رد پای خون کودکان قیام در پرخاش نماینده رژیم به گزارشگر حقوق بشر
نماینده حاکمیت ولایت فقیه در ژنو در تازهترین شگرد خود برای تن ندادن به حسابرسی در مورد حقوق بشر به شکوه و گلایه از گزارشگر حقوق بشر روی آورد.
به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس علی بحرینی سفیر و نماینده دائم حکومت ولایت فقیه در دفتر ملل متحد در ژنو،در روز دوشنبه ۲۹اسفند۱۴۰۱ به رویکردها و رفتارهای گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران به شدت انتقاد کرد.
وی مدعی شد که با« وجود رویکرد اصولی! جمهوری اسلامی ایران برای تعامل با سازوکارهای حقوق بشر! و ارتباطات و تعاملات منظم با گزارشگر ویژه در سالهای گذشته، به دلیل رفتارهای غیرحرفه ای، مغرضانه و غیرسازنده گزارشگر ویژه! در یک سال گذشته، عدم توجه به دیدگاه ها و نظرات رسمی ارائه شده از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران در خصوص ادعاهایی که ایشان علیه ایران مطرح می کند و همچنین حمایت و همکاری ایشان با گروه های تروریستی و تجزیه طلب ایرانی که کاملا برخلاف «اصول» حرفه ای براساس دستورالعمل های مربوطه به عنوان یک مقام سازمان مللی است، تعامل و همکاری با ایشان را کاملا بی فایده می داند! »
در همین زمینه
چرا خامنه ای با چنته خالی در ابتدای سال ظاهر شد؟
گزارشگر ویژه غیر حرفه ای عمل میکند!
این نماینده ولایت فقیه درحالی گزارشگر ویژه حقوق بشر یعنی آقای جاوید رحمان را به غیر حرفه ای بودن متهم کرده است که این رژیم از ابتدای تعیین نماینده ویژه برای ایران به جز در یک مورد هیچ نماینده ای را به ایران راه نداده تا در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران تحقیق نمایند. در عین حال هم مدعی می شود که چرا این نمایندهها برای تحقیق سراغ مخالفان ما می روند.
گزارشگران پیشین ملل متحد در ایران شامل مرحوم عاصمه جهانگیر، احمد شهید،دنبی کاپیتورن، گالیندوپل و آندرس آگوئیلار بجز کاپیتورن هیچگاه اجازه ورود به ایران و بررسی وضعیت حقوق بشر را نیافتند. نماینده رژیم بدون اینکه به این واقعیت اشاره کند که هرگز با ملل متحد در مورد حقوق بشر همکاری نکرده، طلبکار ملل متحد شده که چرا در باره نقض حقوق بشر از ما حسابرسی میکنی.
بازجوها و شکنجهگران در نقش ناظران حقوق بشر
نماینده ولی فقیه در دفتر ملل متحد در ژنو سپس در یک فرار به جلو و لاف در غربت مدعی شد که:ادعاهای گزارشگر ویژه در گزارش خود تکرار ادعاهای تعدادی از دولت های غربی و رسانه های آنها و گروه های تروریستی مستقر در کشورهایشان است که سعی میکنند تصورات خود را به عنوان واقعیت وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران مطرح کنند!
این در حالی است که به گواه تمام کسانی که وضعیت ایران را از درون ایران و از نزدیک دنبال میکنند، آنچه در رسانه های غربی گفته میشود با واقعیت های موجود در صحنه تفاوت چشمگیری دارد.
البته این باصطلاح نماینده حکومت ایران توضیح نداد که منظور او از کسانی که از درون ایران و از نزدیک وضعیت حقوق بشر را بررسی میکنند همان شکنجهگران و بازجوهای زندانها هستند که از نزدیک شاهد شکنجه و کشتار و اعدام هستند و خود نقش آفرینان اول این نقش ضدانسانی هستند.
قیام مردم و فرار به جلوی نماینده رژیم
این نماینده خامنه ای نتوانست ترس و خشم خود را از قیام مردم ایران و حمله و هجوم جوانان به وحوش بسیجی و پاسداران را پنهان سازد، بنابراین گفت:
مردم ایران نزدیک به سه ماه شاهد اغتشاشات، حملات تروریستی و شورش های مسلحانه بودند. اما آقای رحمان حتی به حمله تروریستی داعش به یک مکان مذهبی در شیراز که ۱۳ زن، کودک و مردم عادی بیگناه را به شهادت رساند، اشاره ای نکرد. این حمله تروریستی در واقع برای دامن زدن به شورش ها و ترویج خشونت انجام شد. وی همچنین از نوشتن و صحبت کردن در مورد حملات مسلحانه به مردم در استان های مختلف، قتل عابران و بیش از ۸۰ نیروی امنیتی که با سنگ، چوب، آهن و گلوله های واقعی توسط اغتشاشگران و گروه های تروریستی به شهادت رسیدند، خودداری کرده است.
به این ترتیب نماینده رژیم تلاش کرد با فرار بجلو و انداختن تقصیرها به گردن مردم قیام کننده جنایت خود در قتل ۷۵۰ را در جریان قیام که درصد بالایی از آنان کودک و یا دختران نوجوان بودند را پنهان سازند.
این نماینده حکومتی بدون اشاره به حجم دیوان وار تبلیغاتی خود در رادیو و تلویزیون حکومتی و روزنامه ها و سایتها مدعی شد:
«در جریان یک جنگ همه جانبه و ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران، بیش از ۱۲۰ شبکه تلویزیونی، ۱۰۰ شبکه رادیویی و ده ها سایت و شبکه اجتماعی تمرکز خود را بر روی جوانان، زنان و دختران و کودکان ایرانی قرار دادند و تلاش شان این بود که با ارائه آموزش های لازم در مورد چگونگی درگیری مسلحانه، آنها را تشویق به ساخت بمب و اغتشاش در خیابان ها و شهرها کردند و اخیراً هم به بهانه موضوع «مسمومیت دانش آموزان» در برخی از مدارس، سناریوی جدیدی برای التهاب آفرینی و کشاندن مجدد جوانان و دانش آموزان به خیابان ها بسازند.»
البته اینکه این نماینده ولی فقیه این گونه وقیحانه بعد از این همه جنایت و کشتار همه چیز را انکار کند و به گردن دشمنان و رسانهها و گزارشگر حقوق بشر بیندازد اصلا جای شگفتی ندارد. این فرهنگ را از امامشان به ارث بردند تنها با دجالیت است که میتوان حقایق بسیار واضح انکار کرد.اما سوال این است که کدام سیاست و کدام ملاحظه مماشاتگرانه در سازمان ملل است که اجازه می دهد، جنایتکاران این گونه تمامی مرزهای وقاحت و دریدگی را رد کنند و مکانیزمها و الگوهای پذیرفته شده جهانی در زمینه حقوق بشر را به تمسخر بگیرند جای سوال دارد.