علی ربیعی از چه می ترسد؟! علی ربیعی دستیار و سخنگوی روحانی روز شنبه ۱۵آذرماه یادداشتی در روزنامه ایران انتشار داد. در این مطلب با عنوان اتاق پژواک، علی ربیعی به برخی نگرانیهای مربوط به سرنوشت نظام ولایت فقیه پرداخته است.
او ابتدا وضعیت کنونی جامعه و حکومت را این گونه تشریح میکند:« در ایــن ۴۰ ســال بــه یاد می آورم که بارها از «برهـــه حســــاس تاریخـــی» صحبـــت کردیم. بدون اغراق با نگاه به شرایط امروز، هیچ دوره و زمانه ای مثل سال های ۹۸ و ۹۹ چنین تعبیری برای ایران بعد از انقلاب مصداق نداشته است. منحنی مسیر حرکت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۹ و در آستانه ۱۴۰۰ در شرایط نقطه عطف قرار گرفته است».
نگرانیهای اصلی ربیعی
پس از این مقدمه او به دو نگرانی اساسی خود در این شرایط حساس میپردازد: «فرض اول اینکه، سیاست داخلی مسأله اصلی امروز ماست … ترتیبات سیاست داخلی به گونهای که امروز تجربه میکنیم، پیشبرنده نیست. بلکه فرساینده-کاهنده و در بهترین حالت تداوم بخش وضع فعلی و تکاپوی بقاست».
پس از این مفروض اول که همان شکاف در درون حاکمیت و جنگ باندها است، او به پارامتر دوم می پردازد: «فرض بعدی این است که اگر بخواهیم در سیاست خارجی و عرصه بینالملل از فرصتها استفاده کنیم و بخواهیم کشوری قوی داشته باشیم. محتاج رضایت عمومی مردم در بالاترین سطح هستیم ….ما از مردمی سخن می گوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانهترین تحریمها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشتهاند. جامعهای که ترکیبی از تحریمها و انباشت بیماریهای مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است».
بیشتر بخوانید
برهم خوردن مراسم سخنرانی علی ربیعی توسط یک کارگر بازنشسته معترض در قائم شهر
ترس از قیام و عنصر پیشتاز
ربیعی در تشریح این محور دوم نگرانیاش یعنی شکاف بین ملت – دولت مینویسد: «امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده. متأثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانههای خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ میبینند. جامعهای که از سال ۹۷ به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاعهای سیاسی بیشتری نیز روبرو شده است. در سایه این رویدادها، این تلقی از حاکمان به جامعه در حال القاست که آنها یا در حال سوءاستفاده هستند. یا در خوشبینانهترین حالت نمیتوانند هیچ کاری برای جامعه خود انجام دهند».
به این ترتیب ربیعی ناخواسته به سه پارامتر مهمی که در ایجاد نارضایتی و افزودن شکاف دولت -ملت نقش دارند، اشاره میکند.
الف. نیروی پیشتاز که از آن به عنوان عملیات روانی رسانههای خارج از کشور اسم میبرد.
ب. قیام که با عنوان نزاعهای سیاسی بعد از ۹۷ از آن نام میبرد.
ج. کرونا .
ربیعی سپس به تاثیر شکاف درونی حاکمیت روی شکاف دولت – ملت اشاره میکند: «این تصویر ناشی از نگرش و رفتارهای حذفی رقیب و به اوج رسیدن نارواداری و به رسمیت نشناختن تفاوت در برداشتها و تعلقات سیاسی است…. متأسفانه سیاستهایی که این روزها در نتیجه سیاست داخلی ما شکل گرفته، هیچ یک سیاستهای ایجابی نیستند. بنیاد این تصمیمها و رفتارها، جلوگیری، پیشگیری یا تخریب رقیب است. برای مثال، این روزها شاهد تصمیمات سلبی بخصوص درباره برجام و سیاست خارجی هستیم. معلوم نیست این تصمیم چه آیندهای و چه نوع منفعت ملی را هدف خود قرار داده است. و بیم آن می رود که ادامه تلاش شتابزده برای ورود به رقابتهای انتخاباتی باشد».
بن بست همه جانبه
او سپس با استناد به نکاتی که گفت، وضعیت کنونی حکومت ولایت فقیه و بن بست همه جانبه آن را چنین خلاصه کرد: «من به واسطه ۴۰سال تجربه زیست سیاسی عمیق در جامعه و سیاست ایرانی، این روزها عمیقاً با این احساس ناخوشایند درگیرم که فرصتها را به سرعت برق و باد از دست میدهیم. ما راهی به جز درک مشترک از مسائل، ساختارهای سیاسی هم افزا، ایجاد رضایت عامه برای تأمین منافع و امنیت ملیمان در میان جهان پر آشوب نخواهیم داشت».
علی ربیعی عضو سابق سپاه پاسداران و دو دوره معاون وزارت اطلاعات بوده است. او همانند روحانی از چهرههای امنیتی و از شکنجه گران زندانها در دهه ۶۰ بوده است. او اکنون به عنوان یک چهره به اصطلاح اصلاح طلب، بن بست حکومت ولایت فقیه را خوب درک کرده است. او به رغم اینکه دستیار روحانی است. اما به خوبی فهم کرده است که آنچه بن بست این حاکمیت را تشکیل میدهد، وضعیت وخیم داخل کشور است.
او اگرچه به عمد مطالبش را در لای کلمات مبهم پیچیده است. اما نشان داد که آن چه امروز مقامات حکومتی را درکاخهای شیشهییشان می لرزاند نه تهدید خارجی بلکه عنصر اجتماعی و نارضایتی سهمگین اجتماعی مردم است. او از این رو از سه سال اخیر وحشت کرده است که سه سال اخیر شاهد حداقل ۴جنبش اجتماعی فراگیر بوده است. قیام دی ۹۶، قیام مرداد ۹۷، قیام کبیر آبان ۹۸ و قیام دی ۹۸.
این میزان وحشت از قیام مردم و نیروی پیشتاز آن در کنار شکلگیری اختلافات درونی، بیانگر آینده ترسناکی است که حکومت برای خود متصور است. ترسی که با گسترش فعالیتهای کانونهای شورشی، هربار مرگ ظالمان را سخت و بیامان میکند.