زنان ایران طلایه داران قیام برای آزادی

آزادی و زنان پیشتاز- نابودی فرهنگ یک جامعه و نقش عنصر پیشتاز

آیا پیشتازی زنان ایران خلق الساعه است؟

اینك آتشفشان قیام سراسری در ایران موضوع روز همه محافل سیاسی داخلی و بین‌المللی است؛ تلاش و شجاعت زنان و مردان و بویژه نوجوانان تحت ستمی كه جان‌بركف در شهرهای مختلف بخاطر دست یافتن به آزادی پا به میدان گذاشته‌اند، توجه جهانیان را به خود معطوف داشته است. اما این بار پس از قیام سالهای ٩٦ و ٩٨ مردم می‌كوشند علیرغم همه سركوب‌ها، شكنجه‌ها و اذیت و آزارهای حكومتی با یك هدف مشخص كه همانا سرنگونی رژیم آخوندی است با اتحاد و همدلی به پیش بروند و عزم جزم كرده‌اند تا رسیدن به هدف اصلی دست برندارند.

 حال میتوان پرسید این درجه از استقامت و شجاعت حاصل چیست ومردم ستمدیده چگونه توانسته‌اند این روند تكاملی را تا به امروز طی كنند؟

كیفیت قیامهای كنونی به گونه‌ایست كه هر روزه شاهد حمایت‌های افراد متشخص سیاسی و اجتماعی و هنری در سطح بین‌المللی از مردم ایران می‌باشیم. مشاهده رفتارهای وحشیانه سپاه و بسیج سركوبگر با مردم معترض و موضع‌گیری سران حكومت نسبت به این قیامها آنقدر برای همگان از جمله سازمان‌های حقوق بشری و عفو بین‌الملل مضحك و غیر قابل تصور است كه دیگر جایی برای سكوت و مماشات با آخوندها برجای نگذاشته است.

ویژگی برجسته قیام سراسری مردم ایران

یكی از ویژگی‌های قیام سراسری جاری، برجستگی نقش چشمگیر زنان است كه بدلیل  ٤٣ سال ستم مضاعف با شجاعتی بی‌سابقه در صحنه نبرد، پیشتاز این قیامها هستند. براستی این حجم از تحول فكری و عملی از كجا نشأت گرفته است؟

اختناق و سركوب، فشارهای اقتصادی، اجتماعی، عدم برخورداری از كمترین حقوق فردی از جمله حق آزادی بیان، پوشش و غیره همه و همه عامل فوران آتشفشان خشم زنان و مردانی است كه سالهاست با این مشكلات مواجه بوده‌اند وحق اعتراض هم نداشتند. آخوندهای مرتجع تحت عنوان دین خودساخته خود با شقاوت و دشمنی خاص به قتل عام مردم ایران دست می‌زنند و خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند.

آری آزادی عاملی‌ست برای شكل‌گیری قیامهای كنونی، اما هر یك از ما آزادی را به نوعی تعریف می‌كنیم. این روزها البته بسیاری تنها حجاب اجباری را علت اعتراضات و قیامهای مردمی می‌دانند و بدین طریق سعی می‌كنند مسیر قیامهای مردمی را كه مقدم‌ترین هدف آن سرنگونی تمامیت استبداد دینی حاكم بر میهن ما است را به بیراهه بكشانند.

حق انتخاب آزاد پوشش البته جزء بدیهی‌ترین حقوق اولیه یك انسان است و هیچكس جز آخوندهای مرتجع و زن ستیز با آن مشكلی ندارد. به گونه‌ای كه حتی صرف بیان مبارزه برای تحقق آن در قرن ٢١ میلادی مایه تعجب جهان متمدن می‌گردد!

بیشتر بخوانید

شکست پروژه حجاب اجباری و پیروزی زنان ایران

آزادی زنان محدود به انتخاب نوع پوشش نیست

تقلیل سقف بالا بلند مفهوم آزادی و آزادی زنان صرفا به مقوله داشتن و یا نداشتن حجاب نه تنها صورت مسئله قیام یعنی سرنگونی رژیم ضد زن كه مسبب همه جنایات برعلیه زنان میهن است را مخدوش می‌كند، بلكه از پتانسیل مبارزه زنان برای برداشتن گامهای بلند آنها در ورود به عرصه‌های رهبری سیاسی و اجتماعی می‌كاهد. چرا كه گویی رسالت مبارزاتی زنان تنها در همین دامنه آزادی پوشش محدود و خلاصه می‌شود.

