شرایط عینی انقلاب؛ غارت و تباه سازی!

دانش انقلاب قسمت چهارم

دانش انقلاب -شماره چهارم

این نوشته «دانش انقلاب» که به ادامه بررسی شرایط عینی انقلاب اختصاص دارد، همزمان شده با سالگرد انقلاب ضد سلطنتی بهمن ۱۳۵۷ که از زنده‌ترین نمونه‌های شرایط عینی انقلاب در خاطره تاریخی مردم ماست.

یادآوری اوضاع آن زمان از این جهت برای فهم اوضاع امروز اهمیت دارد که رژیم شاه از حمایت تمام‌عیار سیاسی و اقتصادی و نظامی و اطلاعاتی غرب به‌خصوص آمریکا برخوردار بود و پشتوانه خارجی بسیار قدرتمندی داشت، با وجود این سرنگون شد. در نیمه دوم دهه پنجاه، بحران اقتصادی در کشور باعث گرانی و بیکاری شده بود، اما خود رژیم یک رژیم پولدار بود. روزی ۶ میلیون بشکه نفت می‌فروخت. رژیمی بود تا دندان مسلح. با این همه قیام‌های مردم توانست رژیم را سرنگون کند.

قسمت سوم همین مجموعه دانش انقلاب

آیا شرایط عینی برای سرنگونی رژیم فراهم است؟

شرایط عینی انقلاب چگونه رقم می خورد؟

 این یادآوری‌ از این بابت مفید است که بدانیم اگر شرایط عینی برای سرنگونی خامنه‌ای فراهم است، ولو این که تحریم‌ها علیه رژیم هم لغو بشود، یا هر مقدار که پول به‌دست بیاورد، اوضاع را تغییر نخواهد داد.

هانا آرنت، فیلسوف سیاسی سده۲۰ میگوید: «نظام‌های دیکتاتوری تا ۱۵ دقیقه قبل از سقوط قدرتمند به‌نظر می‌رسند».

در بررسي شرايط عيني به تضادهاي عمده جامعه كه بصورت حاد يا بحران ظاهر شده و سوژه هاي اعتراضي قيام‌هاي سالهاي اخير را تشكيل داده‌اند اشاره كرديم. به  طور مشخص به این موارد:

-غارت آب

– به‌حاشیه شهرها راندن اقشار متوسط و فقیر

– گران سازي كالاها و خدمات

– ارزان‌سازي و موقتي‌سازي نيروي كار

– محروم سازي هموطنان عرب‌ وكرد‌ و بلوچ‌

غارت خصلت ویژه متجاوزان! و اشغالگران!

«غارت» واژه ايست كه معمولا براي رفتار و عملكرد يك نيروي اشغالگر و بيگانه عليه منافع مردم كشور اشغال شده استفاده مي‌شود. چون سپاه با منحرف كردن مسير رودخانه ها، با سدسازيهاي زیان‌آور نه فقط کشاورزان را با بی‌آبی و کم آبی مواجه کرده بلکه باعث اثراتی ویرانگر مثل فرسایش زمین های قابل کشت، تشدید رانش زمین و در نتیجه سیل‌های موسمی شده. در سایر کشورها، بخاطر حسابرسی‌های سیستماتیک، جریمه و برکناری و… مجالی برای این ویرانگری‌ها، نیست اما در ایران آخوند زده سپاه پاسداران به چه کسی حساب پس می‌دهد؟ چه کنترلی روی آن وجود دارد؟ از این روست که با غارت آب روبرو هستیم.

جواب رژیم به حقآبه خواهی کشاورزان زحمت کش و محروم اصفهانی‌،  فقط گلوله ساچمه‌ای و سرکوب است. اگر رژیم بخواهد کمی از دستگاه غارت سپاه – که چسب و اهرم اصلی سپاه هست- کم کند، از توان سرکوبگری‌اش آنهم در دوران قیام‌ها کم کرده، که اتفاقا نیازه دارد این چسب را هرچه بیشتر کنه. در بودجه ۱۴۰۱ رییسی، بودجه سپاه ۵۷٪ افزایش پیدا کرده بود، نه بودجه آموزش و پرورش و حقوق معوقه معلمان و سایر بخش‌ها.

یک مورد دیگر هم از سوژه های اعتراضی قیام‌های سالهای اخیر، به‌ حاشیه شهرها راندن اقشار متوسط و فقیر هست:

ـ حومه‌های شهرها، جایی که رژیم آن را سکونت‌گاه‌های غیرمجاز نامیده، تا پایان دولت اول روحانی ۲۰ میلیون نفر را در خود جا داده بود. در ۶ ساله اخیر هم چند میلیون دیگر به‌آن اضافه شده‌اند. این توده عظیم محرومان از خدمات شهری و عمدتاً بیکار و بی‌‌درآمد، پشتوانه لایزال شورش‌ها هستند.

حومه شهرها چگونه بوجود آمدند؟

این حومه ها حاصل فرآیند ویرانگری و غارت و سیاست‌های ضدمردمی است که از دوره رفسنجانی در دهه ۱۳۷۰ شروع شده و ظرف این سه دهه تضادهای بنیادینی را در خود انباشته کرده که قابل مهار نیست.

در ادامه بررسی شرایط عینی انقلاب به سوژه های اعتراضی دیگر بخصوص «ارزان سازي و موقتي سازي نيروي كار» و «محروم سازي هموطنان عرب وکرد و بلوچ هم خواهیم پرداخت.

یک بار دیگر تعریف شرایط عینی

در باره شرایط عینی انقلاب گفتیم وقتی پایینی‌ها نخواهند و تحمل نکنند و بالایی هم نتوانند خودشان را تحمیل کنند.

تا اینجا ما با بررسی تضادهای عمده جامعه که تبدیل به بحرانهای لاعلاج شده که سوژه های اعتراضی در قیام‌های سالهای اخیر بودند، نشان دادیم، چرا مردم – اکثریت ۸۳ میلیون- رژیم را نمی‌خواهند تحمل کنند. چرا رژیم نمی‌تواند و این «نتوانستن» را کجا  می‌شود در یک بررسی علمی- بعنوان بخشی از شرایط عینی- مشاهده کرد.

این «نتوانستن» بخاطر ضعف‌های بنیادی رژیمه. یکی از این ضعف های بنیادی از دست رفتن پایگاه اجتماعی رژیم به‌صورت کیفی است. کسادی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری یک فاکت مهم در این زمینه است.

– در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ قالیباف گفت پايگاه اجتماعي و حاميان رژيم، ۴ درصدند که البته زیاد گفت.

ـ‌ در دور اول انتخابات مجلس اسفند ۹۸، رسانه‌های بین‌المللی مثل- فرانس ۲۴- گفتند میزان مشارکت زیر ۲۵ ٪ بوده، ولی واقعیت از این هم کم‌تر بود.

– در دور دوم انتخابات مجلس در شهریور ۹۹ در سه كلانشهر اهواز، كرج و كرمانشاه از حدود ۴میلیون نفر واجدان شرایط در انتخابات، جمعا زیر ۲۰۰ هزار رای به صندوقها ریخته شد (۵٪).

هادی غفاری: در برخی شهرستان‌ها تنها ۱٪ واجدین شــرایط دور دوم در پای صندوق ها رفتند.

– در انتخابات ریاست جمهوری رژیم در خرداد امسال، خود رژیم اعلام کرد مشارکت زیر پنجاه درصد بوده. طبق گزارش‌های وزارت کشور در تهران مشارکت فقط ۲۶٪ بود…

ادامه دارد

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل