به یاد سپیده (بیگرده) قلندری که معمار آزادی شد
من سپیده قلندری هستم. اسم کوردی من بیگرده، به معنی بی رقیب و بسیار زیبا. اهل مهاباد بودم.
پدرم از معلمین اخراجی بود که بزحمت و با کارگری منو بزرگ کرد و من رفتم دانشگاه.
از دانشگاه شیراز تو رشته «مرمت آثار باستانی» فارغ التحصیل شدم. علاوه بر حرفهام معماری، پیانیست و عکاس هم بودم.
به تازگی از طرف دانشگاه ساپینزای (Sapienza) ایتالیا پذیرفته شده بودم. قرار بود که برم رم و غولهای معماری رم رو از نزدیک ببینم. بار سفر بسته بودم تا برم رؤیاهام رو تو زمینه معماری برآورده کنم.
اما قیام سراسری که شروع شد تصمیم گرفتم سفر دیگهای رو آغاز بکنم. سفر برای آزادی. آبانماه که من تو تهران پیش پدرم بودم، خیابانها پر از فریادهای جوانان برای آزادی بود. من در این فریادها آینده زیبای ایران رو می دیدم.
مزدورای حکومتی منو تو تهران دزدیدن.
من دو ماه تو زندان مخوف اوین زیر شکنجههای وحشیانه بودم. عاقبت روز ۱۱دیماه تن نحیفم طاقت اینهمه شکنجه رو نیاورد و من پرواز کردم. سفرم به سوی آزادی رو تکمیل کردم.
قاتلان پیکرم رو به خانوادهام تحویل دادن و اونا رو تهدید کردن که در صورت افشاگری پدرم رو که زندانی سیاسی در همین حکومت بوده اعدام خواهند کرد.
درهمین زمینه
نگاهی به سرگذشت شهید قیام ناهید مصطفیپور
و من روز ۱۲دی در زادگاهم مهاباد در حلقه کوچکی از اعضای خانواده راهی خانه ابدیم شدم.
اما درسته که من آرزوی «معمار آثار باستانی» شدن رو با خودم به اون دنیا بردم اما من معمار بنای آزادی ایران شدم.
من با دستان هنرمندم آخرین و زیباترین اثرم رو خلق کردم و برای شما به یادگار گذاشتم: بنای آزادی! نگهبانش باشید!
بله سپیده معمار آزادی ایران شد تا سپیده آزادی در میهن عزیرمان بدمد و به همه تاریکیها و سیاهیها پایان داده شود.