صفیقلی اشرفی و عیاران سربدار زمانه؛ از زمان یعقوب لیث صفاری تا زمان صفیقلی اشرفی بیش از یازده قرن گذشته است، اما رسم عیاری و حمایت از محرومان، همچنان پابرجاست. گروه عیاران در سرخه حصار کرج، نماد وفای به عهد عیاری، در روزگار شقاوت و پستی حاکمان است. روز ۸بهمن سالروز شهادت بزرگ مرد عیاری است که همراه یاران وفادارش، جانانه بر عهد خود وفا کرده و تا آخرین دم حیاتش بر این آرمان استوار ماندند.
صفیقلی اشرفی، فرزند محمدولی اشرفی، «پیر» رهروان اهل طریقت بود. در سال ۱۳۴۰ در سرخه حصار کرج بدنیا آمد و تحت آموزشهای پدرش، با عرفان اهل حق آشنا شد. دوران ابتدایی و دبیرستان را در کرج به پایان رساند و برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران ثبتنام نمود. وی در جریان انقلاب ۱۳۵۷ با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و فعالیتهای پرشوری را در راستای پیروزی انقلاب انجام داد. صفیقلی پس از حضور در کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی، شروع به تبلیغ و گسترش آنها در میان یاران خود نمود.
تشکیل گروه عیاران
صفیقلی اشرفی و یارانش تا مقطع ۳۰خرداد سال ۶۰ ارتباطات منظمی با سازمان مجاهدین خلق داشتند. اما پس از ۳۰ خرداد ارتباطشان قطع شد و یکی از یاران نزدیک صفیقلی بنام دکتر غلامحسین رشیدی دستگیر و به زندان انداخته شد. دکتر رشیدی در زندان تحت شکنجههای زیادی قرار گرفت اما اسرار و اطلاعات دوستانش را فاش نکرد. بیدادگاه کرج به او حکم اعدام داد و در بهار سال۶۲ او را به دار آویخت. پس از شهادت دکتر رشیدی و دستگیری برخی از پیروان اهل طریقت، صفیقلی اشرفی به همراهی دیگر دوستانش، گروهی را بنام «عیاران» سازمان داد. گروه عیاران برای پوشش فعالیتهای سیاسی خود، مزرعه بزرگی را در جاده همدان- ساوه تهیه کرده و شرکتی بنام میثاق همدان را تأسیس کردند.
شرکت میثاق که یک ملک زراعی بود، محلی برای آموزش گروه و اختفای سلاح به حساب میآمد و عواید آن نیز در راستای فعالیتهای گروه خرج میشد. صفیقلی و یارانش توانستند فعالیتهای خود را گسترش داده و عملیاتهایی را علیه پایگاههای مزدوران حکومتی انجام دهند. در ادامه این فعالیتها، گروه عیاران از طریق امانالله سیاهمنصوری، با مجاهدین ارتباط منظمی را برقرار ساختند و از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان خط و خطوط و آموزشهای سازمان قرار میگرفتند.
دستگیری صفیقلی و پیام جاوید عیاران
در سال۶۴ بدنبال ضربه تلفنی که بخش اجتماعی مجاهدین خورد و تعدادی دستگیر شدند، صفیقلی و ۶۰تن از یارانش از گروه عیاران نیز دستگیر شدند. صفیقلی قهرمان در طول دو سال بشدت در زیر شکنجه بود و بدلیل محبوبیت اجتماعی که داشت، رژیم قصد داشت که او را به توبه و ندامت وا دارد. صفیقلی از طمع خام دشمن بهره گرفت و از این نمایش برای رساندن پیامش به مردم استفاده کرد. مأموران زندان با همکاری دیگر ارگانهای حکومتی، جمعیتی حدود ۱۰هزار نفر را در یک زمین ورزشی در سرخه حصار گرد آوردند. مردم منطقه قلعه حسنخان و سرخهحصار کرج که از جریان بیاطلاع بودند، نمیدانستند که پاسداران به چه منظور آنها را در این زمین ورزشی جمع کردهاند.
در این میان پاسداران و مأموران دادستانی، صفیقلی اشرفی به میان جمعیت آوردند. تصور میکردند که او در میان مردم از راهی که برگزیده و اعمالی که در راستای اهداف مجاهدین انجام داده است توبه نموده و از مجاهدین تبری میجوید. اما زمانی که صفیقلی در برابر مردم قرار گرفت، ابتدا مسئولیت همه کارهای گروه را شجاعانه برعهده گرفت و از کلیه فعالیتهای خود و یارانش دفاعی جانانه نمود.
وقتی که از او سؤال شد با سلاحهایی که تهیه کرده بودید قصد انجام چه کارهایی را داشتید؟ صفیقلی با شجاعت و صدایی رسا گفت: «ما آنها را برای مبارزه با خمینی و سرنگونی رژیم نامشروع او تهیه کرده بودیم».
سپس قاضی جنایتکار که هنوز تصور میکرد میتواند در جلوی جمع و میان مردمش از او اظهار ندامت بگیرد از او در مورد رابطه خودش و یارانش با مجاهدین سؤال کرد که صفیقلی گفت: «من از روز اولی که پا به میدان این مبارزه گذاشتم، میدانستم که عاقبتش چیست. حالا هم تا آخرین قطره خونم در راهی که آگاهانه برگزیدهام، استوارم».
پیام استواری و مجاهدت صفیقلی قهرمان چنان کوبنده و محکم بر سر مأموران خمینی فرود آمد که سریعاً نمایش را خاتمه داده و او را به زندان برگرداندند. مأموران زندان، صفیقلی را دوباره به زیر شکنجههای قرون وسطایی برده و چون نتوانسته بودند اراده او را درهم شکنند، تلاش کردند جسم او را از بین ببرند.
سرانجام در روز ۸بهمن سال ۶۷، صفیقلی دلاور را به همراه دوتن از یارانش، روحالله اشرفیان و احمد زنگی را در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویختند. اما به هیچگاه نتوانستند پیام جاوید او مبنی بر لزوم سرنگونی خمینی را از ذهن و ضمیر مردم پاک نمایند.
۱۲ عیار سربدار
پس از به شهادت رساندن صفیقلی دلاور و دو تن از یارانش، روزنامههای حکومتی دو روز بعد، در روز دهم بهمن۶۷ اعلام نمودند که: «۱۲نفر قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح به دار آویخته شدند». اگرچه حاکمیت آخوندی سعی نمود مابقی گروه عیاران را با نام قاچاقچی و سارق مسلح اعدام نماید، اما این دلیر مردان اهل طریقت برای مردم شناخته شده بودند. خوشنامی آنها زبانزد مردم بود و همچنان آوازه آنان به نسلهای بعدی منتقل میشود. اسامی دلاورانی که همراه صفیقلی اشرفی اعدام گردیدند عبارتند از: احمد زنگی، روحالله اشرفیان، امانالله سیاه منصوری، سیدحیدر نوری، بهرام تیموری، قربان علیدرویش، دکتر صدرالله سیاه منصوری، غلامعلی تیموری، درویش علی تیموری، حیدر تیموری، یحیی تیموری.