صادرات تجهیزات پزشکی مازاد و یک بام و دو هوای نظام!
منایع پزشکی نظام ولایت فقیه از روند صعودی کرونا در روزهای اخیر و پس از «سفیدسازی» خبر میدهند با این وجود روحانی از «صادرات تجهیزات پزشکی مربوط به پیشگیری و مقابله با کرونا» سخن میگوید. واقعیت امر چیست؟
پس از آنکه نظام ولایت فقیه شهرها را سفیدسازی کرد، در لوح سرنوشت مردم ایران نوشت که کرونا قربانیان بسیاری از آنها خواهد گرفت.
سفیدسازی شهرها فواید بسیاری برای نظام دارد، میتواند با آن چرخ شکستهی اقتصادش را به گردشی هر چند ناقص درآورد تا از زوال دوری کند.
سفیدسازی در حالی که وضعیت قرمز است این فایده! [البته از دید نظام] را نیز دارد که در چند هفتهي آینده مرگ و میر مجددا ریل صعودی را پیش خواهد گرفت آنگونه که اکنون خوزستان به آن دچار است و تب و تاب کرونا و مصیبتهای آن، برای مدتی هم که شده کف خیابان را برای نظام ولایت فقیه امن میکند. در ماههای اخیر چندین بار مردم ایران کف خیابان را برای نظام نا امن کردهاند.
اما در این بین نظام به وسیله یک اهرم دیگر نیز، سودجویی اقتصادی میکند؛ صادرات تجهیزات پزشکی مازاد مربوط به پیشگیری و مقابله با کرونا به کشورهای دیگر؛ آنطور که روحانی در ۱۷ اردیبهشت خبر آن را داد و ارسال این تجهیزات برای گروههای نیابتی و تروریستیاش و حمایت از آنها به جای مردم ایران، آنطور که سپاه ۱۵ دستگاه ونتیلاتور و ۵ هزار کیت برای حزبالله لبنان در روزهای اخیر ارسال کرد.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نظام، در روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت، با ارائه گزارشی به روحانی در جلسه هیئت دولت نظام، اعلام کرد این «وزارتخانه با صادرات تجهیزات پزشکی مازاد» موافقت کرده است.
دوهوای بام نظام در آنجاست که وقتی کرونا بر اثر پنهانکاری و بیکفایتی نظام در اوج گرفتن قربانی از مردم ایران بود نظام با هر آنچه که از تبلیغات که میتوانست بسیج کند، استغاثه سر میداد که تحریمها باعث شده است که نظام نتواند دارو و تجهیزات پزشکی وارد کند؛ پس مردم ایران قربانی میشوند.
این در حالی بود که بارها تحریمکنندگان با صراحت اعلام میکردند که غذا و دارو و اقلام پزشکی به هیچ عنوان تحریم نیست.
این مانور نظام برایش اگر چه رفع تحریمها را در پی نداشت اما کمکهای بسیاری را به سویش روانه کرد که در انحصار سپاه ماند، بیآنکه مردم ایران نصیبی از آن ببرند.
حال سفیدسازی شهرها به نظام این اجازه را می دهد با یک تیر در اینجا دو نشان را بزند، اول اینکه نشان دهد وضعیت سفید است پس میتوان با بهانهی «مازاد» تجهیزات پزشکی را صادر یا به گروههای نیابتیاش دهد و دوم اینکه با کمکهایی که از دیگر کشورها و ارگانهای بینالمللی رسیده بود برای خودش سودجویی کند تا به کمک آن وصلهیی به جامهی اقتصاد ژندهاش بزند.
اما این روند تبعاتی به دنبال خواهد داشت. شهرهای قرمز که سفید نشان داده شدند و مردمی که به خیابان کشیده شدند تا به قربانگاه کرونا بروند. البته برای این نیز نظام، سناریوی خود را همزمان با سناریوی صادرات اقلام پزشکی آماده کرده است.
روحانی به طور موازی با سفیدسازی و صادرات اقلام پزشکی، مستمرا هشدار و انذار میدهد که «مردم رعایت نکنند کرونا برمیگردد» و «وضع بدتر خواهد شد».
در اینجا روحانی با مقصر قلمدادکردن مردم، شانه خود را از زیر بار سفیدسازی به رغم قرمزبودن شهرها و صادرات تجهیزات پزشکی خالی میکند چون در هفتههای آینده صعود مرگ و میر و تلفات بر اثر کرونا قطعی است و مردم ایران آن زمان خواهند پرسید «وضعیت سفید چه شد؟» و «تجهیزات پزشکی» کجاست؟!
از این روست که روحانی از هماکنون دست پیش را گرفته است و در روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت اعلام میکند که «اگر مردم دستورالعملها را مراعات نکنند و ابتلا بالا برود خبر خوبی نیست … این معنایش این است که بیماری هنوز وجود دارد. اتمام این ویروس و این بیماری در یک زمان کوتاه علیالقاعده امکانپذیر نیست، چون نه ما واکسن داریم، نه داروی خاص داریم و سرایت این هم بسیار شدید است».
اما سوالی که روحانی به آن پاسخ نمیدهد اینست که فریاد «کمبود اقلام پزشکی بر اثر تحریم» را مخاطب باید باور کند، سفیدسازی با وجود «سرایت بسیار شدید» را باور کند، با وجود تهدید گسترش و سرایت شدید و مجدد کرونا، ذخیرهنکردن و صادرات اقلام پزشکی را باور کند یا مردم ایران را مقصر این وضعیت دانستن را؟!
به نظر میرسد شمارش هوا بر بالای یک بام نظام، از دو بام فراتر رفته است. این منطق دیکتاتورهاست. تناقض ذاتی دستگاهی است که بر پنهانکاری، دزدی و دروغگویی بنا شده است.