سازمان تأمین اجتماعی یکی از دهها کانون بحران اقتصادی – اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید که در باتلاق فساد و سوءمدیریت گرفتار شده و به باور کارشناسان در آیندهای نهچندان دور به دلیل مشکلات متعدد با فروپاشی روبرو خواهد شد.
بحران در سازمان تأمین اجتماعی
هر کشوری برای تأمین رفاه جامعه، بیمه همگانی و ثبات اجتماعی نیاز به دستگاهی با کارکردهای متناسب با شرایط اجتماعی دارد تا از این طریق بتواند عدالتی نسبی را برای تکتک شهروندان خود فراهم کند. این دستگاه در ایران «سازمان تأمیناجتماعی» نامیده میشود؛ سازمانی که به جای تأمین رفاه و امنیت مالی مردم، خود درگیر بحرانهای عمیقی شده و در آستانه فروپاشی قرار گرفته است.
بر اساس آمارهای این سازمان، هماکنون ۴۲ میلیون نفر یعنی نیمی از جمعیت ایران تحت پوشش بیمه تأمیناجتماعی قرار دارند و از خدمات آن استفاده میکنند. در این میان، ۶ میلیون نفر هم مستمری دریافت میکنند که مبلغ آن هرماه به حدود ۹ هزار میلیارد تومان میرسد.
این سازمان حکومتی پس از انقلاب اسلامی وارد مسیری شده که به باور کارشناسان انتهای آن چیزی جز فروپاشی نیست. در حالی که تأمیناجتماعی اساساً باید به دست مردم و بخش خصوصی اداره شود و دولت بر آن نظارت کند، دخالتهای بیجای مقامات جمهوری اسلامی، این سازمان را به بیراهه برده و منابع مالی آن را خشکانده است.
دولت بزرگترین بدهکار تأمین اجتماعی
سازمان تأمین اجتماعی ایران، زمانی دارای منابع مالی قابلتوجهی بود؛ اما حکومت ورشکسته ولایت فقیه هربار که دچار کسری بودجه شد، به این منابع دستبرد زد تا اوضاع این سازمان سالبهسال بدتر شود. اکنون یکی از مشکلات پیچیده این سازمان، کمبود منابع مالی و ناترازی صورتهای مالی است. [تجمع سراسری و بزرگ بازنشستگان تامین اجتماعی]
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با اشاره به مشکلات مالی تأمیناجتماعی میگوید «در صورت ادامه روند کنونی، فکر میکنم در سال ۱۴۰۰ تأمیناجتماعی در یک وضعیت بحرانی قرار گیرد که اگر تمام لولههای نفت را هم در این سازمان بگیرند، نتوانند مشکلات را رفع کنند».
شواهد نشان میدهد یک سرِ مشکلات مالی سازمان تأمیناجتماعی در عدم وصول مطالبات معوق برمیگردد. آمارهای رسمی بیانگر این است که دولت بزرگترین بدهکار این سازمان محسوب میشود و هرسال پرداخت بدهی خود را به تعویق میاندازد. محمد شریعتمداری، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت روحانی اذعان کرده بود که «دولت حدود ۱۸۰ هزار میلیارد تومان به تأمین اجتماعی بدهکار است.» اما برخی آمار حاکی از بدهی ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت به تامیناجتماعی حکایت میکند. گفته میشود روزانه سه میلیارد تومان به این بدهی کلان اضافه میشود. این در حالی است که دولت به دلیل فقر درآمدی و کسری بودجه، توان پرداخت بدهی خود را ندارد.
فروپاشی سازمان تأمین اجتماعی به دلیل بدهی
مرکز پژوهشهای مجلس آبان ۱۳۹۶ گزارشی را درباره بحران سازمان تأمین اجتماعی منتشر کرد که سروصداهای زیادی در آن زمان در پی داشت. این مرکز در گزارش خود، به سازمان تأمیناجتماعی توصیه کرده بود که «اصلاح در مدیریت و کارکرد، پرهیز دولت از دخالت در امور صندوق، تعیین تکلیف بخش درمان، جلوگیری از انباشت بدهیهای دولت و افزایش سن بازنشستگی» را برای برونرفت از مشکلات در دستور کار خود قرار دهد. دولت بیتوجه به همه توصیه ها، صرفا در لایحه بودجه ۱۴۰۱ سن بازنشستگی را افزایش داده است.
اما مشکلات این سازمان پیچیدهتر از آن است که با چند توصیه حل شود. سازمان تأمیناجتماعی هماکنون با بدهی حدود ۶۰ هزار میلیارد تومانی روبروست که فقط ۴۰ هزار میلیارد تومان آن مربوط به تسهیلات بانکی است. مشکل ناترازی صورتهای مالی این سازمان نیز به مسئلهای غیرقابلحل تبدیل شده است. اکنون ترازنامه مالی تأمیناجتماعی با کسری ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی روبرو است و اگر همین روند ادامه یابد، انتظار میرود این رقم تا سال ۱۴۰۴ به ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برسد.
ضریب پایین پشتیبانی
شکاف درآمد و هزینههای سازمان تأمین اجتماعی در درجه نخست به دلیل تعداد بالای بازنشستگان جدید نسبت به تعداد کم بیمهشدگان جدید است. در حال حاضر، ضریب پشتیبانی تأمین اجتماعی ۵.۵ است؛ یعنی به ازای هر مستمریبگیر ۵.۵ نفر حق بیمه پرداخت میکند؛ حال اینکه برای متعادل شدن درآمد و هزینه، این رقم باید به ۶.۳۷ نفر برسد.
کارشناسان حوزه بیمه هشدار دادهاند که ضریب پشتیبانی سازمان در هشت سال آینده به زیر ۴ خواهد رسید. آمارها نشان میدهند ضریب پشتیبانی تأمین اجتماعی تا قبل از انقلاب، ۲۵ بوده که رقمی بسیار مطلوب به نظر میرسد. [بازنشستگان تامین اجتماعی چه میخواهند؟]
مجموع بدهیها، معوقات انباشته، ناترازی صورتهای مالی، دخالتهای دولت، مدیریت نادرست داراییها و ضریب پشتیبانی پایینِ سازمان تأمین اجتماعی حالا تبدیل به مشکلی پیچیده شده که حل آن از عهده و ظرفیت حکومت فاسد ولایت فقیه خارج است. به باور ناظران، بحران فروپاشی در این سازمان در کنار بحران آب، فقر و بیکاری یکی از «ابرچالش»های ایران محسوب میشود که به زودی گریبان حداقل نیمی از جمعیت ایران را خواهد گرفت.
مجتبی احمدی | تحلیلگر مسائل ایران