محمدرضا بالی لاشک جانش را برای دیگران فدا کرد
شهر کوچک نوشهر در مازنداران از همان شروع قیام سراسری بسیار فعال وارد قیام شد و ۴تن از جوانان این شهر از جمله محمدرضا بالی لاشک در راه آزادی با گلوله مزدوران حکومتی بشهادت رسیدند. در نوشتارهای قبلی از شهدای قیام مهرزاد عوضپور، حسینعلی کیا و حنانه کیا گفتیم. امروز یادی می کنیم از شهید دیگر این شهر یعنی محمدرضا بالی لاشک که در روز چهلم این سه شهید در مراسم شرکت کرد و ساعتی بعد از پایان مراسم در حالیکه در دفاع از دو جوان نوشهری، با ماموران حکومتی درگیر شده بود، خودش هم بشهادت رسید.
محمدرضا بالی لاشک را بیشتر بشناسیم
محمدرضا بالی لاشک (Bali Lashak)، راننده زحمتکشِ آژانس و پدر دو فرزند بود. روز ۱۱آبان مزدوران خامنهای او را بجرم دفاع از دو جوانی که مورد اذیت و آزار لباس شخصیهای حکومت قرار گرفته بودند؛ مورد حمله وحشیانه قرار داده و بشهادت رساندند.
محمدرضا زمانیکه در مقابل آژانس ایستاده بود، متوجه شد که مزدوران حکومتی دو جوان شرکت کننده در مراسم حنانه کیا را کتک میزنند. برای کمک جلو رفت. مزدوران او را با تفنگ تهدید کردند اما او مقاومت کرد. وحوش سرکوبگر ابتدا به صورتش اسپری فلفل زدند و بعد به او حمله کردند.
محمدرضا به سختی توانست خودش را از دست مزدوران رها کرده و به داخل ماشینش برود. اما آنها داخل ماشین گاز اشکآور پرتاب کردند که به صورت محمدرضا اصابت کرد. بعد مزدوران دوباره به محمدرضا حمله کردند و در نهایت پیکر نیمه جان او را رها کرده و متواری شدند.
در همین رابطه
نگاهی به سرگذشت شهید قیام مجتبی قناعتی
پیکر خونین محمدرضا در حالیکه صورتش از دود گاز اشک آور سیاه شده بود و آثار ضربات در صورت و گردنش دیده میشد به بیمارستان منتقل شد اما او دیگر جان فدای آزادی کرده بود.
مزدوران حکومتی از فرزندش خواستند که مرگ او را «فوت طبیعی» اعلام کند.
اما واقعیت این بود که آنروز وحوش خامنهای در نوشهر که از شعارهای «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه» مردم در مراسم حنانه کیا به وحشت افتاده بودند با بیرحمی محمدرضا را کشتند.
اورکت خونین محمدرضای قهرمان که پرچم مزارش شده، خود گواه شهادت خونین او بدست مزدوران خامنهایست.
بی شک این خونها از جوشش نایستاده و به زودی بار دیگر شاهد فریادهای «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه» مردم در خیابانها خواهیم بود.