتگی دست چپش را از دست داده بود اما این موضوع خللی در روحیه او برای پیوستن به قیام ایجاد نکرد. پدرش در اینباره گفته است که « زانیار تنها یک دست داشت و با همان یک دستش برای به دست آوردن آزادی به خیابان رفت. از آن زمان تاکنون به کلمهی “آزادی” فکر میکنم، کلمهای که هرگز در زندگیم طعمش را نچشیدهام.»
…
حدود ۲۰ دقیقه بعد از بسته شدن خیابان و شروع اعتراضات، بیش از ۱۵ یگان موتوری از نیروی سرکوبگر یگان ویژه برای سرکوب تظاهرات حرکت کردند. ساعت هفت جوانان معترض و نیروهای سرکوبگر در نزدیکی نمایندگی فرش «نخشین» درگیر شدند.
سرکوبگران از لحظه ورود به کمربندی عباس آباد، وحشیانه به سمت مردم شلیک میکردند.
جوانان با نیروهای سرکوبگر درگیر شدند اما مزدوران آنها را محاصره و هرلحظه این حلقه را تنگترکردند.
زانیار در حین فرار از محاصره مزدوران، از دوستانش جدا افتاد.
در همین رابطه
نگاهی به سرگذشت شهید قیام مهسا موگویی
در تقاطع دو کوچه، زانیار قهرمان خود را در محاصره مزدوران موتور سوار دید. آنها بیرحمانه از فاصله دو متری به سمت راست بدنش شلیک کردند. زانیار دلیر علیرغم اصابت دهها گلوله ساچمهای، به دویدن ادامه داد اما شدت جراحات و خونریزی به او امان نداد و او بر زمین افتاد.
مردم او را به درمانگاه بردند و از آنجا به بیمارستان توحید منتقل شد. اما در بیمارستان در اثر خونریزی شدید داخلی در ناحیه ریه و صدمات ناشی از اصابت گلولههای ساچمهای به یاران شهیدش پیوست. پیکر زانیار را شبانه در قطعه ۱۲بهشت محمدی سنندج بخاک سپردند. و اینگونه بود که زانیار قهرمان که گفته بود هفت بار سقوط کن، هشت بار بایست، خود سمبل ایستادگی شد.
مردم در چهلم شهادت زانیار بر مزار او گرد آمده و با او برای ادامه راهش تا رسیدن به آزادی که او برایش جان داده بود پیمان بستند.