محمد جواد ظریف و اظهارات ناظریف و نامربوط او بعد از اعلام خزانهدارای آمریکا و تحریم شخص او، مطبوعات و رسانههای حکومتی و حامی مماشات را پر کرد.
جواد ظریف بلافاصله بعد از این واقعه نوشته است: «دلیلی که بر اساس آن ایالات متحده مرا تحریم کرد این است که من “سخنگوی اصلی ایران در سرتاسر جهان هستم”. آیا حقیقت این قدر دردناک است؟»
او با بی اثر شمردن این تحریمها افزوده: «هیچ اثری روی او و خانوادهاش نخواهد گذاشت» چرا که به گفته آقای ظریف، «او هیچ دارایی یا منافعی در خارج از ایران ندارد».
جواد ظریف پوش دیپلماتیک برای سیاست تروریسم و جنگافروزی نظام ولایت فقیه
ظریف بهعنوان رئیس دستگاه دیپلوماسی رژیم ایران، نقش مکمل و تسهیل کننده عملیات تروریستی نیروی قدس سپاه پاسداران را به عهده داشته و سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف را به مراکز پیشبرد اقدامات تروریستی و جاسوسی رژیم علیه مخالفین نظام تبدیل کرده و الزامات سیاسی و پوشش دیپلماتیک لازم برای عملیات تروریستی رژیم را تأمین میکند.
ادعای مضحک ظریف و ادعای «سخنگوی اصلی ایران» نامیدن خود البته جایی واقعیت دارد که به جای ایران،«نظام مطلقه ولایت فقیه» را جایگزین کنیم.
خبرگزاری دولتی ایرنا پنجشنبه۱۰مرداد در مطلبی درباره لیستگذاری ظریف با بیان اینکه «تحریم ظریف میتواند حاکی از تعلیق تلاشها برای یافتن راهحلی برای عبور از بحران باشد»، به شکست تلاشهای آمریکا در جهت حل مسالمتآمیز مسأله اشاره کرده و مینویسد: «در شرایطی که طرح موضوع در فاصله بین سفر شینزو آبه نخستوزیر ژاپن به تهران و تلاشهای ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، برای نوعی میانجیگری بین ایران و آمریکا انجام شد، حدس غالب این بود که تعویق اقدام در مورد تحریم ظریف در ارتباط با این تلاشها و امکان شکلگیری نوعی گفتگو بین طرفین بود. با توجه به بیسرانجامی سفر آبه و گذشت بیش از سه هفته از تلاشهای ماکرون میتوان گفت که ترامپ دورنمای موافقت مقامات ایران با مذاکره را تیره دیده و دست بهعملی کردن تهدید تحریم وزیر خارجه زده است».
البته ایرنا بهطور قابل فهمی کشتیربایی رژیم و گروگان گرفتن نفتکش انگلیسی در تنگهٔ هرمز را که در همین فاصله صورت گرفته فراموش کرده، اما آمریکا آن را فراموش نکرده و منوچین وزیر خزانهداری آمریکا در مورد علت این لیستگذاری گفت: ایالات متحده یک پیام روشن به رژیم ایران میفرستد که رفتار اخیر این کشور مطلقاً غیرقابل قبول است».
سیاست فعلی دولت وقت آمریکا وارد آوردن فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی به رژیم ایران است. این سیاست با هرگونه تاخیر و افت و خیزی، مبتنی بر این واقعیت است که چشم امید دوختن به مذاکره با این رژیم هیچ فایدهیی ندارد. رژیم پوسیدهتر و شکنندهتر از آن است که بتواند پای میز مذاکره بیاید و قادر به معامله سیاسی باشد. بنابراین اگر حرف از مذاکره میزند، صرفاً فریبکاری و برای وقت خریدن است.