اعتراضات در کف خیابان و شکاف در رأس هرم قدرت
شرایط نابسامان اقتصادی دولت رئیسی به برنامه بودجه سال ۱۴۰۲ و برنامه توسعه هفتم سرایت کرده و این نابسامانی باعث ایجاد برخی شکافها و اعتراضات از جمله در میان اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از مهرههای جناح خامنهای، موسوم به اصولگرایان شده است.
از مدتها پیش اقتصاددانان حکومتی پیرامون بلاتکلیفی برنامه هفتم توسعه حکومت ولایت فقیه بارها سخن رانده و از نواقص عمده و عدم تحقق آن به مانند برنامههای توسعه پیشین خبر داده بودند.
هم زمان در حالی دولت رئیسی قرار است لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ را به مجلس حکومت ارائه کند که هم اکنون در تحقق منابع بودجه سال جاری مستاصل بوده و با کسری بودجه هنگفتی روبرو میباشد، با این اوصاف و با کسری منابع و کسری بودجه سال جاری، کار برای دولت ابراهیم رئیسی بسیار مشکل شده است.
بسیاری از اقتصاددانان حکومتی دلیل وضعیت آشفته لایحهی بودجه سال آتی و همچنین برنامه هفتم توسعه را بیکفایتی و مدیریت ناکارآمد اجرایی دولت رئیسی میدانند، امری که اگر چه درست است اما تنها محدود به دولت رئیسی نیست و میتوان گفت این وضعیت، بخشی از میراثی است که دولتهای پیشین منصوب خامنهای برای رئیسی به ارث گذاشتهاند.
اما به هر حال در اصل ماجرا تفاوت چندانی نمیکند، اقتصاد حکومت ولایت فقیه، دچار تورمی شگفتانگیز است و روز به روز نیز بر وضعیت وخامتبار آن افزوده میشود، به نحوی که دیگر کنترل امور از دست متصدیان آن، یعنی دولت رئیسی درآمده و همگان بر این باور هستند که سیاستهای دستوری در کنترل و مدیریت این وضعیت گزینه مطلوبی نیست.
از سوی دیگر کاهش شدید ارزش پول ملی کشور در مقابل ارزهای خارجی، از بین رفتن طبقه متوسط که از سالیان پیش شروع شده و میتوان گفت که دیگر چنین طبقهیی، مفهوم مادی و عینی در جامعه ایران ندارد، باعث شده تا در شکافی عریان در جناح خامنهای، برخی از اصولگرایان حکومتی از جناح خامنهای ـ رئیسی، صدا به اعتراض بلند کرده و به دولت رئیسی هشدار و انذار بدهند.
از جمله احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره وضعیت آشفتهی اقتصادی حکومت ایران و تبعات آن به دولت رئیسی هشدار داده است که «کاری نکنید که فقرا بریزند و کاسه و کوزهی همه را جمع کنند».
چیزی از برنامه ۷ هزار صفحهیی مدون رئیسی مشاهده نشده است!
مصباحی مقدم دیگر عضو این مجمع، نیز در اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور و ناکارآیی مدیریت دولت رئیسی ضمن اعلام اینکه مشکل ساختاری کشور این است که اقدام به خلق ثروت نمیشود، بلکه ثروت موجود تقسیم میشود، افزود «به همین دلیل کم میآوریم… هزینههای خانوار ایرانی بیش از حقوق و هزینههای دولت نیز بیش از منابع، دریافتیها و درآمد دولت میشود».
وی افزود این امر استقراض دولت را افزایش داده و دولت رئیسی را زیر علامت سوال برده که وی قبل از انتخابات نیز برنامه اقتصادی مدونی نداشته و از برنامه ۷۰۰۰ صفحهیی وی چیزی دیده نشده است!
وی ضمن اعلام اینکه عدم کفایت مسئولان دولت رئیسی باعث و بانی وضع موجود است افزود دولت (رئیسی) وقتی بودجه را تحویل مجلس میدهد اعلام میدارد که این بودجه فاقد کسری میباشد در حالی که بعد به مشکلات کلان و عدیدهیی در این زمینه میخورد.
مصباحی مقدم افزود دولت رئیسی اکنون دچار روزمرگی شده و کلاف سر در گم ایجاد کرده است و افزون بر اعضای مجمع تشخیص مصلحت، بسیاری دیگر از اصولگرایان حکومتی نیز تبدیل به منتقدان دولت رئیسی شده و اقدام به هشدار دادن به وی کردهاند.
از سوی دیگر افزون بر اعضای مجمع تشخیص، برخی نهادهای وابسته به جناح خامنهای مانند «بسیج دانشجویی» دانشگاه امیرکبیر نیز ضمن زیر علامت سوال بردن اظهارات رئیسی در جلسه نظارت ستادی وزارت صمت طی بیانیهیی اعلام کرد «دیگر زمان باید و نبایدها گذشته و گریختن میان واژهها راه حل مسائل و معضلات کشور نیست»!
شکاف بین دولت رئیسی و آخوندهای حکومتی حوزه علمیه قم
از سوی دیگر مکارم شیرازی از آخوندهای حکومتی حوزه علمیهی قم و از نزدیکان به خامنهای و رئیسی نیز ضمن زیر علامت سوال بردن سیاستهای دولت رئیسی اعلام داشت که مسائل اقتصادی تبدیل به معما شده و از مسئولان دولتی در برابر نرخ ارز هیچ عکسالعملی نمیبینیم… و به سادگی از کنار قضایا عبور میکنند.
مختصری که از موضعگیری مهرههای اصولگرای جناح خامنهای ـ رئیسی گذشت به خوبی نشان میدهد که شکاف در بین جناح خامنهای هر روز بیشتر و بیشتر شده میشود.
در نتیجه این شکاف، در رأس هرم قدرت، چنان که در چهار ماهه اخیر شاهد آن بودهایم، اعتراضات مردمی در کف خیابان نسبت به عملکرد دولت رئیسی در مقیاس کوچک و عملکرد کلیت حکومت ولایت فقیه در مقیاس عامتر و بزرگتر را هر چه بیشتر گسترش داده و به سوی تعارض و تضاد آشکار با بود و نبود حکومت ولایت فقیه کشانده است. [فشار از پایین، شکاف در بالا!]
عکس این معادله نیز صادق است؛ بدین مفهوم که شورش، قیام و اعتراضات فرودستان در کف خیابان، باعث وارد آمدن فشار به بالای هرم قدرت شده و شکاف در فرادستان، یعنی حکومتگران را افزایش داده و آنان را دچار تفرقه و جدایی و در نهایت ریزش میسازد.
به بیان دیگر، عملکرد اندکی بیش از هیچ رئیسی، در طول ۱۸ ماهی که از تشکیل دولتش میگذرد صدای اصولگرایان حکومتی را نیز درآورده و باعث تعمیق شکاف شده و عدهی قابل توجهی از این جماعت، بر این باروند که پایان صبر اصولگرایان در برابر بیکفایتی دولت رئیسی نزدیک است، اما در نهایت این نه افتراق و شکاف بین اصولگرایان حکومتی، بلکه استمرار قیام و اتحاد مردمی است که میتواند به اصل ماجرا، یعنی تغییر بنیادین در سیستم حاکمیتی کشور منجر شود.