سفره های خالی کارگران نانوایی در استان لرستان نسبت به گذشته با ۱۵ ساعت کار، چهره فقری جانکاه را ترسیم میکند. این کارگران ستمدیده از رفاه و از تفریح و حتی استراحت مناسبی برخوردار نمیباشند. آنان مجبورند که ساعتها کارکنند، اما همچنان با سفره های خالی مواجه هستند و هیچ آینده روشنی را هم در چشم انداز زندگی سخت و سیاهشان نمیبینند. عزیزانی که خود روزی رسان سفرههای مردم هستند ولی خودشان با هزار مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
سفره های خالی کارگران روزیرسان مردم!
استان لرستان همچون سیستان و بلوچستان، کردستان و استانهای دیگر جزء استان های محروم کشور محسوب میشود. هر گوشه ای از این استان از یک درد مینالد. درد بی آبی، گرانی مسکن، گرانی کالاهای مصرفی، گرانی مواد غذایی و تورم و کل استان گرفتار فقر جانکاهی است که نَفَس مردم را بریده است.
وقتی کارگران نانوایی از دردهایشان میگویند و از سختی گذر ایام، جهنمی از سوختن گوشت و استخوانهای این زحمتکشان در کوره فقر تجسم میشود. کورهای که آتش بیار آن حکومتی است که تنها فقر و بدبختی و سیهروزی را برای مردم برجای گذاشته است.
یکی از کارگران نانوایی در این رابطه میگوید «نانوایی ساعات کار زیادی دارد، از ساعت پنج صبح تا هشت شب کار میکنیم و خسته به خانه میرویم، استراحت درستی نداریم حقوقمان هم کم است و از آنجا که مستاجر هستیم این میزان حقوق به هیچ وجه کفاف مخارج زندگیمان را نمیدهد»
در این رابطه یک کارگر دیگر میگوید «به رغم ساعات کار زیاد اما زندگی ما با ماهی دو، سه میلیون تومان نمیچرخد.»
بنا به گفته عناصر حکومتی خط فقر زیر ده میلیون تومان میباشد. با این توصیف حال این کارگران رنجور و مظلوم در کدام مختصات، روی محور خط فقر قرار دارند؟ بی تردید زیر خط فقر مطلق، که لبه تیز کارد فقر را روی استخوان زندگی شان حس میکنند و سفره های خالی زندگیشان گواه این حقیقت دردناک میباشد.
از حمایت دولت خبری نیست!
اکثر کارگران از اینکه هیچ حمایتی از آنان نمیشود شکوه و شکایت دارند. طبیعی است که حکومت در گیرودار بحرانهایی است که اجازه نمیدهد که به فقر و سیه روزی مردم فکر کند. آخر این حکومت برای مردم نیست. هرگز نبوده و نخواهد بود و هیچ وقت سیاستهای حکومت در جهت مصالح مردم و زندگی و رفاه مردم نبوده و نخواهد بود. نیمی از جمعیت فقیر ایران بر این واقعیت صحه میگذارند.
در رابطه با عدم حمایت دولت از کارگران نانوایی علیرغم اینکه سفره های خالی شان به وضوح عیان است، یکی از متصدیان نانواییهای استان لرستان میگوید «ما این شغل را انتخاب کردهایم و سالهاست که شب و روز کار میکنیم و جز این کار دیگری بلد نیستیم یعنی وقت نکردیم که دنبال یادگیری حرفه دیگری برویم، پس انتظار داریم دولت ما را حمایت کند».
البته این انتظار دور از واقعیت است. با این حکومت هیچ انتظاری برآورده نخواهد شد. روزگار آشفته و ویران شده مردم ایران نشان میدهد که هرگونه انتظار از دولت و حکومت ولایت فقیه امری محال میباشد. یکی از کارگران خطاب به عناصر حکومتی میگوید «اگر یک مسئول! آمد و یک ماه از ساعت پنج صبح تا هشت شب در یک نانوایی با دو، سه میلیون تومان حقوق کار کرد ما هیچ گلایهای نخواهیم داشت» البته این کارگر شریف حرف دل خودش را به بهترین صورت بیان میکند.
اما بقول شاعر؛
دی شیخ با چراغ همی گشت دور شهر
کز دیو و دد ملولم، انسانم آرزوست.
از حکومت دیوها و ددهای ولایت فقیه، نفعی به زندگی انسانهای محروم ایران نخواهد رسید. سفرههای خالی بیشتری جای خود را در خانه های مردم ایران باز خواهد کرد. چاره را باید جای دیگر جستجو نمود.