نوع دیگر نگاه ارتجاعی به محدود كردن دامنه حضور زنان تفاسیر و فتاوی آخوندهای ضد زن است كه با وعده بهشت نسیه به زنان، سقف حضور آنها را در محدوده تنگ خانه‌داری خلاصه می كنند و فراتر از آن حتی حضورشان در تشییع جنازه والدین‌شان را بدون اجازه همسر مجاز نمی‌شمارند تا چه رسد ورود در عرصه‌های فعالیت های اجتماعی و سیاسی.

مقصود از طرح این موضوع این است كه جایگاه زنان و سقف آزادی و رهایی آنها نه در پوشش و در محدوده زندگی خانوادگی كه در نقش مساوی و هژمونی آنها در جامعه تا سطوح رهبری سیاسی شناخته می‌شود.

نادیده گرفتن زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی و كم بها دادن به آنها بزرگترین ویژگی آخوندهای ضد زن و جنایتكار است.  

وقتی گفته می‌شود زن حق انتخاب پوشش دارد یعنی اینكه می‌تواند تصمیم بگیرد حجاب داشته و یا نداشته باشد. در واقع موضوع نوع پوشش زنان در ایران مثل همه حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی به سرنگونی رژیم ضد بشری حاكم و برقراری حق حاكمیت مردم گره خورده است.

اگرچه جرقه قیام كنونی با قتل فجیع مهسا امینی و موضوع حجاب اجباری آغاز شد، اما تداوم و گستردگی آن بسان آتشفشانی است كه سالها خاموش مانده و به یكباره فوران كرده است.

مبنا و دینامیزم حضور زنان در قیام

مبنا و دینامیزم حضور چشمگیر زنان و دختران جوان در پیشتازی این قیام، البته ستم مضاعفی است كه بیش از ٤ دهه بر آنها اعمال می‌شود اما بدون هیچ تردیدی آنها از شاخص‌ها و الگوهایی الهام می‌گیرند كه دهه‌ها پیشتر از این راه نبرد را در همه عرصه های سیاسی و نظامی بر علیه این رژیم زن ستیز و ضد بشری هموار كرده اند. برای شناخت این الگوها كافی است به پروسه حضور و فعالیت زنان مجاهد خلق از بدو حاكمیت رژیم آخوندی در عرصه اجتماعی و سیاسی، از حضور فعال دختران جوان در كسوت میلیشیای مجاهد خلق تا زنان رزمنده مجاهد و نقش آنها در بالاترین عرصه های مسئولیت و فرماندهی در ارتش آزادیبخش ملی نگاه كنیم تا به حقانیت آنچه گفته شد، بیشتر پی برده شود.

امروز زنان میهنمان با حضور پرشور خود در میدان مبارزه بر علیه حكومت جهل و جنایت آخوندی ثابت كردند كه راز سعادت آزادیست و لازمه تحقق آزادی، شجاعت و فداكاری.

آری انسان می‌تواند با تغییر نگرش خود و با اراده و ایمان به پیروزی، آینده‌اش را تغییر دهد و بدیهی‌ است كه درخت آزادی بدون باور و همراهی همگانی ریشه نمی‌گیرد. اما یادمان باشد كه هرگز فرشته آزادی خود به سراغمان نمی‌آید مگر آنكه با كفش و كلاه آهنین برای آن بجنگیم و حاضر به پرداخت هزینه لازم برای آن باشیم.

معنای مادی آن برای ما و من یعنی مسئولیت پذیری بیشتر و همسو شدن با مبارزه برای تحقق هدف والای مردم ایران از صدر مشروطیت تا به امروز، یعنی حق انتخاب آزاد و حاكمیت مردم كه اكنون تنها با سرنگونی رژیم زن ستیز آخوندی میسر خواهد شد.   

 طوبی حق شنو ٢٢ اكتبر٢٠٢٢

❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل